فاخته- روایتی از یک پیوند فراموششده؛ قهرمانانی که دیده نمیشوند به مناسبت روز جهانی بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان (زئونوزها)
گاهی بیماریها، فقط زخم و تب و عفونت نیستند؛ یادآور یک پیوند عمیقاند... پیوندی میان انسان، حیوان و طبیعت.
زئونوزها یا بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان، فقط یک اصطلاح علمی نیستند؛ بلکه نمادی هستند از وابستگی تنگاتنگ ما به اکوسیستم اطرافمان.
از یک سو انسانی که در روستا شیر تازهی فلهای میخرد، از سوی دیگر گوسفندی که آلوده به بروسلوز است، و در میانشان، یک دامپزشک... که پیش از آنکه بیماری به خانوادهای برسد، آن را متوقف میکند.
وقتی کودکی در روستایی کوچک با تب مالت در بستر میافتد،
وقتی چوپانی از کیست هیداتیدیک رنج میبرد،
وقتی پشه خاکی، سالک را از جوندگان به حاشیهنشینان میرساند...
فقط پزشکِ انسان کافی نیست؛ اینجاست که نقش دامپزشکی، حیاتی میشود.
"One Health – یکسلامت" دیگر یک شعار نیست، یک ضرورت است.
در دنیایی که آنفلوانزای پرندگان، هاری، تب کریمه کنگو، و کرونا از تعامل انسان و حیوان سرچشمه گرفتهاند، دیگر نمیتوان خط پررنگی میان پزشکی و دامپزشکی کشید.
اما در میان همهی این هشدارها، کمتر کسی از قهرمانان خاموش این میدان حرف میزند...
قهرمانان بدون مدال
بیایید چند تصویر واقعی ببینیم:.
تصویر اول:
سالها پیش، وقتی تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شده بودم، دوره طرح نیروی انسانی را در شهرستان جغتای خراسان رضوی گذراندم.
در آنجا، کارمند دامپزشکیای را دیدم که با دل و جان، روستا به روستا، دام به دام، برنامههای واکسیناسیون را اجرا میکرد.
گردنههای برفگرفته، راههای خاکی، بیاعتنایی برخی دامداران، و حتی حمله سگهای ولگرد، هیچکدام دلسردش نمیکرد.
نه دنبال پاداش بود، نه رسانهای داشت. تنها انگیزهاش سلامت جامعه بود.
سالها گذشت.
روزی از سر دلتنگی سراغش را گرفتم. گفتند دیگر نمیآید...
«دیسک کمر گرفته، بروسلوز هم گرفته... بازنشسته شده، بیصدا.»
چه کسی از او یادی کرد؟
چه نهادی حمایتش کرد؟
چه کسی گفت: «خسته نباشی»؟
تصویر دوم:
در یکی از شهرهای همین خراسان رضوی،
رییس شبکه دامپزشکیای را میشناسم که با مدرک دکترا و جایگاه سازمانی بالا، هر چندوقت یکبارخودش دنبال سگهای مشکوک به هاری میرود.
کوچهبهکوچه، خیابانبهخیابان...
نه برای تبلیغات، نه چون جلوی دوربین است،
بلکه چون نمیتواند شب راحت بخوابد وقتی بداند ممکن است کودکی فردا گزیده شود.
بعضیها میگویند:
«تو رییس شبکهای، این کارا کسر شأنه!»
اما او گوشش به این زمزمهها بدهکار نیست.
او صدای وجدان یک دامپزشک را میشنود، صدای مادری نگران که میپرسد:
«دکتر، اگه بچهم هاری بگیره چی؟»
دامپزشکی، سنگر خاموش سلامت عمومی
هر بار که یک گوساله واکسینه میشود،
هر بار که کودکی از تولهسگی خیابانی فاصله میگیرد،
هر بار که گوشتی سالم در بازار عرضه میشود،
یک دامپزشک، بدون نام و نشان، جایی کاری کرده…
اما اگر همان واکسیناتور بروسلوز بگیرد،
اگر دیسک کمرش بیرون بزند،
اگر دیگر نتواند راه برود،
چه کسی پشتش میایستد؟
نه تندیسی برایشان ساخته شد،
نه فیلم مستندی، نه حتی خبری در رسانه.
در اخبار، فقط از هاری و تب مالت میگویند، نه از آنکه جلوی شیوعش را گرفت.
اهمیت اطلاعرسانی عمومی
اطلاعرسانی عمومی فقط پخش آمار و نشریه نیست.
یعنی مردم بدانند اگر لبنیات سالم است، اگر در روستاها خبری از هاری نیست،
اگر بیماریها در نطفه مهار شدهاند،
پشت این امنیت کسانی ایستادهاند که زیر آفتاب، با کولبگ و واکسن، در جادههای خاکی رفتند تا بیمارستانها پر نشوند.
اطلاعرسانی یعنی احترام به «پیشگیری»
نه فقط درمان پس از فاجعه.
به احترام قهرمانان خاموش
در روز جهانی زئونوزها، یاد کنیم از همه دامپزشکان گمنامی که
هیچوقت میکروفون جلویشان نگذاشتند،
هیچگاه روی تریبون نرفتند،
ولی هزاران بار با پای خودشان، به دل خطر رفتند.
و کاش،
روزی برسد که به این قهرمانان بگوییم:
خسته نباشی قهرمان
دکتر رضا افشاریان
کارشناس اداره کل دامپزشکی خراسان رضوی
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.