فاخته- بهانه نوشتن این مطلب از روزی شروع شد که با برخی مسئولین شهرداری مشغول رایزنی برای تبلیغات محیطی روز ملی دامپزشکی بودم که ضمن درگیر شدن نگاه من به نگاه های مبهم آنان در خصوص توضیحاتم، یکی از آنها گفت: شما که مخاطب خاص دارید و تعدادی دامپزشک در شهر مخاطب شما هستند! ما چرا باید روز دامپزشکی را برای عموم مردم اطلاع رسانی کنیم؟ کار شما چه ارتباطی با مردم دارد؟ ضمن تاسفی که آن لحظه خوردم با آماری که از نظارت های دامپزشکی در سطح کشتارگاه ها و مراکز عرضه سطح شهر داشتم توجه او را به میزان فعالیت ها، کشفیات، پلمب و معدوم سازی فرآورده ها جلب کردم. در نظر اول باورش نمی شد این حجم اعداد و ارقام واقعی باشد و در ادامه گفت: نمی دانستم این فعالیت ها را شما انجام می دهید و تا این حد به سفره و سلامت مردم نزدیک هستید و از بابت قضاوت در مورد مخاطبان شما عذرخواهم... و همین مساله باعث شد اعضای جلسه به اتفاق، اصرار بر اطلاع رسانی از فعالیت های دامپزشکی به ویژه در مورد سلامت فرآورده های خام دامی از تریبون ها و جایگاه های تبلیغاتی در سطح شهر طی هفته دامپزشکی و حتی بعد از آن داشته باشند.
ضمن ترک جلسه و در مسیر داشتم فکر می کردم که چه شد با وجود 100 سال فعالیت و این همه سختی شرایط کار و ایثار همکارانم در سراسر کشور این همه غریب هستیم و حتی خواص جامعه و اهالی فرهنگ از اقدامات ما اطلاع ندارند و همین بی اطلاعی مبنایی شده برای قضاوت ها و تصمیم گیری های نهادهای مختلف در مورد دامپزشکی.
این بی اطلاعی تا آنجا پیش رفته که برای اثبات سختی شرایط کار و علیرغم لطمات روحی و جسمی همکاران ما در اقصی نقاط کشور در محیط های کاری، باید قسم حضرت عباس بخوریم و به هزار ترفند متوسل شویم تا بتوانیم قسمتی از حقوق مسلم همکاران شریف دامپزشکی را در رده های مختلف بگیریم.
این بی اطلاعی تا جایی پیش رفته که افراد و نهادهایی که اشرافی بر فعالیت کلینیک های دامپزشکی ندارند رای به بیرون راندن این مراکز از سطح شهرها صادر می کنند در حالی که در این بحبوحه، هاری بیشتر از همیشه در حال جولان است و اقبال عمومی به نگهداری حیوانات خانگی بیشتر از قبل و لذا ضرورت حضور مراکز دامپزشکی در شهرها بیش از پیش احساس می شود.
این بی اطلاعی تا جایی پیش رفته که کارکنان دامپزشکی برای بقا و ثبات برخی مزایای خود به همین میزانی که هست همواره در نگرانی به سر می برند و گواه آنچه عنوان می کنم گروه های مجازی متشکل از این کارکنان است که دغدغه اصلی آنها که عمدتا آسیب دیده از تب مالت و ... هستند معیشت است و معیشت است و معیشت!
این بی اطلاعی تا جایی پیش رفته که بر خلاف بسیاری از نهادها که هرسال یا هر چند سال، تعرفه های خود را به طور نجومی افزایش می دهند اما تعرفه های بخش دولتی دامپزشکی به عنوان مبنای درآمدهای این نهاد از سال 1391 دست نخورده باقی مانده و پاسخی به ندای سازمان که از سال 1399 درخواست بروزرسانی تعرفه ها را داده از سوی دولت های وقت داده نشده!
این بی اطلاعی تا جایی پیش رفته که تعرفه های درمانی بخش خصوصی هر سال با تاخیر چندماهه ابلاغ شده و امسال هم به سیاق سال های قبل، تا الان که نیمی از سال رفته، خبری از تعرفه های این بخش نیست!
