یادداشت؛ دکتر جواد شایان خواه:

بحران خاموش دامپزشکی ایران؛ روایتی از رنج پنهان و ساختار بدون روتوش؛ بخش اول

نظام دامپزشکی ایران، این حافظ گمنام سلامت سفره‌های ما و سد محکم در برابر بیماری‌های مشترک، این روزها در چنبره سه بحران عمیق اقتصادی، امنیتی و ساختاری دست‌وپا می‌زند. درآمدی که کفاف زندگی را نمی‌دهد، جان‌هایی که بی‌محافظ در برابر بیماری‌های مشترک قد علم کرده‌اند، و ساختاری که استقلال و کارایی‌اش به گروگان گرفته شده است.
کد خبر  14007
note

فاخته- نظام دامپزشکی ایران، این حافظ گمنام سلامت سفره‌های ما و سد محکم در برابر بیماری‌های مشترک، این روزها در چنبره سه بحران عمیق اقتصادی، امنیتی و ساختاری دست‌وپا می‌زند. درآمدی که کفاف زندگی را نمی‌دهد، جان‌هایی که بی‌محافظ در برابر بیماری‌های مشترک قد علم کرده‌اند، و ساختاری که استقلال و کارایی‌اش به گروگان گرفته شده است. 

 تلنگری بر وجدان بیدار جامعه

این مقاله، روایت درد مشترک دامپزشکانی است که می‌خواهند فقط دیده شوند و می‌خواهد نشان دهد، طبق داده‌های وزارت بهداشت، بدون تغییر، شیوع بیماری‌های مشترک تا سال ۱۴۰۵ تا ۳۰ درصد افزایش خواهد یافت.

 از خط مقدم سلامت تا لبه پرتگاه بی‌مهری

همیشه گفته‌ایم که دامپزشکی، خط مقدم سلامت جامعه است. این عبارت، فراتر از یک شعار، حقیقتی است که در دل فعالیت‌های روزمره دامپزشکان نهفته. از کنترل بیماری‌های واگیر دامی و مبارزه بی‌وقفه با زئونوزهای مرگباری چون تب کریمه کنگو و هاری، تا تضمین سلامت غذایی که هر روز بر سر سفره‌های ما می‌آید. اما آیا جامعه و سیستم حاکمیتی، به اندازه این نقش محوری، نگاهی به مشکلات این قشر خستگی‌ناپذیر داشته‌اند؟ از پشت پرده گزارش‌های خبرگزاری‌های تخصصی چون حکیم مهر و فاخته نیوز و از لابه‌لای فریادهای بعضاً خاموش دامپزشکان در بخش نظرات، به وضوح می‌توان دریافت که این حرفه این روزها درگیر بحرانی چندوجهی است. بحرانی که ریشه‌هایش در فقدان حمایت‌های دولتی، ساختارهای ناکارآمد، خطرات زیستمحیطی و مهم‌تر از همه، غفلت جامعه از اهمیت این سنگر سلامت است. این یادداشت، نه فقط یک تحلیل، بلکه پژواک صدای دامپزشکانی است که هر روز، زندگی‌شان را وقف سلامت دیگران می‌کنند.

۱. معیشت و امنیت شغلی: زخم عمیق بر پیکر یک حرفه حیاتی

وقتی صحبت از دغدغه‌های دامپزشکان می‌شود، پای ثابت تمام بحث‌ها، "نان" و "آینده‌ای" است که هیچ تضمینی برایش وجود ندارد:

