یادداشت؛ علیرضا کیهان پور:

جان سپردن دره تمدن در سایه نیروگاه ها و خشکسالی

دجله، این شریان کهن حیات در دل میان‌دورود، دیگر صدای زلال خود را ندارد. رودخانه‌ای که هزاران سال است در دل تاریخ می‌تپد و تمدن‌هایی چون سومر، بابل و آشور بر کناره‌های آن قد برافراشتند،
کد خبر  14791
note

تحلیل تاریخی، زیست‌محیطی و سیاسی از بحران خشکی دجله و فرات

اشاره: وقتی تمدن از تشنگی می‌میرد...

فاخته- دجله، این شریان کهن حیات در دل میان‌دورود، دیگر صدای زلال خود را ندارد. رودخانه‌ای که هزاران سال است در دل تاریخ می‌تپد و تمدن‌هایی چون سومر، بابل و آشور بر کناره‌های آن قد برافراشتند، امروز در میان گرد و غبار و تشنگی دست‌وپا می‌زند. صدای بال ملخ‌ها بر بستر ترک‌خورده‌اش می‌پیچد و در روستاهای حاشیه بغداد، پیرمردی می‌گوید:
«ما هنوز در کنار دجله زندگی می‌کنیم، اما دیگر دجله‌ای وجود ندارد.»

در جهانی که از انرژی هسته‌ای، هوش مصنوعی و استعمار دیجیتال سخن می‌گوید، تمدن نخستین بشر در حال خاموش شدن از کم‌آبی است. خشک شدن دجله تنها بحران یک رود نیست؛ مرگ یک حافظه است، مرگ تاریخی است که روزی با آب آغاز شد و اکنون با بی‌آبی در حال فراموشی است.

 دجله، رودخانه‌ای که تاریخ را نوشت

دجله و فرات، دو رود مقدس میان‌دورود، نه‌تنها در متون تاریخی بلکه در متون دینی نیز جایگاهی ویژه دارند. در اسطوره‌های بابلی، این دو رود از بهشت سرچشمه می‌گیرند؛ در قرآن کریم نیز از آن‌ها به عنوان نعمت‌های الهی یاد شده است.
رود دجله از کوه‌های توروس در جنوب‌شرقی ترکیه سرچشمه می‌گیرد، مسیری حدود ۱۸۵۰ کیلومتر را طی می‌کند و از موصل، سامرا و بغداد عبور کرده، در نهایت با رود فرات در شط‌العرب یکی می‌شود و به خلیج فارس می‌ریزد.

در دوران باستان، آب دجله نه‌فقط منبع کشاورزی که عنصر تمدن‌ساز بود؛ مسیر تجارت، حیات باغ‌ها، و دلیل آبادانی شهرهایی که بدون آن معنایی نداشتند. اما امروز، همان رود در نتیجه‌ی بهره‌برداری بی‌رویه، سدسازی‌های سیاسی و تغییرات اقلیمی به استخوان خشکیده‌ای از تاریخ بدل شده است.

 سدسازی، سیاست و خشکیدن عدالت آبی

مهم‌ترین عامل کاهش آب دجله را باید در سیاست‌های بالادست جست.
ترکیه طی سه دهه گذشته با اجرای پروژه عظیم موسوم به GAP (پروژه توسعه جنوب‌شرق آناتولی)، بیش از ۲۲ سد بزرگ بر روی دجله و فرات احداث کرده است.
سد ایلی‌سو (Ilısu Dam) که در سال ۲۰۲۰ به بهره‌برداری رسید، یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های مهار آب در جهان است. این سد به تنهایی جریان دجله را در فصل تابستان تا بیش از ۵۰ درصد کاهش داده است.

