فاخته- چهاردهم مهرماه، روز ملی دامپزشکی، که بر اساس پیشنهاد استاد حسن تاجبخش چهره ماندگار دامپزشکی ایران در تقویم رسمی کشور ثبت شده، نمادی از یک قرن تلاش خستگیناپذیر در عرصه سلامت عمومی، امنیت غذایی و حفاظت از حیات وحش است. این روز، که شعارهایی چون "دامپزشکی صد سال خدمت، یک قرن افتخار" بر آن تأکید دارد، امسال نیز با مراسمی محدود در تالار وزارت کشور، دانشگاهها و ادارات استانی به پایان رسید؛ مراسمی که با حضور وزیر جهاد کشاورزی، نمایندگان مجلس، روسای سازمانهای ذیربط و پیشکسوتان صنف دامپزشکی برگزار شد اما این پایان، نه با شور و هیجان شایسته، بلکه با حسرتی تلخ همراه بود؛ حسرتی ریشهدار در الگویی تکراری که دامپزشکان و مدیران این حوزه را از جایگاه اصلیشان دور میکند و به حاشیهای از دیدارهای تشریفاتی و تبریکهای یکطرفه میراند. در حالی که دامپزشکی ایران، با سابقهای باستانی نیز شایسته پاسداشت واقعی است، سال ۱۴۰۴ نیز شاهد تکرار سناریوی آشنایی بودیم: بازدیدهای محدود مسئولان از ادارات دامپزشکی، و در مقابل، هجوم مدیران دامپزشکی به درب اتاق مدیران و مسئولان لشگری، کشوری و مذهبی برای تبریک روزها و هفتههای همزمان، بدون دریافت حتی یک تبریک خشک و خالی، و گاه با تقدیم دستهگل، لوح تقدیر و هدایای نمادین.
سرمایهگذاری در این حوزه دامپزشکی ، ۱۵ برابر صرفهجویی در هزینههای درمانی به همراه دارد، اما سهم دامپزشکی از اعتبارات سلامت همچنان صفر است. این حرفه، ستون اصلی امنیت غذایی و توسعه پایدار کشور است، اما برگزاریهای امسال، عمدتاً به مراسمی داخلی در استانهایی چون خراسان جنوبی، جنوب کرمان و تهران محدود ماند، بدون بازتاب گسترده در رسانههای ملی یا حضور پررنگ مسئولان ارشد.
همزمانسازی تقویمی: فرصتی سوخته یا بهانهای برای انحراف از مسیر؟
مهرماه ۱۴۰۴، تقویمی پربار از مناسبتهای ملی را پیش روی ما قرار داد: از ۷ مهر به عنوان روز ایمنی و آتشنشانی، تا آغاز هفته نیروی انتظامی (فراجا) در ۱۳ مهر، و بلافاصله ۱۵ مهر به عنوان روز ملی روستا و عشایر. این همزمانی، که میتوانست پلی برای همکاری بینحوزهای باشد مثلاً با تمرکز بر سلامت دام در مناطق روستایی یا نقش دامپزشکی در امنیت عمومی به چالشی برای خود دامپزشکی بدل شد. گزارشهای میدانی از شهرستانها و استانها حاکی از حضور پررنگ مدیران دامپزشکی در دیدار با فرماندهان لشگری، مسئولان کشوری و چهرههای مذهبی است؛ دیدارهایی که نه برای معرفی خدمات دامپزشکی، بلکه صرفاً برای عرض تبریک و تقدیم لوح و گل انجام شد. جای تأسف است که در بسیاری از موارد، این دیدارها فاقد محتوای تخصصی یا اطلاعرسانی بودند، و حتی تبریک سادهای به مناسبت روز دامپزشکی از سوی میزبانان شنیده نشد. این رفتارها، بیش از آنکه نشانهای از تعامل سازنده باشند، به نوعی خودتحقیری و بیهویتی سازمانی تعبیر میشوند؛ گویی دامپزشکی هنوز نتوانسته جایگاه واقعی خود را در ساختار اداری کشور تثبیت کند و بهجای مطالبهگری، به دنبال تأیید گرفتن از نهادهای دیگر است. چرا دامپزشکی، که در حفظ سلامت ۷۰ درصد پروتئین مصرفی جامعه نقش دارد، در سایه دیگر مناسبتها محو میشود؟ این روند تکراری سالهاست که ادامه دارد و هر سال، فرصتی دیگر برای معرفی دامپزشکی از دست میرود.