این بی اطلاعی تا جایی پیش رفته که دامپزشکان ما را هنگام پرداخت مالیات در رده پزشکان می بینند و هنگام تصویب تعرفه ها، استقرار و جانمایی کاملا جدا از پزشکان!
این بی اطلاعی تا جایی پیش رفته که علیرغم تصویب 20 ساله آئین نامه نظرات بهداشتی، هنوز مواد 18 و 19 این آئین نامه فرصت ظهور و بروز نداشته و دکتر دامپزشک و دستیار دامپزشک، همچنان بر مبنای سلیقه و خواست کارفرما حقوق می گیرند. یعنی ناظر، حقوق خود را از کارفرما می گیرد.
این بی اطلاعی تا چایی پیش رفته که ماده 34 برنامه ششم توسعه که به مسئولیت مراکز در بکارگیری مسئولین فنی بهداشتی صراحت داشت در برنامه هفتم توسعه حذف می شود!
این بی اطلاعی تا جایی پیش رفته که علیرغم صدمات و لطمات روحی جبران ناپذیر، دامپزشکی هنوز در زمره مشاغل سخت قرار نگرفته است و همکاران ما سال هاست از مزایای این قانون بی بهره مانده اند.
و ما سال های سال است که استدعای بازنگری در ساختار ارتباطی سازمان دامپزشکی و ادارات کل استانی را داریم تا بلکه با تجهیز این مراکز و ادارات، بتوان بر مبنای برنامه ای منسجم این عقب ماندگی در اطلاع رسانی به عموم جامعه را که علیرغم تلاش و جهاد عزیزان روابط عمومی ستاد و ادارات کل هنوز با سطح مطلوب فاصله دارد تا جبران کنیم؛ اما آنچه شاهد بودیم جز ضعیف تر شدن بنیه این قلب تپنده سازمان طی سنوات گذشته و مدیران سابق سازمان، نبوده.
شک نکنیم، آنچه امروز برداشت می کنیم و غربت دامپزشکی بر مبنای آن استوار شده، نتیجه نگاه ناقص و غیرکارشناسی به بدنه ارتباطی و اطلاع رسانی این نهاد بوده و از طرفی حضور مدیرانی در سطح کلان طی ادوار گذشته که الفبای ارتباط و بهره مندی از ابزار ارتباطی را نمی دانستند و لذا هر روز بر غربت دامپزشکی اضافه کردند و هر اقدامی که از سوی متولیان امر و تصمیم گیران برای دامپزشکی بر مبنای این ناآگاهی اجرا شد همچون زخمی شد که گذر زمان، شدت جراحت آن را بیشتر کرد و یک به یک به این آلام اضافه شد.
بگذریم! همکار نازنین، در هر حیطه ای که فعالیت داری؛ از ایمن سازی دام دامداران در دامداری گرفته تا مصون سازی طیور در مرغداری، از آزمایشگاه تشخیص دامپزشکی تا کشتارگاه، از نظارت بر سلامت فرآورده ها در شهر تا حوزه اداری دامپزشکی! از درمانگاه و کلینیک بخش خصوصی تا نظارت بهداشتی بر کارخانجات و مراکز تولیدی، از مراکز آموزشی تا پژوهشی دامپزشکی... هر جایی که هستی دست بوس تو هستیم که علیرغم تمام تنگناها و مشکلات، علیرغم غربت فراگیر تا سختی فعالیت ها، همچنان با صلابت، اقدامات خود را بر مدار خدمت به جامعه انجام می دهی!
14 مهر، روز ملّی دامپزشکی؛ روز توست!
اصلا هر روزی که هر سفره ای در هر خانه ای پهن می شود و در آن اهل خانه از فرآورده های سالم به مدد احساس مسئولیت تو ارتزاق می کنند؛ آن روز، روز توست.
روزت مبارک، قهرمان بی ادعا!
دکتر هادی زارعی
مدیر مسئول
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.