فاخته- همانطور که می دانيم سلامت عمومی و امنیت غذایی در ایران به دلیل نادیده گرفتن سازمان دامپزشکی در بودجه سلامت، با چالش جدی روبروست. این سازمان که مسئول پیشگیری از بیماریهای مشترک انسان و دام (زئونوز)، نظارت بر ایمنی مواد غذایی، و کنترل بیماریهای دامی است، علیرغم اینکه بیش از ۵۰٪ بیماریهای عفونی نوظهور انسانی منشأ دامی دارند، سهمی "صفر" از بودجه سلامت دارد. این وضعیت، سلامت جامعه و اقتصاد کشور را در معرض تهدید جدی قرار داده است.
چرا این اتفاق میافتد؟
ریشههای این مشکل شامل موارد زیر است:
۱. نگاه درمانمحور: سیاستگذاران به جای پیشگیری، بر درمان انسان متمرکز هستند و مفهوم سلامت واحد (One Health) که سلامت انسان، حیوان و محیط زیست را به هم پیوسته میداند، نادیده گرفته میشود.
۲. تفکیک وزارتخانهای: قرار گرفتن دامپزشکی زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی و بودجه سلامت زیر نظر وزارت بهداشت، باعث عدم هماهنگی و تخصیص بودجه ناکافی شده است.
۳. ضعف اطلاعرسانی: دامپزشکی نتوانسته نقش حیاتی خود را به جامعه و سیاستگذاران معرفی کند و رسانهها نیز کمتر به این موضوع میپردازند.
۴. چالشهای عملیاتی: کمبود نیروی انسانی، فرسودگی زیرساختها، و عدم حمایت کافی از دامپزشکان (با وجود خطرات شغلی بالا) توان این سازمان را کاهش داده است.
پیامدهای این غفلت چیست؟
نادیده گرفتن دامپزشکی، پیامدهای جبرانناپذیری دارد:
۱. افزایش بیماریهای مشترک: بیماریهایی مانند تب کریمه کنگو و تب مالت و... بدون کنترل کافی، به بحرانهای بهداشتی تبدیل میشوند.
۲. تهدید امنیت غذایی: نظارت ناکافی بر فرآوردههای دامی، خطر آلودگی غذا با داروها و سموم را افزایش میدهد.
۳. خسارت اقتصادی: شیوع بیماریهای دامی میتواند صنعت ۶۰۰ هزار میلیارد تومانی دام و طیور کشور را متلاشی کند و به صادرات آسیب بزند (مانند ۸۰۰۰ میلیارد تومان خسارت سالانه تب برفکی).
راهکارها چیست؟
برای رفع این بحران، اقدامات فوری و ساختاری لازم است:
۱. تغییر پارادایم بودجهریزی: اختصاص حداقل ۱۰٪ از بودجه فصل سلامت به دامپزشکی و ایجاد سازوکارهای بینبخشی برای هماهنگی بودجه. مقایسههای جهانی نشان میدهد کشورهایی مانند ترکیه و آلمان سهم قابل توجهی از بودجه سلامت خود را به دامپزشکی اختصاص میدهند و موفقیتهای چشمگیری در کنترل بیماریها داشتهاند.
۲. شفافسازی و اطلاعرسانی: سازمان دامپزشکی باید گزارشهای عملکردی خود را منتشر و از ظرفیت رسانهها برای آگاهیبخشی عمومی استفاده کند.
۳. تقویت زیرساختها و نیروی انسانی: جذب نیروی متخصص، اجرای کامل قانون سختی کار برای دامپزشکان، و تأمین بودجه برای نوسازی آزمایشگاهها (مانند ۲۰۰ میلیارد تومان برای ۱۰ آزمایشگاه PCR).
۴. استفاده از فناوری و دانشبنیانها: حمایت از تولید واکسن داخلی و توسعه سامانههای پایش الکترونیک (مانند سامانه ردیابی دام از مزرعه تا سفره با هزینه ۳۰۰ میلیارد تومان).
۵. اجرایی کردن قوانین مغفول مانده و تعریف چارچوب مالی شفاف: پیوند راهکارها به اسناد بالادستی و ارائه آمار هزینه-فایده (مانند خسارتهای تب برفکی).
۶. تعریف نقش بخش خصوصی: ارائه طرحهای تشویقی (مثل معافیت مالیاتی برای کلینیکهای حامی مناطق محروم) و افزایش تعرفه خدمات دامپزشکی.
۷. پیشنهادات نهادی و ابزارهای نظارتی: تشکیل کمیته "سلامت واحد " در مجلس، ایجاد ردیف بودجه مستقل برای دامپزشکی و راهاندازی سامانه ملی پایش آنلاین (مانند سامانه ۴۰۴۰ برای گزارش بیماریهای دامی).
۸. دیپلماسی سلامت بینالمللی: کسب حمایت فنی و مالی از سازمانهای بینالمللی مانند OIE.
در پایان بایستی گفت "دام سالم، غذای سالم، انسان سالم" شعاری است که اهمیت حیاتی دارد. نادیده گرفتن دامپزشکی به معنای افزایش بار مالی بر سیستم درمان و به خطر افتادن امنیت غذایی و سلامت جامعه است. زمان آن رسیده است که سیاستگذاران با درک عمیق از مفهوم "سلامت واحد "، با اختصاص سهم عادلانه و متناسبی از بودجه سلامت به سازمان دامپزشکی، در آینده سلامت، امنیت و اقتصاد ایران سرمایهگذاری کنند.
دکتر جواد شایان خواه
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.