تحلیل ریشهای: چرا دامپزشکان به جای "خدمت"، "دیدار" را انتخاب میکنند؟
این پدیده، ریشه در چالشهای ساختاری دارد. دامپزشکی در ایران، با وجود تصویب قوانین حمایتی مانند قانون دامپزشکی مصوب ۱۳۵۰ و گسترش شبکههای قرنطینه، همچنان با بودجه محدود و کمبود نیروی متخصص دستوپنجه نرم میکند. در چنین شرایطی، روز ملی دامپزشکی میتوانست فرصتی برای لابیگری مؤثر باشد: نه با دیدارهای یکطرفه، بلکه با کمپینهایی که خدمات دامپزشکی را به مسئولان یادآوری کند. اما تمرکز بر "تبریکگویی" به دیگران، فرصتی طلایی را هدر میدهد. تداوم این رویه تشریفاتی چند پیامد جدی دارد: کمرنگ شدن جایگاه حرفهای، بیانگیزگی نیروهای متخصص که شبانهروز برای کنترل بیماریها در مرزها، نظارت بر کشتارگاهها و تضمین سلامت شیر و گوشت تلاش میکنند، و اتلاف منابع که میتواند صرف کمپینهای آگاهیبخشی عمومی، تقویت آزمایشگاهها یا ارتقای کیفی خدمات شود. این اقدام، که سالهاست به یک عادت سازمانی تبدیل شده، یک زنگ خطر جدی را به صدا در میآورد: آیا جایگاه دامپزشکی در نزد خود مدیران این حوزه تا این اندازه تنزل یافته است؟ انکار جایگاه واقعی دامپزشکی در روند توسعه کشور به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و باید از همین امروز اقداماتی جدی صورت گیرد تا این حرفه علمی و پراهمیت بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
تلنگری برای تغییر: پیشنهادهای عملی و بازگشت به خویشتن حرفهای
برای رهایی از این چرخه معیوب، تجدیدنظر اساسی ضروری است. به جای تمرکز بر نمایشهای بصری و دیدارهای تشریفاتی، مسئولان دامپزشکی باید به هنر ارتباطات و رسانه روی آورند و تلاش کنند تا با اطلاعرسانی دقیق و قدرتمند، خدمات دامپزشکی را به صورت حرفهای و قابل لمس به مردم و تصمیمگیرندگان کلان کشور معرفی کنند. پیشنهادهای کلیدی عبارتند از:
۱.توسعه رسانهای و تبلیغات هدفمند:استفاده از رسانههای تصویری، گزارشهای مستند و شبکههای اجتماعی برای تولید محتوای جذاب و تأثیرگذار در خصوص خدمات واقعی دامپزشکی، مانند واکسیناسیون گسترده، نظارت بر کشتارگاهها، کنترل بیماریهای مشترک و تضمین سلامت مواد غذایی، برای انتشار در رسانههای عمومی و فضای مجازی.
۲.برگزاری همایشهای علمی و اجتماعی: تلاش برای برگزاری نشستهای تخصصی با حضور کارشناسان حوزه دامپزشکی، نمایندگان جامعه، و حتی مسئولان ارشد کشوری و استانی در محل ادارات دامپزشکی، برای ارائه گزارشهای تحلیلی عملکرد و نیازهای حوزه، و مطالبه حمایتهای لازم.
۳.ایجاد ارتباط واقعی با روستاها و عشایر: حضور فعال در مناطق روستایی و عشایری که بیشترین نیاز به خدمات دامپزشکی را دارند، به جای محدود شدن به دیدارهای تشریفاتی؛ این حضور نه تنها موجب افزایش اعتماد عمومی میشود بلکه ارتباطات موثر و درازمدت را تضمین میکند.
4.توجه به آموزش عمومی و اطلاعرسانی:برگزاری کارگاهها و برنامههای آموزشی برای کشاورزان، دامداران و عموم مردم در زمینه پیشگیری از بیماریهای دامی و ارتقای بهداشت محیطی، با اولویتبندی این اقدامات در هفته دامپزشکی.
۵.توسعه همکاریهای بیندستگاهی: تبدیل همکاری با نهادهای کشوری، لشگری و مذهبی به برنامههای مشترک عملی و حمایت متقابل، به جای صرف دیدارهای تشریفاتی بیمحتوا و عکسهای دستهجمعی.
۶.تقدیر واقعی از دامپزشکان: طراحی نظامهای پاداشدهی شفاف و موثر برای دامپزشکان فعال و موفق، به جای برگزاری مراسم رسمی صرفاً جهت عکس گرفتن، تا انگیزه کاری آنها افزایش یابد.
اجرای این راهکارها میتواند دامپزشکی را به جایگاه واقعیاش در سلامت جامعه و توسعه اقتصادی کشور بازگرداند و روز ملی دامپزشکی را به فرصتی برای بزرگداشت علمی و عملی این حرفه حیاتی تبدیل کند، نه محلی برای ارتباطات رسمی خالی از محتوا. اکنون که هفته دامپزشکی به پایان رسیده، شاید بهترین زمان برای طرح این پرسش بنیادین باشد: آیا ما توانستهایم از ظرفیت این مناسبت برای معرفی اهمیت دامپزشکی به مردم استفاده کنیم، یا همچنان درگیر تکرار دیدارها و مراسمی هستیم که جز ثبت چند عکس و خبر کوتاه، دستاوردی برای هویت حرفهای ما ندارد؟ دامپزشکی نیازمند بازتعریف چهره رسانهای خود است؛ چهرهای علمی، مردمی، و مستقل از مناسبات صرفاً اداری. اگر ۱۴۰۴ آخرین تکرار این الگو باشد، سال آینده میتواند آغاز عصری نو باشد عصری که افتخار یک قرن، با اقتدار پاس داشته شود، نه با حسرت.
دکتر جواد شایانخواه
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.