یادداشت؛ علیرضا کیهان پور:
خلاصه خبر: «اگر شخصی هر روز بدون هیچ چونوچرا از مافوق بیکفایتی فرمان بگیرد، اگر هر روز در کمال جدیت دست به کارهایی تشریفاتی و آیینی بزند که در خلوت خودش به آنها میخندد، اگر به پرسشنامهها بدون معطلی پاسخهایی بدهد که برخلاف عقاید واقعیاش هستند و حاضر باشد افکارش را علناً انکار کند، اگر جایی که در واقع تنها حسش بیتفاوتی یا تنفر بوده، تظاهر به همدلی یا حتی محبت برایش کاری نداشته باشد، معنایش هنوز این نیست که یکی از پایهایترین احساسهای بشری، یعنی عزتنفس، در وجودش مرده است. برعکس، مردم کاملاً میدانند بهای صلح و آرامش ظاهری اطرافشان چه بوده، حتی اگر حرفی از آن به زبان نیاورند: تحقیر همیشگی عزتنفسشان...».