دام و دامدار ؛ تن های "تنها" ایستاده در برف
فاخته- حقیقتِ جانهایی که در سکوت، زیر برف یکمتری شهرستان رابرِ کرمان یخ زدند؛
گوسفندانی بیزبان، و دامدارانی که با دست خالی، مقابل طبیعتِ بیرحم و مدیریتِ ناتمام ایستادند.
برای آنها، برف نه کارتپستال بود و نه قاب اینستاگرامی.
برف، سقفِ نداشتن آغل استاندارد شد،
دیوارِ نرسیدن امداد شد،
و کفنِ سفیدِ مرگی خاموش.
این حادثه، فقط یک «بارش سنگین» نبود؛
این یک آزمون ملی مدیریت بحران در روستا بود
که باز هم با نمرهای مردود به پایان رسید.
زبانبستههایی که فقط «دام» نبودند
هر گوسفند، یک عدد در آمار نیست.
او سرمایهی یک خانواده است،
پشتوانهی معیشت یک روستا،
و گاهی تنها دارایی مردی که همه زندگیاش را پای دام گذاشته است.
وقتی گوسفند زیر برف میمیرد،
فقط یک حیوان نمیمیرد؛
نانِ سفرهای قطع میشود، بدهیای سنگینتر میشود، امیدی خاموش میشود.
اما این مرگها چرا تکرار میشوند؟
چرا هر زمستان، باید دوباره سوگواری کنیم؟
حادثه طبیعی یا فاجعه مدیریتی؟
برف، پدیدهای قابل پیشبینی است.
هواشناسی هشدار میدهد.
ارتفاعات شناختهشدهاند.
زمان کوچ، اقلیم، و ظرفیت منطقه معلوم است.
پس مسئله کجاست؟
مسئله آنجاست که:
آغلهای مقاوم و استاندارد هنوز برای بسیاری از دامداران یک رؤیاست
بیمه دام یا ناکارآمد است یا آنقدر پیچیده که دامدار قیدش را میزند
سامانههای هشدار محلی جدی گرفته نمیشوند
امداد دامپزشکی و لجستیکی دیر برسد یا اصلاً نمیرسد
و پس از حادثه، همهچیز در چند خبر، چند تصویر و چند وعده حلنشده، دفن میشود
برف میآید و میرود؛
اما بیپاسخگویی میماند.
دامدار؛ تنها در خط مقدم
دامدار، نخستین کسی است که با بحران روبهرو میشود
و آخرین کسی است که حمایت میگیرد.
او نه رسانه دارد،
نه روابط اداری،
نه تریبون.
وقتی گلهاش زیر برف میماند،
خودش با بیل و دست خالی میدود؛
برای نجات جانهایی که اگر از دست بروند،
هیچ صندوقی، هیچ وامی و هیچ وعدهای جای آن را پر نمیکند.
در چنین لحظاتی، سکوت مسئولانهترین تصمیم نیست؛ خطرناکترین است.
کارنامهای که سفید نشد
اگر قرار بود برف همهچیز را سفید کند،
باید کارنامه مدیریت بحران هم سفید میشد؛
اما نشد.
چون:
پیشگیری جدی نبود
آمادگی میدانی ناقص بود
هماهنگی نهادی ضعیف بود
و پس از حادثه، پاسخگویی روشن دیده نشد
این یعنی مشکل فقط «برف» نیست؛
مشکل ساختار فراموشکار نسبت به روستاست.
چه باید کرد؟
این یادداشت، برای اشکِ لحظهای نیست؛
برای اصلاح فوری است:
الزام آغلهای مقاوم در مناطق سردسیر با حمایت مالی واقعی
بیمه دام ساده، سریع و قابل اعتماد نه کاغذی و نمایشی
سامانه هشدار محلی و دهیاریمحور پیش از بارشهای بحرانی
آمادهباش دامپزشکی و امدادی پیشدستانه نه واکنشی
جبران خسارت شفاف و فوری تا دامدار تنها نماند
اینها هزینه نیست؛
سرمایهگذاری برای امنیت غذایی کشور است.
سخن آخر
برف، زیباست؛
اما وقتی مدیریت نباشد،
میتواند بیرحمترین چهرهاش را نشان دهد.
نگذاریم هر زمستان،
برف بیاید و همهچیز را—حتی مسئولیت ما را—سفید و پاک جلوه دهد.
به احترام زبانبستههایی که صدا نداشتند، و دامدارانی که هنوز زیر این برف، ایستادهاند…/ 846
علیرضا کیهانپور
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.