الف. درآمدی که شرمنده سفره است: کافی است نگاهی به جیب یک دامپزشک بیندازید تا عمق فاجعه را درک کنید. متوسط درآمد ماهانه دامپزشک بخش خصوصی، با تمام سختی‌ها و مسئولیت‌ها، حول و حوش ۳۰ میلیون تومان می‌چرخد. حالا این را مقایسه کنید با ۸۰ میلیون تومانی که برای یک پزشک عمومی گزارش می‌شود. این شکاف فاحش ۶۰ درصدی، به‌ویژه در حوزه‌ی پرهزینه‌ی حیوانات خانگی، نتیجه‌ای جز مهاجرت نیروهای زبده یا تغییر شغل باقی نگذاشته است. یکی از دامپزشکان در بخش نظرات حکیم مهر، با بغضی پنهان نوشته بود: با حقوق ۱۳ میلیون تومان و دو فرزند، مجبور شدم کلیه‌ام را برای فروش بگذارم! این جمله، نه فقط یک درد شخصی، که فریاد بی‌صدای یک جامعه است. ب. باری سنگین‌تر از توان مالیاتی: ضرایب مالیاتی، انگار چشم‌شان را بر تفاوت درآمدی دامپزشکان با سایر رشته‌ها بسته‌اند و بدون هیچ انعطافی، سهم خود را از سفره‌ی کوچک این قشر برمی‌دارند. سال‌هاست که نظام دامپزشکی دوندگی می‌کند برای کاهش این ضرایب، اما دریغ از کوچک‌ترین تغییری. ج. طرح‌هایی که نمک بر زخم می‌پاشند: وقتی صحبت از طرح نظام سبز سلامت می‌شود، دامپزشکان بیشتر یاد ابهام و نارضایتی می‌افتند تا امید. ۲ درصد از درآمد شرکت‌ها قرار بود کجا هزینه شود؟ تعرفه‌های خدماتی که قرار بود وضع شوند، چرا هنوز در هاله‌ای از ابهام‌اند؟ عملاً این طرح‌ها، به جای گره‌گشایی، به باری اداری بر دوش دامپزشکان تبدیل شده‌اند. اجرای ناقص قانون تسری حقوق و عدم بازنگری در تعرفه‌ها بعد از بیش از یک دهه، فقط فشار را مضاعف کرده است. در بخش خصوصی هم که صحبت از بیمه و مزایا و امنیت شغلی به میان می‌آید، باید از کدام امنیت گفت؟ این وضعیت، به‌ویژه برای دامپزشکان جوان در حوزه حیوانات خانگی و مسئولان فنی کارخانجات، کابوسی بی‌انتهاست.

 ۲. ایمنی و سلامت حرفه‌ای: داستانی از فداکاری در برابر بی‌تفاوتی

شاید کمتر کسی بداند دامپزشکی چه شغل پرخطری است. هر روز، این قشر متخصص در مواجهه با خطراتی هستند که می‌توانند به قیمت جانشان تمام شود:

الف. خطر بیخ گوش هر روز: ماجرای گم شدن مهندس بهزاد ابراهیمی در ارتفاعات صعب‌العبور اندیکا، در حین یک مأموریت جهادی، تلنگری بود بر وجدان خفته‌ی جامعه. این یک حادثه نبود، نمادی بود از بی‌پناهی دامپزشکانی که در دل محرومیت، بدون کمترین امکانات حمایتی، جانشان را کف دست می‌گیرند. ب. بیماری‌های کشنده، مهمان ناخوانده: آمارها فریاد می‌زنند. افزایش ۱۹۹۷۲ مورد تب مالت در سال ۱۴۰۳، فقط یک عدد نیست، زنگ خطری است که نشان می‌دهد ما در خط مقدم مبارزه با بیماری‌های مشترک (زئونوزها) تنها گذاشته شده‌ایم. هاری، توکسوپلاسموز، و ده‌ها بیماری دیگر، هر لحظه می‌توانند گریبان دامپزشک را بگیرند. یکی از همکاران در فاخته نیوز با گلایه می‌نوشت: وقتی خود پزشکان انسانی برای تشخیص این بیماری‌ها آموزش کافی ندیده‌اند، از ما چه توقعی می‌رود؟ ج. فقدان تجهیزات و جان‌های خسته: تصور کنید در یک استان محروم، برای تشخیص ساده‌ترین بیماری‌ها، دستگاه رادیولوژی وجود ندارد! این کمبودها، نه تنها روند درمان را به تأخیر می‌اندازد، بلکه جان دام و انسان را به خطر می‌اندازد. و در این میان، دامپزشکان با شیفت‌های کاری طاقت‌فرسا، ۶۰ ساعت در هفته، بدون تعطیلی و مرخصی کافی، و سفرهای دشوار به دل روستاها و مناطق دورافتاده، نه تنها جسمشان که روح و روانشان نیز فرسوده می‌شود.

