فاخته- در دل پائیز ۱۴۰۴، وقتی برف روی مراتع خشکیده مینشیند و گلهها با نیمی از ظرفیتشان در آغلها جمع شدهاند، روز دامدار (۲۵ آذر) بیش از یک مناسبت تقویمی به نظر میرسد این روز، فریادی است از عمق مزارع و طویلههایی که سالهاست زیر بار سیاستهای ناپایدار، طبیعت خشن و سیستمهای فرسوده له میشوند. من به عنوان کسی که سالها در خط مقدم نظارت بهداشتی ایستادهام، از بازدیدهای شبانهروزی در دامداریهای تا جلسات بحرانی در تهران، شاهد بودهام که چطور دامداران این نگهبانان خاموش امنیت غذایی یکی یکی کمر خم میکنند.
این گزارش تحلیلی، نه فقط روایت آمارهای سرد، بلکه دردلهای واقعی دامداران و دامپزشکان است؛ از آنهایی که شبها با نگرانی به گلههایشان نگاه میکنند و روزها با کاغذبازیهای بیپایان دست و پنجه نرم میکنند. اگر مسئولان این صدا را نشنوند، فروپاشی نه تنها یک صنعت، بلکه سفره میلیونها ایرانی را تهدید میکند.
فروپاشی ساختارها: از ادغامهای زیانبار تا فراموشی نهادینه
تصور کنید سازمانی که باید پیشقراول مبارزه با بیماریهای واگیر باشد، حالا خودش در گرداب ادغامهای اداری گیر افتاده. طرح ادغام بخشهای مالی و اداری سازمان دامپزشکی در وزارت جهاد کشاورزی که برخی آن را "دکترین اره برنده" مینامند استقلال این نهاد را به شدت تضعیف کرده. نتیجه؟ کندی در نظارت، تعارض منافع بین ناظر و تولیدکننده، و کاهش توان واکنش سریع به بحرانها. مدیرکل سابق دامپزشکی تهران، این را تهدیدی جدی برای سلامت جامعه دانسته، و حق دارد: در سال ۱۴۰۴، شیوع تب برفکی سویه جدیدی را به همراه آورده که تولید شیر را تا ۳۰ درصد کاهش داده و تلفات مستقیم به بار آورده. سازمان فائو هم هشدار داده که بدون واکسیناسیون گسترده، بحران تشدید خواهد شد.
این ادغامها، بخشی از نگاه تقلیلگرایانه به دامپزشکی است حرفهای که نه فقط "درمان سگ و گربه" است، بلکه ضامن بهداشت مواد غذایی و کنترل بیماریهای مشترک انسان و دام. اما امروز، با کمبود بودجه و نیروی انسانی، سازمان دامپزشکی قادر به پوشش کامل مأموریتهایش نیست. یادم میآید در یک بازدید میدانی از دامداریهای سمنان، دامداری با چشمان خسته میگفت: "دامپزشکها تعدادشان در منطقه کم است ، واکسن گران است ، و بیماری در همهجا پخش شده. پارسال ۳۰ رأس گوسفند از دست دادم، بیمه هم فقط کاغذ داد."
معضلات بخش خصوصی: بیکاری پنهان، مقررات زائد و درماندگی مالی
در بخش خصوصی، داستان تلختر است. ماده ۱۹ آییننامه نظارت بهداشتی که قرار بود الزام بهکارگیری دامپزشک مسئول فنی در واحدهای تولیدی را تضمین کند پس از ۱۷ سال هنوز کامل اجرا نشده. این بلاتکلیفی، دامپزشکان را وابسته به کارفرما کرده و اصل نظارت را بیمعنا. برخی از فارغالتحصیلان مجرب یا بیکارند یا در مشاغل غیرتخصصی کار میکنند. یک فعال صنفی میگوید: "دیگر برای فریادزدن نمانده!" مقررات شهرداری، مالیات و عوارض سنگین، درآمد را با هزینههای زندگی همخوان نمیکند.
دامداران هم در این چرخه گیر افتادهاند. کمبود نهادههای دامی کنجاله سویا تا ۶۰ هزار تومان در بازار آزاد، جو دامی ۲۵ هزار تومان و توزیع ناکارآمد از طریق سامانه بازارگاه، برخی دامداران را به فروش دام مولد از سر استیصال واداشته. خشکسالی مزمن ۱۴۰۴، که پاییز خشکترین دوره دهههای اخیر بوده، مراتع را نابود کرده و علوفه طبیعی را کمیاب. در کنار آن، قطعیهای مکرر برق تولید علوفه داخلی را مختل کرده. اتحادیه دامداران گزارش میدهد که بیش از ۴۰ درصد واحدها در آستانه تعطیلیاند، و مرکز آمار ایران از کاهش شدید دام پرواری خبر میدهد زنگ خطری برای کمبود گوشت قرمز.
