سازمان نظام دامپزشکی در اتاق ICU است؛ جراحی فوری یا مرگ تدریجی؟
دکتر جواد شایانخواه
فاخته- چند ماهی است که گروههای تلگرامی و کانال های دامپزشکان کشور پر است از فریاد و آه ،نارضایتی و نا امیدی بخش صنفی کشور، یک روز کلیپ یک کلینیسین که بعد از ۲۰ سال کار، مطبش را تعطیل کرده چون دیگر نمیکشد، آن یکی می خواهد مهاجرت کند به علت دشواری حوزه کاری! روز دیگر ماده ۱۹ را یادشان میآید که ۱۸ سال است خاک میخورد، روز دیگر تعرفه ۱۴۰۴ را میبینند که هنوز بخشی از خدمات «بدون تعرفه قانونی» مانده و مسئول فنی بهداشتی کشتارگاه دامی که نه جرئت و جسارت در دقت بر بخش نظارتی خود در سلامتی غذایی مردم را دارد و نه قدرت درگیری با کارفرمای خود برای احقاق حق حقوق خود از ترس اخراج و بیکاری .
اینها دیگر «مشکل» نیست؛ اینها علائم مرگ بالینی یک سازمان صنفی است و آنچه به قلم آمده؛ بررسی چند دوره نظام دامپزشکی و نتایج اقدامات آن برای صنف است...
وقتی تصمیمگیران، حتی یک روز هم طعم بخش خصوصی را نچشیدهاند
تصور کنید کسی که تا امروز فقط در اداره دامپزشکی شهر یا دانشگاه نشسته، هیچوقت بوی آمونیاک سالن مرغداری را استشمام نکرده، هیچوقت با چک برگشتی دامدار طرف نشده، هیچوقت مجبور نشده نصف شب با موتور زیر باران برود واکسیناسیون گله انجام دهد، بیاید برای شما که ۲۵ سال است در بخش خصوصی عرق ریختهاید، قانون بنویسد، تعرفه تعیین کند، نظارت کند و بگوید «حق داری ناراضی باشی ولی صبر کن تا ببینیم چی میشود»!
این دقیقاً همان چیزی است که الان در بخش اداری نظام دامپزشکی کشور و خیلی از شوراهای استانی در جریان است. افرادی که رزومهشان پر است از سمتهای دولتی و دانشگاهی، اما صفحه سفید است از تجربه واقعی بخش خصوصی. نتیجه؟ تصمیماتی که روی کاغذ قشنگ است، ولی وقتی میرسد به مطب و مرغداری، فقط خنده تلخ میآورد.
آیا واقعاً کسی نمیخواهد سازمان درست شود؟
آیا واقعاً یک حلقه کوچک وجود دارد، آیا واقعا دست هایی پشت پرده وجود دارد آیا لابی هایی یا فشارهایی هست که فقط افراد خاص اجازه دارند واردش شوند و بقیه، هر چقدر هم شایسته، باید بیرون گود بایستند و فقط حق داشته باشند «عضویت» تمدید کنند و پول بدهند؟ چرا بازگو نمی کنند چرا سکوت مصلحتی گرفتند؟ واقعا چرا...؟
این حلقه آنقدر بسته شده که حتی بعضی اعضای فعلی برخی شوراهای استانی جرئت نمیکنند انتقاد کنند، چون میدانند دوره بعد دیگر رأی نمیآورند یا اصلاً اجازه کاندیداتوری به آنها نمیدهند.
حقوق میلیونی، خروجی حداقلی یا صفر
خیلی از دوستان میپرسند: «این حقوقهای چند ده میلیونی اعضای شورا و برخی مدیران از کجا میآید؟»
از همان حق عضویتی که تو با زحمت از جیب میدهی، از همان پولی که قرار بود صرف آموزش، رفاه و دفاع از حقوق تو شود.
ولی خروجی چیست؟
صفر مطلق در تعرفه، صفر در ماده ۱۹، صفر در کاهش تداخل وظایف، صفر در حمایت از مسئولین فنی بهداشتی که الان دارن یکییکی استعفا میدهند و یا میروند دنبال مسافرکشی و پیک موتوری.