 ۳. چالش‌های حقوقی و قضایی: عدالت گم‌شده در پیچ و خم قوانین

وقتی حمایت قانونی نباشد، متخصص هم در برابر هر اتهامی آسیب‌پذیر است:

الف. حبس برای فضولات گربه!: باورکردنی نیست، اما پرونده‌ی حبس ۹ ماهه یک زن دامپزشک به اتهام ریختن فضولات گربه در مشاعات، در حالی که ماهیت تخصصی دارد، یک نمونه دردناک از تفسیرهای غیرتخصصی و عجیب از قانون است. حقوقدانان نیز این روند را تهدید جدی برای فعالیت حرفه‌ای دامپزشکان می‌دانند و این یعنی امنیت حقوقی عملاً وجود ندارد. ب. مسئولیت‌های بی‌سرانجام: در طرح‌های به ظاهر حمایتی مثل نظام سبز سلامت، وقتی نوبت به پیگیری حقوق مسئولان فنی بهداشتی می‌رسد، همه چیز به اداره کار ارجاع داده می‌شود؛ فرآیندی که دامپزشکان آن را زمان‌بر و ناکارآمد می‌دانند و عملاً آن‌ها را در برابر کارفرمایان متخلف بی‌دفاع می‌گذارد.

 ۴. تحلیل نظرات کاربران در رسانه تخصصی دامپزشکی و عمومی : فریادهایی از کف میدان

در این مسیر، هیچ صدایی گویاتر از آنانی نیست که خود درگیر این مشکلاتند:

منبع

مضمون اصلی نظرات

نمونه نقل‌قول

فاخته

اعتراض به شعارزدگی سازمان‌ها و مطالبه اقدام عملی؛ مقایسه ناعادلانه با جامعه پزشکی

استانداردهای جهانی را فقط شعار می‌دهند، اما در عمل وقتی می‌گویی امکانات می‌خواهم، می‌گویند نه!،با وجود اینکه ابزار، تحصیلات و وظایف‌مان شبیه پزشکان است، اما از امکانات، احترام اجتماعی و حمایت‌های مالی بسیار کمتری برخورداریم.

عمومی

هشدار درباره فرار مغزها، فروپاشی نظام نظارتی و بی‌توجهی به زحمات

همکارانم یا به بخش خصوصی بی‌رحم رفته‌اند یا کشور را برای همیشه ترک کرده‌اند.، نادیده‌گرفتن دغدغه‌های دامپزشکان تنها به فرسایش این قشر نمی‌انجامد، بلکه تبعات اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی گسترده‌ای در پی خواهد داشت.

ادامه دارد ...

دکتر جواد شایان خواه

خبرهای مرتبط
برچسب ها
آنچه شما گفته اید
  • همکار
    می گوید:
    معیشت اولین مشکل کارکنان دامپزشکی هست که اگر حل نشه مشکلات جدی ایجاد می کنه
  • ناشناس
    می گوید:
    از تسری چه خبر ؟ چرا هنوز توی احکام نرفته . رییس محترم سازمان لطفا پیگیر این موضوع باشید. اوضاع اصلا خوب نیست
  • drvet
    می گوید:
    بالاخره تعرفه های دامپزشکی اغفزایش پیدا کرد یا نه؟
نظرات
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر

این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.

تمامی حقوق برای پایگاه خبری تحلیلی فاخته محفوظ است.