آنچه گذشت...
فاخته- سه دهه مدیریت نِسبی و کنونی بر منابع آب و زیست بوم دریایی، رودخانهها را به شریانهای خاموش و تالابها را به بسترهای بیجان بدل کرده است. پروژههای سدسازی و انتقال آب ، بدون ارزیابی زیستمحیطی، زیستگاههای هزاران گونه را نابود کرد و صیادان محلی را از معیشت سنتیشان محروم ساخت. امروز، کاهش بیش از ۶۰ درصدی جمعیت میگوها و ماهیان بومی، زنگ خطر فروپاشی تنوع زیستی را به صدا درآورده است. اگر در زمان طلایی (Golden Time) اقدامی علمی و عملی صورت نگیرد، خلیج فارس و دریای عمان با آیندهای تاریک و بازگشتناپذیر روبهرو خواهند شد.
از شریانهای خشک تا فروپاشی زیستی؛ روایت سه دهه مدیریت معکوس در سواحل جنوب ایران
بخش اول: شریانهای خاموش خوزستان؛ وقتی کارون و کرخه از اکسیژن محلول اکوسیستم خلیج فارس میکاهند
رودخانههای کارون و کرخه زمانی شریانهای پرآب و حیاتی جنوب کشور بودند، اما اکنون با کاهش دِبی و ورود آلایندههای صنعتی و کشاورزی، توان اکسیژنرسانی به اکوسیستم خلیج فارس را از دست دادهاند. کاهش جریان آب، افزایش شوری و ورود پسابهای تصفیهنشده باعث تخریب تالابها و کاهش چشمگیر جمعیت گونههای وابسته به این اکوسیستم شده است.
بخش دوم: مدیریت مقطعی و مناسبات مقطعی ؛ پروژههای آب و سدسازی چگونه اکوسیستم را قربانی کردند
مدیریت منابع آب در سه دهه گذشته بیشتر بر اساس ملاحظات مقطعی بوده تا رویکرد علمی و زیستمحیطی.
سدسازی بیرویه و پروژههای انتقال آب بدون مطالعه دقیق، زیستگاههای آبی را نابود کرد. ارزیابیهای زیستمحیطی یا انجام نشد یا صرفاً در قالب گزارشهای آرشیوی باقی ماند. نتیجه آن، کاهش شدید تنوع زیستی، افزایش فرسایش بستر رودخانهها و تهدید امنیت غذایی در مناطق ساحلی جنوب است.
بخش سوم : صیادان بیسهم؛ مهاجرت اجباری و کاهش معیشت ساحلنشینان
جوامع محلی و صیادان سنتی بیشترین آسیب را از این بحران دیدهاند. کاهش ذخایر آبزیان باعث شده هزاران صیاد شغل خود را از دست بدهند. مهاجرت اجباری به شهرها، افزایش فقر و وابستگی به کمکهای دولتی از پیامدهای اجتماعی این وضعیت است. بازارهای محلی نیز دچار رکود شده و صادرات محصولات شیلاتی در مقایسه با قبل به نظر می رسد کاهش یافته است.
این تحولات نهتنها معیشت خانوادهها بلکه بافت اجتماعی و فرهنگی جوامع ساحلی را نیز تهدید کرده است.
بخش چهارم : کاهش معنادار آماری تنوع زیستی دریایی؛ سقوط ۶۰ درصدی میگو و ماهیان بومی در مصب رودخانهها
مرکز "م.ا" با وجود منابع کلان و دفتر مرکزی مجهز، مسئول تحلیل جریانهای آب و ارائه توصیههای علمی بود. اما دادهها در گزارشهای بایگانیشده باقی ماند و همکاری مؤثر با جوامع محلی شکل نگرفت. نتیجه بیش از سه دهه بیعملی، کاهش چشمگیر تنوع زیستی و نابودی زیستگاههای طبیعی بوده است.
مطالعات میدانی نشان میدهد جمعیت میگوهای بومی در تالابها و مصبها بیش از ۶۰ درصد کاهش یافته و بسیاری از گونههای ماهیان استخوانی و خاویاری در معرض خطر انقراض قرار دارند. این کاهش بهویژه در نزدیکی مصبهای رودخانهها، گویای انفعال سیاستهای احرایی و مدیریتی است.
عدم هماهنگی راهبردی نهادهای مسئول، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی نیز در پی داشته است: صنایع فرآوری آبزیان دچار رکود شده، صیادان ناچار به ترک حرفه شدهاند و مهاجرت به شهرها افزایش یافته است. در سطح کلان، میلیاردها تومان بودجه صرف کارهای نمایشی و گزارشهای تکراری شد، بیآنکه تأثیری در احیای رودخانهها داشته باشد.
این روند، همانند صید فاجعهبار «کفروب ترال»، زیستگاهها را خاموش و بیصدا نابود میکند و اگر اقدام فوری در زمان طلایی (Golden Time) صورت نگیرد، آینده گونه های آبزی خلیج فارس و دریای عمان با بحران برگشتناپذیر روبهرو خواهدَ شد.
بیشتر بخوانید:
یک نگاه مختصر مجدد
ناترازی منابع آبی و کاهش ذخایر پروتئین دریایی کشور، نتیجه مستقیم سه دهه بیتوجهی به اصول علمی و زیستمحیطی است.
کاهش دِبی رودخانهها، سدسازی بیرویه، آلودگیها انفعال و روزمرگی نهادهای مسئول، زیستگاههای طبیعی را به نابودی کشانده و معیشت میلیونها نفر را تهدید کرده است.
تنها اقدام فوری، علمی و مشارکتمحور در زمان طلایی (Golden Time) شاید بتواند مانع از تخریب جانکاه وکامل اکوسیستمهای آبی جنوب ایران شود./ ۷۳۳
علیرضا کیهانپور
* در بخش ششم و پایانی کل یادداشت در قالب "نمودار ماتریسی" تقدیم مخاطبان خاص "فاخته نیوز و به ویژه دانشجویان رشته های تخصصی ذیربط" خواهد شد که امید است منشاء اثر برای آنان باشد.
منابع بررسی شده :
گزارش ملی وضعیت محیطزیست ایران – سازمان حفاظت محیطزیست
پایش ذخایر آبزیان خلیج فارس و دریای عمان – سازمان تات
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.