سازمان نظام دامپزشکی یا شعبه دوم سازمان دامپزشکی کشور یا دانشگاه یا نهادهای دولتی ؟کدامیک ؟؟؟
بررسی روند چند ساله اخیر نشان می دهد که هر روز که میگذرد، مرز بین سازمان نظام دامپزشکی (نهاد صنفی) و سازمان دامپزشکی کشور (نهاد حاکمیتی) کمرنگتر میشود
به جای دفاع از حقوق دامپزشک، میروند بخشنامه اجرایی مینویسند.
به جای پیگیری تعرفه، میروند مراسم روز دامپزشکی برگزار میکنند و عکس یادگاری میگیرند.آیا مراسم ۱۴ مهر مهم است یا مشکلات صنف؟ اولویت شما کدام است؟
به جای حمایت از کلینیسین، میروند برای پایش بیماریهای مشترک با سازمان دامپزشکی کشور تفاهمنامه امضا میکنند که اصلاً وظیفهشان نیست!
نتیجه؟
دامپزشک بخش خصوصی نه تنها حامی ندارد، بلکه یک دشمن جدید هم پیدا کرده؛ سازمانی که قرار بود مدافعش باشد، حالا خودش شده مجری سیاستهای دولتی علیه او.
جراحی عظیم یا مرگ خاموش؟
دیگه نمیشود با بیانیه و «جلسه هماندیشی» و «کارگروه» سر و ته قضیه را هم آورد.
این سازمان یا باید یک جراحی عظیم و بیرحمانه انجام دهد، یا باید آماده دفن شدن باشد!
جراحی یعنی:
- حداقل ۷۰ درصد اعضای شورای مرکزی و مدیران ارشد باید سابقه واقعی و موفق بخش خصوصی داشته باشند (نه فقط یک خط رزومه!).
- حذف فوری افرادی که فقط «حضور» دارند و حقوق میگیرند ولی هیچ کارنامهای ندارند و فاقد ایده و برنامه و راهکار و انگیزه و ...هستند.
- شفافیت کامل مالی؛ هر ریالی که از جیب اعضا میرود باید گزارش عمومی شود.
- اجرای فوری ماده ۱۹ و ماده ۳، همین امسال، نه سال دیگر.
- تعیین تکلیف تعرفه تمام خدمات تا پایان سال ۱۴۰۴
- تفکیک کامل وظایف با سازمان دامپزشکی کشور و بازگشت به مأموریت اصلی: دفاع از دامپزشک، نه اجرای سیاستهای دولتی یا تداخل در امور حاکمیتی سازمان دامپزشکی یا سازمانی دیگر که در کل با اساسنامه یا قوانین حاکم بر سازمان نظام دامپزشکی کشور همخوانی ندارد و جز اتلاف و اطاله وقت و موازی کاری نهادی چیز دیگری نیست!
اگر این جراحی انجام نشود، خیلی زود میرسیم به روزی که دیگر کسی کارت عضویت تمدید نکند، کلینیکها یکی یکی تعطیل شوند، مسئولین فنی از صنعت خارج شوند و سازمان نظام دامپزشکی تبدیل شود به یک ساختمان خالی با چند کارمند و چند عضو شورای مرکزی که فقط برای حقوق ماهانهشان میآیند سر کار.
دامپزشکان ایران هنوز زندهاند.
هنوز امید دارند.
ولی این امید در حال به اتمام رسیدن است.
سؤالم از رئیس و اعضای محترم شورای مرکزی این است:
واقعاً میخواهید سازمان را نجات دهید، یا منتظرید همین حقوق و مزایا را تا روز آخر بگیرید و بعد بروید پی کارتان؟
صنف از شما انتطار دارد و انتظارشان کاملا به جا است.
توپ؛ حالا در زمین شماست.
جامعه دامپزشکی ایران منتظر عمل است، نه حرف.
واقعا اگر نه حوصله، نه زمان و نه توان دفاع از حق و حقوق صنف را ندارید با یک استعفا همه صنف را خوشحال کنید تا شایسته گان و برازنده گان بر کرسی های مدیریتی بتواند از حقوق صنف دفاع کنند.
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.