فاخته- در جهان مدرن، همهچیز به آموزش و مهارتهای کسبشده بستگی دارد. در هر دو عرصه رانندگی و مدیریت، افرادی که فاقد آموزشهای تخصصی و مهارتهای لازم هستند، میتوانند خطراتی برای خود و دیگران ایجاد کنند. در رانندگی، گواهینامه به فرد اجازه میدهد که بهطور قانونی رانندگی کند، اما اگر بدون مهارتهای لازم پشت فرمان بنشیند، ممکن است تصادفات و خطرات زیادی برای خود و دیگران ایجاد کند. این موضوع در مدیریت نیز به همین اندازه اهمیت دارد؛ مدیریت سازمانها و ادارات نیازمند آموزشهای تخصصی است و افرادی که بدون آموزشهای کافی به سمتهای مدیریتی منصوب میشوند، میتوانند به بحرانهای جدی برای سازمانها منجر شوند.
در دوران معاصر، دریافت گواهینامه رانندگی نه تنها نیازمند اطلاعات تئوری، بلکه به مهارتهای عملی و توانایی واکنش به شرایط بحرانی نیز نیاز دارد.
بدون آموزشهای صحیح، راننده میتواند خود و دیگران را در معرض خطر قرار دهد. در دنیای مدیریت نیز همین موضوع صدق میکند. مدیرانی که بدون مهارتهای مدیریتی کافی وارد عرصه مدیریت میشوند، ممکن است تصمیمات نادرست بگیرند که به نابودی سازمان منتهی شود.
یکی از بزرگترین خطرات در هر سازمانی، حضور مدیران ناآگاه و بیتجربه است. این مدیران بدون درک صحیح از شرایط، ممکن است تصمیماتی بگیرند که به مشکلات مالی، کاهش بهرهوری و حتی فروپاشی سازمان منجر شود. همانطور که رانندگان بیتجربه میتوانند تصادفات مرگباری ایجاد کنند، مدیران ناآگاه نیز میتوانند بحرانهای بزرگی برای سازمانها به بار بیاورند.
تصادفهای رانندگی ناشی از نداشتن مهارت در شرایط اضطراری و تصمیمگیریهای نادرست در هنگام رانندگی است. در مدیریت نیز، تصمیمات نادرست و عدم آگاهی از شرایط میتواند منجر به بحرانهای بزرگ شود. در هر دو مورد، آموزش مناسب میتواند از وقوع این بحرانها جلوگیری کند.
آموزشهای رانندگی شامل آشنایی با قوانین ترافیکی، مهارتهای عملی رانندگی و حتی رعایت قوانین فرهنگی بوق زدن! و واکنش به شرایط بحرانی است. بهطور مشابه، مدیران نیز باید آموزشهای لازم را در زمینههای مختلفی چون مدیریت بحران، تصمیمگیری در شرایط اضطراری، مدیریت منابع انسانی و سایر مهارتهای مدیریتی بیاموزند. بیتوجهی به این آموزشها میتواند به خطاهای فاحش و مشکلات جدی منجر شود.
عدم آموزش در مدیریت مشابه رانندگی بدون گواهینامه است. هر فردی که بدون آگاهی و مهارت لازم وارد عرصه مدیریتی شود، میتواند به همان اندازه خطرناک باشد که رانندهای بدون گواهینامه و تجربه وارد جادهها شود. این افراد نه تنها به سازمان آسیب میزنند، بلکه میتوانند باعث ایجاد مشکلات بزرگ در محیط کاری شوند.
اگر رانندگی بدون گواهینامه خطرناک است، پس مدیریت بدون آموزش صحیح نیز میتواند منجر به فاجعه شود. آموزشهای مدیریتی میتواند به مدیران کمک کند تا در شرایط بحرانی تصمیمات درست بگیرند، منابع را بهطور بهینه تخصیص دهند و کارکنان را بهدرستی هدایت کنند. شرکتها و سازمانها باید در انتخاب مدیران، آموزشهای مناسب را در نظر بگیرند تا از اشتباهات جبرانناپذیر جلوگیری کنند.
همان گونه که برای رانندگی در شرایط خاص مانند باران یا شب باید آموزشهای تکمیلی وجود داشته باشد، مدیران نیز باید در شرایط بحرانی و استرسزا آموزشهای ویژهای ببینند. این آموزشها میتواند شامل تکنیکهای مدیریت بحران، استراتژیهای تصمیمگیری سریع و مهارتهای ارتباطی در شرایط حساس باشد.
یک مدیر بدون آموزش، همانند رانندهای بیگواهینامه است...
رانندهای که گواهینامه ندارد، احتمالاً در شرایط اضطراری نمیتواند تصمیمات درستی بگیرد و موجب تصادف میشود. در مدیریت نیز، مدیرانی که فاقد مهارتهای کافی هستند، در مواجهه با مشکلات سازمانی نمیتوانند تصمیمات صحیح بگیرند و سازمان را به سمت بحران میبرند. این خطرات در هر دو عرصه مشابه است.
فرهنگ آموزش در جوامع پیشرفته به شدت بر اساس آموزشهای حرفهای بنا شده است. همانطور که برای رانندگان برنامههای آموزشی بهروز و مستمر ارائه میشود، برای مدیران نیز باید برنامههای آموزشی دقیقی در نظر گرفته شود تا آنها بتوانند در برابر تغییرات محیطی و چالشهای جدید واکنش صحیحی نشان دهند. این آموزشها میتواند بهطور مستقیم بر عملکرد سازمانها تأثیر بگذارد و منجر به بهبود روند کاری و کاهش مشکلات شود.
در نهایت، هر دو عرصه رانندگی و مدیریت نیاز به آموزشهای تخصصی دارند. بدون این آموزشها، چه در جادهها و چه در محیطهای کاری، خطراتی تهدید کننده خواهد بود. بنابراین، هم در رانندگی و هم در مدیریت، آموزش و مهارتهای عملی برای موفقیت و ایمنی ضروری است. از این رو، ضروری است که هم رانندگان و هم مدیران در دورههای آموزشی مناسب شرکت کنند تا بتوانند مسئولیتهای خود را به بهترین شکل انجام دهند و از بروز مشکلات و خطرات جلوگیری کنند.
«آموزش و مهارت در هر دو زمینه رانندگی و مدیریت ضروری است. همانطور که رانندگی بدون آموزش میتواند به فاجعه منجر شود، مدیریت بیمهارت نیز میتواند به بحرانهای جدی برای سازمانها منتهی شود. در نهایت، هیچ فردی نباید بدون آموزش کافی مسئولیتهای کلیدی را بر عهده گیرد، چه در جادهها و چه در سازمانها که خسارات جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت و نتیجه فقدان آموزش و مهارت یک مدیر می تواند منجر به تصادف سازمان با خودش شود.! و مستقیم به ته درّه رَوَد !.»/ 650
علیرضا کیهان پور
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.