یادداشت؛ علیرضا کیهان پور:

چرا صداقت کاری در جهان امروز کسب و کار یک ضعف به شمار می آید؟

منابع انسانی در فضای کسب و کار  یک ثروت و موتور محرکه رشد و توسعه هر کشوری محسوب می شود و نوع نگاه به آنان باید بدون تبعیض و رای به تفسیر شخصی بالادستی ها که خودشان روزی پایین دست بودند باشد.
کد خبر  13364
note

فاخته- در دنیای پیچیده و پر از رقابت امروز، ویژگی‌های اخلاقی و انسانی به‌ویژه صداقت، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اصول انسانی شناخته می‌شود. این ویژگی نه تنها در روابط فردی، بلکه در محیط‌های کاری نیز اهمیت فراوانی دارد. با این حال، در بسیاری از محیط‌های کاری، "صداقت به‌عنوان یک ضعف یا کمبود ارزیابی" می‌شود و بسیاری از افرادی که تلاش می‌کنند با صداقت و اخلاق حرفه‌ای عمل کنند، در نهایت قربانی برداشت‌های نادرست می‌شوند. 
 در اینجا به بررسی وضعیت کارمندانی می‌پردازد که با وجود صداقت و تلاش فراوان، به دلیل درک نادرست از آنها، حقوقشان پایمال شده و در نتیجه دچار بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و روانی شده‌اند.

صداقت همیشه به‌عنوان یکی از برترین ویژگی‌های انسانی در نظر گرفته می‌شود. این ویژگی نه تنها در روابط فردی، بلکه در محیط‌های کاری نیز می‌تواند به‌عنوان ابزاری قدرتمند برای ایجاد اعتماد و تقویت روابط میان افراد استفاده شود. کارمندانی که با صداقت به انجام وظایف خود می‌پردازند، معمولاً به‌دنبال رشد و پیشرفت به‌صورت پایدار و بر اساس اصول اخلاقی هستند، نه از طریق فریب یا سیاست‌های نادرست و تنگ نظری های مرسوم.
 اما در بسیاری از سازمان‌ها و محیط‌های کاری، صداقت به‌عنوان یک نقطه ضعف تلقی می‌شود و افرادی که در پی صداقت هستند، به‌عنوان کسانی که توانایی سازگاری با روش‌های غیررسمی و حتی نادرست را ندارند، شناخته می‌شوند. این مسئله به آن‌ها آسیب می‌زند و حتی گاهی باعث عقب‌ماندگی شغلی و مالی می‌شود.

در بسیاری از سازمان‌ها و محیط‌های کاری، کارمندانی که به صداقت پایبند هستند، گاهی با بی‌توجهی و تحقیر از سوی برخی مدیران و همکاران مواجه می‌شوند. این افراد به‌دنبال شفافیت، تلاش واقعی و عدالت هستند، اما به‌جای تشویق و پاداش برای تلاش‌هایشان، با موانع و نادیده گرفتن‌های مختلف روبه‌رو می‌شوند. 
 بعضی مدیران و همکاران در بسیاری از مواقع برای رسیدن به اهداف شخصی خود، از افرادی که به صداقت پایبند هستند و باند گرا نیستند سوءاستفاده کرده و آنان را به‌عنوان افرادی ضعیف یا غیرقابل اعتماد می‌بینند.


متاسفانه در بسیاری از موارد، این برخورد ناعادلانه باعث می‌شود که کارمندان صادق و متعهد به حاشیه رانده شوند و در مسیری قرار بگیرند که هیچ‌گاه به پاداش واقعی دست نیابند.
 در این شرایط، کارمندانی که همیشه تلاش کرده‌اند تا بهترین عملکرد خود را ارائه دهند، از پاداش‌ها و فرصت‌های ارتقای شغلی محروم می‌شوند و این امر بر سلامت روانی و عاطفی آن‌ها تأثیر منفی می‌گذارد.

کارمندانی که با صداقت و تلاش زیاد به انجام وظایف خود پرداخته‌اند، اما نتوانسته‌اند پاداش متناسب با زحماتشان دریافت کنند، معمولاً احساس بی‌کفایتی و ناامیدی خواهند داشت. این افراد، به‌ویژه اگر مسئولیت‌های مالی و خانوادگی نیز بر دوششان باشد، تحت فشار روانی شدید قرار می‌گیرند. در بسیاری از مواقع، این فشارها به‌دلیل ناتوانی در تأمین نیازهای خانواده به بحران‌های روانی و عاطفی منجر می‌شود.