دولت ترکیه، با استناد به «مالکیت ملی منابع»، سیاستی یک‌جانبه در بهره‌برداری از آب‌های مشترک اتخاذ کرده است، در حالی که کنوانسیون‌های بین‌المللی، رودخانه‌های مرزی را منابع مشترک می‌دانند.
نتیجه آن است که عراق، به عنوان کشور پایین‌دست، قربانی سیاست آبی همسایه شمالی شده است؛ سیاستی که می‌توان آن را «دیپلماسی سد» نامید — ابزاری برای فشار ژئوپلیتیکی -- در خاورمیانه‌ای که هر قطره آب، به‌اندازه یک بشکه نفت ارزش دارد.

از سوی دیگر، ایران نیز بخشی از آب‌های ورودی به دجله را در حوزه کرخه و دیاله کنترل کرده است. مجموع این طرح‌ها، جریان ورودی آب به خاک عراق را در ده سال اخیر تا بیش از ۶۰ درصد کاهش داده‌اند.

 تغییر اقلیم و تشنگی سرزمین

اگر سدها دست انسان‌اند، تغییر اقلیم دست زمین است.
در دو دهه اخیر، میانگین دمای عراق بیش از ۲ درجه سلسیوس افزایش یافته و بارش سالانه در حوضه دجله حدود ۳۰ درصد کاهش یافته است.
تبخیر بالا، طوفان‌های گردوغبار، و از بین رفتن پوشش گیاهی در شمال عراق باعث شده است تا خاک آب‌گریز شود و باران‌های پراکنده نتوانند ذخیره‌ای پایدار ایجاد کنند.

در نتیجه، حتی در فصل‌های بارانی، سطح دجله به سختی بالا می‌آید و به‌سرعت دوباره فروکش می‌کند. تصاویر ماهواره‌ای ناسا در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که دجله در حوالی بغداد و بصره تا بیش از نیمی از پهنای طبیعی خود باریک شده است.

 پیامدهای زیست‌محیطی و انسانی

 نابودی تالاب‌ها

تالاب‌های جنوب عراق، از جمله «هورالهویزه» و «هورالعظیم»، که زمانی بزرگ‌ترین زیست‌بوم آبی غرب آسیا بودند، امروز به دریاچه‌های نمکی تبدیل شده‌اند. این تالاب‌ها زیستگاه هزاران پرنده مهاجر، ماهی، و نیلوفرهای بومی بودند؛ اکنون تنها خاک ترک‌خورده و باد داغ مانده است.

 فروپاشی کشاورزی سنتی

کاهش آب دجله، کشاورزان را ناچار کرده تا زمین‌ها را رها کنند. محصولاتی چون برنج، گندم و خرما که روزی نماد اقتصاد عراق بودند، دیگر صرفه تولید ندارند. وزارت کشاورزی عراق در سال ۲۰۲۴ اعلام کرد که سطح زیرکشت ملی نسبت به ده سال قبل ۷۰ درصد کاهش یافته است.

 مهاجرت زیست‌محیطی

خشکی دجله، موجی از مهاجرت داخلی را پدید آورده است. روستاهای اطراف موصل و العماره خالی از سکنه شده‌اند و جمعیت‌های جدید در حاشیه بغداد پدید آمده‌اند؛ جمعیت‌هایی فقیر، بیکار و بی‌ریشه. این پدیده اکنون به یکی از چالش‌های امنیتی عراق بدل شده است.

بحران بهداشتی و شوری آب

با کاهش جریان دجله، آب شور خلیج فارس تا کیلومترها به درون خاک عراق نفوذ کرده است. آب آشامیدنی در بصره و حومه، عملاً غیرقابل استفاده شده و بیماری‌های پوستی و گوارشی در حال افزایش‌اند.

 سیاست، نفت و ژئوپلیتیک آب

در خاورمیانه‌ای که هر قطره آب، ابزاری سیاسی است، دجله قربانی سکوت دیپلماسی شده است.
ترکیه، آب را مانند نفت، کالایی استراتژیک می‌بیند و با آن سیاست‌ورزی می‌کند. عراق اما، با سال‌ها جنگ، تحریم و ضعف مدیریتی، نتوانسته است جایگاه خود را در مذاکرات آبی تثبیت کند.