چالشهای اقتصادی و اجتماعی: دلالی، بیاعتمادی و مهاجرت جوانان
دامدار امروز هزینهها را نقد پرداخت میکند، اما محصول را نسیه و با قیمت تحمیلی میفروشد. قیمتگذاری غیرواقعی شیر خام پیشنهاد ۵۰هزار تومان در برابر هزینههای واقعی و سلطه دلالها، سود اصلی را به حلقههای غیرمولد میرساند. نتیجه؟ فروش دام مولد برای زنده ماندن، تعطیلی دامداریهای کوچک خانوادگی، و فرار جوانها از این شغل. دامداری که در گرمسار با او حرف زدم، میگفت: "جوانا میرن شهر، چون آیندهای نمیبینن. من، نه یارانهبگیرم، نه سربار اقتصاد؛ من نگهبان امنیت غذاییام."
در عرصه اجتماعی، سوءتفاهمها دامنگیر است. طرح انتقال کلینیکهای دامپزشکی به خارج شهرها، گویی حضورشان نامطلوبتر از صنایع آلاینده است، در حالی که نقششان در کنترل هاری و بیماریهای مشترک حیاتی است. عدم همکاری دامداران و مردم که برخی مسئولان آن را مقصر میدانند ریشه در ضعف اعتماد، مشکلات اقتصادی و کمبود فرهنگسازی دارد. تحریمها هم صادرات را کاهش داده و وابستگی به واردات نهاده را افزایش.
راه برونرفت؛ مطالبهگری برای اقدام فوری، نه وعدههای خالی
دامداران و دامپزشکان نه یارانهخواه صرفاند و نه معترض بیمسئولیت؛ خواستهشان ثبات، عدالت و مشارکت است. راهکارها روشناند:
- بازنگری فوری ساختار: توقف ادغامهای ضدمصلحت، احیای استقلال سازمان دامپزشکی با بودجه ۲ درصد GDP کشاورزی، و تقویت نیروی انسانی برای پایش بیماریها.
- حمایت از بخش خصوصی: اجرای کامل ماده ۱۹، بازنگری تعرفهها، ساماندهی مالیاتها، و وامهای کمبهره (زیر ۱۰ درصد) برای فناوریهای نوین مثل کشت هیدروپونیک علوفه و تلهمدیسین.
- اصلاح اقتصادی: یارانه مستقیم نهادهها ،قیمتگذاری منصفانه ، و شفافیت در زنجیره تأمین بدون دلالها.
- فرهنگسازی و سرمایهگذاری: کمپینهای ملی برای تبیین نقش دامپزشکی در "One Health"، گنجاندن بهداشت دام در کتب درسی، و احیای منابع آب با ۱۰۰ هزار میلیارد تومان سرمایه در قناتها و سدها. همچنین، باز کردن بازار صادراتی به همسایگان با دیپلماسی.
دامدار را شریک تولید بدانید، نه موضوع تصمیم. اگر امروز دوام میآوریم، از سر عشق است، نه سود اما عشق هم اگر تنها بماند، میشکند.
پاسداری از آخرین سنگر؛ زمان اقدام است، نه سکوت!
وضعیت دامپروری و دامپزشکی ایران، چیزی کمتر از بحران امنیت ملی نیست. تضعیف این سد در برابر بیماریها، به معنای افزایش ریسک همهگیریها، کاهش کیفیت غذا، و خسارات اقتصادی سنگین است. آنفلوآنزای پرندگان یا تب برفکی اگر از کنترل خارج شود، تلفات ۷۰ درصدی به بار میآورد و این دامپزشکی است که مانع میشود. سکون در این برهه، خیانتی به نسل امروز و فرداست.
مسئولان قوه مجریه و مقننه، وقت آن است که به صدای کارشناسان گوش دهید! طرحی نو برای نجات این محافظان خاموش دراندازید! آینده امنیت غذایی کشور در گرو اقدام امروز ماست. اگر این گزارش حتی یک مسئول را به فکر وادارد، ارزشش را داشته چون من، مثل هزاران دامدار و دامپزشک دیگر، هنوز امیدوارم که تغییر ممکن است.
دکتر جواد شایان خواه
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.