فاخته- این نشست صمیمی (اینجا)، در چارچوب دیدارهای میدانی و بررسی میدانی مسائل همکاران پیرادامپزشک و سایر ردهها در ستاد، با حضور جمعی از این عزیزان برگزار شد؛ صداهایی که نه از سر گلایه، که از دل دغدغه و عشق به خدمت برخاستهاند؛ صداهایی که گاه آنقدر نجیبانه حرف زدهاند که شنیده نشدهاند.
در این جمع ساده اما پر از معنا، همکاران پیرادامپزشک، آنانی که ستونهای پنهان دامپزشکی کشورند، بیهیاهو اما با صداقت و تلاش، زبان گشودند. گفتند که سالهاست در کنار دامپزشکان رسمی، شبهای اضطراب تب برفکی، روزهای طاقتفرسای واکسیناسیون، مأموریتهای دشوار و بحرانهای بهداشتی را تاب آوردهاند؛ اما کمتر دیده شدند، کمتر شنیده شدند.
یکی از بزرگترین دردها، بیعدالتی در بهرهبرداری از امکانات رفاهی بود. مهمانسراهایی که باید مأمن خانوادههای خسته باشد، حالا در هالهای از ابهام و تبعیض قرار دارند. همکاران خواستار شفافسازی و سامانهای عادلانه برای دسترسی برابر شدند؛ بیواسطه، بیامتیاز، بیتبعیض.
از مسکن گفتند، از طرحی که نامش ملی است اما نتایجش نامعلوم مانده. سالها انتظار، ثبتنام، پیگیری، اما هنوز درگیرِ امیدی ناتمام. از ارتقا مدارک تحصیلی گفتند، از دانشی که درِ فرصتهای اداری به رویش بسته مانده. گفتند ما درس خواندیم، مهارت اندوختیم، اما ساختار اداری ما را ندیده، مزدی به دانستههای نداده. ما خواهان دیدهشدنیم، نه برای افتخار، بلکه برای انصاف.
از اعزامها گفتند، از مأموریتهایی که گاه نام آنها هست اما سهمی از آن برای ما نیست. گفتند مأموریت بیرونمرزی فقط سفر نیست، نشانهایست از اعتماد، شایستگی، و فرصت برای تجربه و رشد. عدالت را خواستند، تقسیم منصفانه را.
از نیروهایی گفتند که با سابقههای بلند، همچنان در حصار قراردادهای حجمی، پیمانی و مشخص ماندهاند؛ همکارانی که جوانیشان را در راه سلامت دامها و حفاظت از بهداشت عمومی گذاشتهاند، اما هنوز از امنیت شغلی بیبهرهاند. خواستار تبدیل وضعیت شدند؛ نه به عنوان لطفی اداری، بلکه حقی انسانی و سازمانی.
اما نکته مهم این بود که در این نشست، جای نماینده یا مشاوری از بخش خصوصی خالی بود؛ بخشی که سهم بزرگی در چرخه دامپزشکی کشور دارد و صدای آن کمتر به گوش میرسد
بخش خصوصی، که شامل پیرادامپزشکان فعال در دورافتادهترین روستاها، مراکز درمانی، داروخانهها، کلینیکها، مزارع و مراکز واکسیناسیون است، نقش حیاتی و تأثیرگذاری در سلامت دام دارد. این عزیزان با کمترین امکانات، بیشترین خدمات را ارائه میدهند اما در هیچ آییننامه حمایتی جای مشخصی ندارند. اگر بیکار شوند، پشتوانهای ندارند. اگر بیمار شوند، بیمهای ندارند. اگر پیر شوند، بازنشستگی ندارند مگر آنکه سالها با سختی از جیب خود بیمه خویشفرما پرداخته باشند.
نه قراردادشان امن است، نه حقوقشان کافی، نه جایگاهشان رسمی. محیط کاریشان اغلب پر از اضطراب و فرسودگی است. نه نظارتی هست، نه تشکل صنفیای که از آنها دفاع کند. در تصمیمگیریها بیصدا، در سیاستگذاریها غایب، و در سهمبندیها ته صف ایستادهاند. اما با این همه، ایستادهاند، خدمت میکنند، چون عاشقاند. عاشق کار، عاشق مردم، عاشق دام، عاشق خدمت.
در کنار همهی اینها، یکی از مهمترین و پرچالشترین حوزههایی که عمده مسئولیت آن بر دوش همین ردههای شغلی است، کشتارگاههای صنعتی دام و طیور است. جایی که بسیاری از مردم تنها ظاهر آن را میبینند، اما در پشت صحنه، جانهایی سختکوش، در شرایطی دشوار، با نظارتی شبانهروزی، از سلامت جامعه محافظت میکنند. پیرادامپزشکان، یکی از نیروهای نظارتی دامپزشکی مستمر بر روند کشتار، رعایت اصول کنترل بیماریهای مشترک در این مراکز هستند. در حالی که غالب مردم تنها برچسب سلامت روی گوشت را میبینند، این نیروهای گمناماند که ساعتها در فضای سرد، مرطوب، پرتنش، درکناردکتردامپزشک میان صدای ماشینآلات سنگین و بوی خون و مواد آلی، ایستادهاند تا آن برچسب معنا داشته باشد.
اگر لحظهای این زنجیره نظارتی سست شود، سلامت جامعه، امنیت غذایی، و حتی اعتبار صادراتی کشور در حوزه دام و طیور آسیب میبیند. اما این عزیزان، با وجود چنین نقش حیاتی، نهتنها جایگاه رسمی در سطح تصمیمگیری ندارند، که در دریافت حقوق، بیمه، امکانات رفاهی و احترام سازمانی نیز دچار کمتوجهیاند. شرایط کاریشان سخت و پرریسک است، اما هیچ معیاری برای سختی کارشان به رسمیت شناخته نمیشود.
در بسیاری از موارد، نیروی پیرادامپزشک بخش خصوصی، با کمترین حقوق، در کشتارگاههای صنعتی عظیم، سنگینترین مسئولیت نظارتی را برعهده دارد.
از دکتر مطلبی، فرد شماره یک نظام دامپزشکی کشور، تقاضا داریم که به این قشر زحمتکش، با نگاهی پدرانه، عادلانه و مسئولانه نگریسته شود. نه از سر ترحم، بلکه از سر وظیفه، نه بهعنوان امتیاز، بلکه بهعنوان حق. اگر بخواهیم دامپزشکی قدرتمند، کارآمد و مردمی داشته باشیم، باید همه را ببینیم؛ باید آنهایی را هم دید که دیده نمیشوند. کسانی که اگر امروز حمایتشان نکنیم، فردا نبودشان را در بدنه نظام سلامت احساس خواهیم کرد.
پیرادامپزشکان، چه در دولت، چه در بخش خصوصی، چه در روستاها و چه در کشتارگاهها، ستونهای واقعی دامپزشکی کشورند. سرمایههاییاند که اگر فرسوده شوند، جایگزینی برایشان نیست. دیدهنشدنشان، بیتفاوتی نیست؛ غفلتیست که هزینهاش را کل جامعه خواهد پرداخت کرد.
دکتر رضا افشاریان
دامپزشک
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.