در واقع، دجله امروز نه‌تنها قربانی طبیعت بلکه قربانی سیاست آبی بدون عدالت است.
هیچ پیمان الزام‌آوری برای تقسیم آب میان سه کشور وجود ندارد. نشست‌های سه‌جانبه تهران، آنکارا و بغداد تاکنون بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته‌اند تا نتیجه‌محور.

در این میان، مردمان پایین‌دست، همان کشاورزان و صیادان ساده، تنها تماشاگران خاموش مرگ رودی‌اند که هزاران سال پیش، تمدن بشر را زاده بود.

 احیای ناممکن یا امید ممکن؟

با وجود عمق بحران، راهکارها هنوز وجود دارد، اما نیازمند اراده‌ای منطقه‌ای است.
۱. توافقنامه جامع بین‌المللی بر پایه حقابه تاریخی عراق؛ مشابه الگوی نیل یا دانوب.
۲. استفاده از فناوری‌های نوین کشاورزی برای کاهش مصرف آب تا ۴۰ درصد
۳. احیای پوشش گیاهی در شمال عراق برای کاهش تبخیر.
۴. کنترل شوری و کاشت گونه‌های مقاوم در مناطق جنوبی.
۵. دیپلماسی آبی فعال با همکاری نهادهای جهانی مانند UNEP و FAO.

در سال ۲۰۲۵، وزارت منابع آبی عراق طرحی تحت عنوان «احیای دجله ۲۰۳۰» معرفی کرده است که هدف آن بازگرداندن حداقل ۳۰ درصد از جریان طبیعی طی ده سال آینده است. اما تحقق آن نیازمند همکاری ترکیه، ایران و جامعه جهانی است — امری که تا امروز تنها بر کاغذ -- مانده است.

 دجله، حافظه‌ای در حال فراموشی

دجله فقط یک رودخانه نیست؛ یک حافظه جمعی است. در شعر عربی، «دجله» همواره با عشق، پاکی و وفاداری همراه بوده است. شاعران بصره می‌نوشتند:

«من دجله را دوست دارم، زیرا هر بار که در آن می‌نگرم، گذشته‌ام را می‌بینم.»

اما امروز، کودکی در همان بصره به جای آب، از کنار گودال‌های خشک خاک عبور می‌کند.
در دهکده‌های پایین‌دست، پیرزنان هنوز صبحگاهان کوزه بر دوش می‌گذارند، اما برای پُر کردنش باید کیلومترها راه بروند.

دجله در حال خاموش شدن است؛ اما در حقیقت، ما هستیم که از درون خشکیده‌ایم — از بی‌تفاوتی، از سیاست‌های کوتاه‌نگر، از فراموشی آنچه که مادر تمدن بشر --  بود : آب.

 دجله، آینه آینده خاورمیانه

خشک شدن دجله تنها یک واقعه طبیعی نیست؛ یک پیش‌درآمد است. نشانه‌ای از آینده‌ای که اگر سیاست‌های آب در خاورمیانه اصلاح نشود، تمامی رودخانه‌ها به خاطره بدل خواهند شد.
دجله در حال مرگ است، اما شاید مرگ او آخرین هشدار برای نجات باقی آب‌ها باشد.

تمدن بشر از کنار رودها آغاز شد؛ و شاید، اگر درنگ نکنیم، پایانش نیز کنار همان رودها رقم بخورد./ 

                    علیرضا کیهان‌پور 

#منهای دامپزشکی

منابع:

FAO Water Report on Iraq (2023)

NASA Earth Observatory – Tigris River Observation (2024)

Turkish GAP Project Documentation (2020)

The Arab Weekly, “Iraq Faces Dire Water Crisis” (2024)

Al Jazeera Photo Report, “The Mighty Tigris Drying Up” (2023)

UNESCO – Mesopotamian Marshlands Restoration Plan (2022)

خبرهای مرتبط
برچسب ها
نظرات
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر

این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.

تمامی حقوق برای پایگاه خبری تحلیلی فاخته محفوظ است.