یادداشت؛ دکتر رضا افشاریان:

بودجه سلامت را می‌برند، بی‌آن‌که بفهمند، نگهبانان سلامت پیش از درمان، دامپزشکان بوده‌اند!

بعد از انتشار یادداشتم درباره بیماری‌های زئونوز و مظلومیت دامپزشکی، پیام‌های زیادی رسید.
کد خبر  13876
note

فاخته- بعد از انتشار یادداشتم درباره بیماری‌های زئونوز و مظلومیت دامپزشکی، پیام‌های زیادی رسید. نه فقط از همکاران خط مقدم، بلکه از دل مردم... و بیشترشان با یک حس مشترک: قدردانی و البته اندوه.

اما در میان همه‌ی این پیام‌ها، کامنتی بود که ذهنم را درگیر کرد: «پیشگیری با ما، ولی اعتبارش به کام دیگران...» همین یک جمله، کافی بود تا دوباره برگردم به اسفندماه سال گذشته؛
جلسه‌ای رسمی در دانشگاه علوم پزشکی، برای برنامه‌ریزی ایام نوروز و ماه مبارک رمضان، با حضور مسئولان دانشگاه، معاونت بهداشتی، و نماینده‌ای از دامپزشکی.

همه چیز طبق روال پیش می‌رفت. صحبت از طرح‌های نظارتی، ضرورت حضور میدانی، خرید تجهیزات جدید، تأمین هزینه‌های مأموریت‌ها، تهیه دستگاه‌های پرتابل پیشرفته، و البته تخصیص اعتبار.
ازاعتبارات سلامت دانشگاه به شکل محسوسی برای معاونت محترم بهداشتی برای اجرای ابن امور در نظر گرفته شده بود... اما وقتی نوبت دامپزشکی رسید، چیزی نبود.
نه رقمی، نه فصلی، نه سهمی.

سکوتی تلخ نشست میان واژه‌ها و باز همان سؤال قدیمی در ذهنم تکرار شد: چرا سهمی از اعتبارات سلامت برای دامپزشکی در نظر گرفته نمی‌شود؟
مگر ما بیرون از حلقه سلامت جامعه‌ایم؟
مگر ما نقشی در کنترل بیماری‌های واگیر نداریم؟
مگر واکسیناسیون دام‌ها، ریشه‌کنی هاری، مهار تب مالت، پایش شیرخام و گوشت، همه بخشی از "سلامت عمومی" نیستند؟

واقعیت این است که اگر زنجیره‌ای به نام «سلامت» در جامعه پابرجاست، یکی از محکم‌ترین و در عین حال مهجورترین حلقه‌هایش، دامپزشکی‌ست.
ما همان‌هایی هستیم که پیش از ظهور بیماری، جلوی آن را می‌گیریم.
کار ما جراحی نیست، تجویز دارو نیست؛ ما بیماری را نمی‌گذاریم اصلاً آغاز شود.

و با این‌همه، هرگاه کوچک‌ترین مشکلی در حوزه‌ای مرتبط با سلامت دام یا انتقال بیماری به انسان پیش آمده، بارها و بارها شاهد بوده‌ایم که نگاه‌ها فوراً به سمت دامپزشکی چرخیده است.
در بسیاری از موارد، توانسته‌ایم با ارائه مستندات، عملکرد و پیشگیری‌های انجام‌شده، از خود دفاع کنیم؛ اما گاهی هم این فشارها، ما را در شرایطی دشوار قرار داده‌اند.
نه از سر کوتاهی، که از سر نادیده‌گرفته‌شدن.
ما همیشه در خط مقدم بوده‌ایم، اما در زمان تقسیم مسئولیت و حمایت، اغلب در انتهای صف قرار می‌گیریم... و در زمان بحران، در صدر میز پاسخگویی می‌نشینیم.

با همه‌ی این‌ها، باید با صدای بلند بگویم:
من از جایگاهی که در آن هستم، هرگز به خودم اجازه نمی‌دهم نسخه‌ بنویسم که چگونه می‌توان از این بودجه سهمی گرفت.
چرا که در رأس سازمان دامپزشکی، مدیرانی کاربلد، متعهد و دلسوز قرار دارند، که در تمام این سال‌ها، تلاششان را برای ارتقای جایگاه دامپزشکی و تأمین معیشت پرسنل نشان داده‌اند.

بارها دیده‌ایم که با وجود محدودیت‌ها، پیگیر رفاه کارکنان بوده‌اند؛
هر چند وقت یک‌بار، خبرهای خوبی از افزایش حقوق، پرداخت معوقات یا تلاش برای بهبود وضعیت نیروهای  میدانی به گوش می‌رسد،
و ما این پیگیری‌ها را هم می‌بینیم و هم قدر می‌دانیم.

اما خواسته ما از مسئولان فراتر از سازمان است... سازمان دامپزشکی بارها فریاد زده، زحمت کشیده، سند ارائه داده، آمار داده، هشدار داده...اما هنوز آن نگاه عادلانه در سطح کلان کشور به وجود نیامده است.

در همان جلسه‌ای که دانشگاه علوم پزشکی فهرست خرید دستگاه‌های جدید می‌داد، همان‌جا می‌شد از دورافتاده‌ترین دامپزشکی شهرستانی پرسید که برای اعزام نیرو و واکسیناسیون به چه تجهیزاتی نیاز دارد؟ کجا گفته شده سلامت انسان فقط از در بیمارستان آغاز می‌شود؟ چه کسی می‌تواند انکار کند که دام آلوده، لبنیات خام، کشتارگاه غیربهداشتی، سگ ولگرد هار... تهدید مستقیمی برای جان انسان‌ها هستند؟

ما نه دل‌مان از بودجه تنگ است، نه چشم‌مان دنبال سهم‌خواهی. دلمان از بی‌عدالتی می‌گیرد؛ از اینکه انگار فراموش شده‌ایم، انگار همیشه باید در میدان باشیم، اما پشت هیچ تریبونی نامی از ما نیاید.

بگذارید باز هم بگویم...
اگر در گوشه‌ای از خراسان رضوی، رئیس شبکه‌ای با مدرک دکتری، خودش در خیابان‌ها به دنبال سگ‌های مشکوک به هاری می‌گردد،
اگر در مناطق سخت‌گذر، واکسیناتوری در سرمای جان‌سوز یا گرمای طاقت‌فرسا، با یک کول‌بگ و لبخند، سلامت گله‌ای را تضمین می‌کند،
اگر بیماری‌ای هرگز به شهر نرسید، چون دامپزشکی آن را در مرز یا روستا مهار کرد...
سزاوار است حداقل نامی از او باشد، سهمی از بودجه‌ای برایش دیده شود، و از زبان کسی بشنود: "خسته نباشی، قهرمان بی‌صدا..."

در پایان باز هم می‌گویم:
این یک گله نیست؛ یک خواهش است. خواهشی برای دیده‌شدنِ حلقه‌ای از زنجیره سلامت که همیشه بوده، بی‌ادعا، بی‌دوربین، بی‌تیتر.

و ما می‌مانیم. تا زمانی که جان دام، سلامتی انسان و وجدان‌مان به ما فرمان خدمت دهد، ما در میدان می‌مانیم؛ حتی اگر بودجه‌اش جای دیگری خرج شود…

دکتر رضا افشاریان

دامپزشک

خبرهای مرتبط
برچسب ها
نظرات
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر

این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.

تمامی حقوق برای پایگاه خبری تحلیلی فاخته محفوظ است.