این افراد ممکن است در برابر خانواده‌هایشان احساس شرم کنند و از این‌که نتواسته‌اند نیازهای آن‌ها را تأمین کنند، دچار عذاب وجدان شوند.
 این احساس گناه و ناامیدی می‌تواند اثرات منفی بلندمدتی بر زندگی شخصی و روابط خانوادگی آن‌ها بگذارد. در نهایت، کارمندانی که در تلاش برای حفظ اصول اخلاقی خود هستند، به‌جای این‌که از موفقیت‌های شغلی خود لذت ببرند، در شرایطی قرار می‌گیرند که هم از نظر مالی و هم از نظر عاطفی در وضعیت سختی قرار دارند.

برای جلوگیری از وقوع چنین شرایطی، سازمان‌ها و مدیران باید اقدامات زیر را در نظر بگیرند:

 ارزیابی عملکرد کارکنان باید بر اساس اصول شفاف و شایستگی‌های واقعی باشد. به‌جای تمرکز بر روابط شخصی یا عواملی که هیچ‌ربطی به شایستگی ندارند، باید عملکرد کارکنان بر اساس دستاوردهای واقعی آنها سنجیده شود.

 سازمان‌ها باید فرهنگ سازمانی خود را بر اساس صداقت، شفافیت و اخلاق کاری بنا کنند. در چنین فرهنگی، نه تنها صداقت باید مورد احترام قرار گیرد، بلکه باید به‌عنوان یکی از ویژگی‌های کلیدی برای موفقیت در سازمان تشویق شود.

 مدیران باید آموزش ببینند تا صداقت را به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌های انسانی درک کنند. این آموزش‌ها باید بر این نکته تأکید کنند که صداقت، نه تنها ضعف نیست، بلکه نشان‌دهنده تعهد و حرفه‌ای بودن است.

در تاکید آخرین ، کارمندانی که با صداقت به کار خود پرداخته‌اند باید مورد حمایت قرار گیرند.
 این حمایت می‌تواند در قالب ارتقای شغلی، پاداش‌های عادلانه و ارائه فرصت‌های بیشتر برای رشد و پیشرفت باشد.
در دنیای پیچیده و بی‌رحم "کاری امروز که زخم کاری" است، صداقت نباید به بهای زندگی و رفاه افراد تمام شود. کارمندانی که با تمام تلاش خود در راستای اصول اخلاقی عمل می‌کنند، نباید قربانی سیاست‌های ناعادلانه و برخوردهای نادرست شوند. سازمان‌ها و مدیران باید درک کنند که صداقت و اخلاق کاری نه تنها از ارزش‌های انسانی مهم است، بلکه می‌تواند به رشد و موفقیت سازمان‌ها نیز کمک کند.

 و اما کلام و پیام! ، کارمندان صادق باید احساس کنند که تلاش‌هایشان دیده می‌شود و از آنها قدردانی می‌شود. تنها در این صورت است که می‌توان امید داشت که صداقت نه تنها هزینه‌ای نخواهد داشت، بلکه به‌عنوان یکی از ارکان اصلی موفقیت در محیط کار شناخته خواهد شد. 
کسانی که با صداقت تلاش می‌کنند نباید حس کنند که از مسیر درست خود منحرف شده‌اند یا در مسیر موفقیت شکست خورده‌اند. بلکه باید احساس کنند که هر گامی که در راستا و مسیر صداقت و درستکاری برداشته‌اند، یک قدم به سوی موفقیت و خوشبختی نزدیک‌تر کرده است.
آیا شما مدیری که شاید این یادداشت به سمع و نظرتان رسیده و آن را مطالعه نمودید به راستی به این حداقل ها اندیشیده و عمل نموده اید که با وجدان آسوده شب ها بر مُتکای پَر قُوی  خود به خواب رفته و رویای ناتمام کسانی که در عرصه صداقت حق اشان پایمال شده را تا نیل به حصول اهداف انسانی و موظف خود دنبال می کنید؟!.

«راستی "لیلی جان"  نازنین دخترک خانمِ  یک "صیاد شریف" و دست و پینه  بسته  "بندر زرآباد " ،  هر شبِ "روزگارِ ناسور" با رویای داشتن یک عروسک ناقابل در " کپَر حصیری خود و نه در کمپِر ۳۰ ميليارد تومانی جناب ارسطو خان و دار و دسته اش " در قسمت هفتم "سریالِ سه ریالی حیوان آزار" به خواب می رود زیرا پدرش در انجام وظایف کاری "صداقت" داشت!.»/ 632

             علیرضا کیهان پور

خبرهای مرتبط
برچسب ها
نظرات
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر

این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.

تمامی حقوق برای پایگاه خبری تحلیلی فاخته محفوظ است.