فاخته- وقتی به ویژگیهای منفی انسانها فکر میکنیم، فهرست بلندبالایی از آنها به ذهن ما میرسد ولی دو پژوهشگر کانادایی به نامهای پالاس و ویلیامز در مقاله سال ۲۰۰۲ خود، سه اختلال روانی یا ویژگی شخصیتی منفی را منشأ همه رفتارهای ناخوشایند و ناهنجار انسان دانستند و آن سه ویژگی را «سهگانه تاریک» نامیدند. سهگانه تاریک شخصیتی عبارت است از «ماکیاولیسم، خودشیفتگی و سایکوپتی».
شاید بسیاری از ما میزان کمی از هرکدام از این ویژگیها را داشته باشیم، مانند تجربههایی که از قانونشکنی داریم یا زمانی که از همکارمان پیش مدیر بدگویی کردیم یا حتی وقتی با نگاه تحقیرآمیز اطرافیانمان را مورد قضاوت قرار دادیم. تا اینجای کار چندان در زمره شخصیتهای تاریک قرار نمیگیریم ولی سهگانه تاریک زمانی موجب دردسر است که به شخصیت و رفتار غالب تبدیل میشود و در نتیجه آن اخلاق جای خود را به منافع فردی میدهد، حس دلسوزی و همدلی با دیگران از بین میرود و آزار دیگران به رفتاری عادی و قابل قبول تبدیل میشود. در چنین شرایطی فرد مورد نظر به موجودی سنگدل تبدیل میشود که نهتنها دست به هر کاری میزند که به خواستهاش برسد، بلکه خودش را از دیگران بالاتر میبیند و هیچ ابایی ندارد که همه جا از خود تعریف و دیگران را تحقیر کند.
و حتی میتواند رفتارهای تکانشی خطرناک داشته باشد، مرتکب جنایت شود و برایش هیچ اهمیتی نداشته باشد که رفتارش چه تاثیری بر دیگران میگذارد. برای درک بهتر رفتار چنین افرادی باید به بررسی سهگانه تاریک بپردازیم و ببینیم این سه ویژگی شخصیتی چگونه میتواند بر رفتار افراد تاثیرگذار باشد.
سایکوپتی (اختلال شخصیت ضد اجتماع)
سایکوپتها یا همان افراد ضد اجتماع ما را به یاد قانون شکنان فوق تصور میاندازند ولی این اختلال در همه سایکوپتها به شکل شدید آن بروز نمیکند. سایکوپتها احساس همدلی و عذاب وجدان ندارند، از تجربیاتشان درس نمیگیرند و برای قوانین هیچ ارزشی قائل نیستند، ولی در ظاهر میتوانند افرادی بسیار دوستداشتنی هم به نظر برسند. آنها در لحظه هر کاری که بخواهند انجام میدهند و هیچ اهمیتی به پیامد کار خود نمیدهند.
ماکیاولیسم
مفهوم ماکیاولیسم، در دوران رنسانس از سوی نیکولو ماکیاولی، نویسنده و فیلسوف سیاسی ایتالیایی در کتاب «شهریار» معرفی شد. در آن کتاب ماکیاولی اینگونه استدلال کرد که سیاستمداران، برای حفظ قدرت و نفوذشان، هر کاری که در توانشان هست باید انجام دهند. بر اساس همین توصیه او بود که سالها بعد روانشناسان افرادی با ویژگی شخصیتی مشابه حاکمان سنگدل و قدرتطلب را ماکیاولیست نامیدند. شخصیتهای ماکیاولی افرادی قدرتطلب هستند که هیچ عاطفه، تعهد اخلاقی و حس همدلی و درک انسانی ندارند. آنها برای کسب قدرت و کنترل دیگران دست به هر کاری میزنند و در این راه اخلاق، وجدان و انسانیت را زیر پا میگذارند. ماکیاولیستها فقط یک دغدغه دارند، رسیدن به هدف به هر قیمتی و کسب بیشترین سود و منفعت تحت هر شرایطی. از دید آنها مردم وسیلهای برای رسیدن به اهدافشان هستند، به همین دلیل به راحتی از آنها سوءاستفاده میکنند و نگاهشان به دنیا نگاهی مادی و خالی از عاطفه است. شخصیتهای ماکیاولی ممکن است در نگاه اول افرادی مهربان، دوستداشتنی و قابل احترام به نظر برسند، ولی این میتواند نوعی استراتژی برای رسیدن به هدفی باشد که بیرحمانه به دنبال آن هستند.
خودشیفتگی
ما افراد خودشیفته را با تعریفهای اغراقآمیزشان، خودبزرگبینی و نگاه تحقیرآمیزشان به دیگران میشناسیم. افراد خودشیفته برخلاف آنچه نشان میدهند افراد با عزت نفسی نیستند. آنها اشتیاق زیادی برای ستایش و تحسین شدن دارند، میخواهند همیشه در مرکز توجه باشند و از بقیه انتظار رفتاری دارند که نشان دهد جایگاه آنها از بقیه بالاتر است. خودشیفتهها توانایی همدلی کردن با دیگران ندارند، ممکن است نوعی همدلی کلامی از آنها ببینید که روانشناسان آن را همدلی شناختی (Cognitive Empathy) یا همان رفتاری برای حفظ ظاهر یا تامین منافعشان مینامند، ولی در واقع از احساس یا عاطفه واقعی محروم هستند. نتیجه یک مطالعه در آمریکا نشان داده است که از هر ۲۰۰ نفر یک نفر به اختلال خودشیفتگی مبتلاست و ۷۵ درصد خودشیفتهها را مردان تشکیل میدهند./ ۵۰۴
ادامه دارد
علیرضا کیهان پور
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.