یادداشت؛ علیرضا کیهان پور:

تیتر بدون مرز جغرافیایی برای دیروز، امروز و فردا...

هیچ آماری وجود ندارد که ثابت کند کارمندانی که اضافه‌کاری می‌کنند، وظیفه‌شناس و متعهد هستند، ولی همچنان بسیاری از مدیران تحت تاثیر اضافه‌کاری کارمندانشان قرار می‌گیرند. یا هیچ شواهدی وجود ندارد که دوستی کارمندان در بیرون از محل کار به تعهد کاری آنها لطمه وارد می‌کند، اما می‌بینیم که گاهی این روابط برای مدیران تهدید جدی محسوب می‌شود. 
کد خبر  12293
note

فاخته- در فرآیند استخدام هم شرایط بهتر از این نیست. مانند همه خطاهای ذهنی، سوگیری «همبستگی توهمی» موجب می‌شود اطلاعات دریافتی از فرد را به‌گونه‌ای که می‌خواهیم تعبیر و تفسیر کنیم و قضاوت‌های نادرست انجام دهیم. این معیار که افراد عینکی باهوش‌تر هستند یا جوانان تنبل‌تر، به طور قطع نمی‌تواند معیار منطقی برای جذب نیروی کار باشد. 

وقتی مدیری ویژگی‌های فردی، قومی یا نژادی را با ویژگی‌های رفتاری مرتبط بداند، در قضاوت بی‌طرفانه خود به مشکل برمی‌خورد. برای مثال، مدیران شرکتی ممکن است باور داشته باشند که افراد برون‌گرا می‌توانند کارمندان موفق‌تری باشند، یا باورهای مذهبی و سیاسی را معیاری برای صلاحیت کاری فرد در نظر بگیرند؛ در چنین وضعیتی یافتن فردی مناسب بسیار دشوار خواهد شد. 

حتی نگاه‌های جنسیتی و ارتباط آن با مهارت‌های شغلی می‌تواند در درازمدت پیش‌داوری‌هایی ایجاد کند که مانع از تصمیم‌گیری منطقی در استخدام نیروی کار شود. یکی از تاثیرات پیوند‌انگاری در مصاحبه‌های کاری سوال‌های عجیبی است که در سال‌های اخیر در طول مصاحبه‌های کاری پرسیده می‌شود. سوال‌هایی که پاسخ آنها هیچ ارتباطی با قابلیت‌ها و توانایی‌های مصاحبه‌شونده ندارد. برای مثال، «اگر درخت بودی، ترجیح می‌دادی چه نوع درختی باشی؟» یا «اگر وسیله آشپزخانه بودی، کدام وسیله به شخصیت تو نزدیک‌تر بود؟» به اشتباه این تصور ایجاد شده است که پاسخ این سوال‌ها با شخصیت افراد مرتبط است، در حالی که این پرسش‌ها هیچ ارتباطی با شخصیت فرد یا حتی توانایی‌ها و قابلیت‌های او ندارد.

بخشی از پیوندانگاری‌های ما در نهایت می‌تواند شکل خرافات به خود بگیرد. ما با خوش‌یمن و بدیمن دانستن بعضی کارها همه پدیده‌ها و عوامل بی‌ربط را به هم ربط می‌دهیم و تصور می‌کنیم کنترل امور دنیا در دستان ماست. در واقع خرافات بخش مهمی از چگونگی نظم بخشیدن به پدیده‌هایی کاملاً تصادفی و تعیین استراتژی برای مقابله با ریسک است. همین که بین پوشیدن لباسی خاص و موفقیتتان ارتباط برقرار کنید، نشان می‌دهد که ذهنتان در تلاش است، شرایطی غیرقابل پیش‌بینی را به وضعیت قابل پیش‌بینی تبدیل کند. 

در زمان چین باستان، امپراتورها برای بارش باران آیین‌هایی برگزار می‌کردند و در دوران مدرن نیز ورزشکارها و دلالان سهام متوسل به لباس‌ها یا اشیای خاصی می‌شوند تا بخت و اقبال از آنها روگردان نشود. ولی وقتی پای پول در میان باشد، پیوندانگاری‌ها طرفداران بیشتری پیدا می‌کنند. برای مثال در مکتب فنگ‌شویی باز گذاشتن در توالت به معنی از دست رفتن سعادت و پول در خانواده است. گفته می‌شود آب موجود در توالت‌ها می‌تواند همه انرژی و پول را از خانواده به درون خود بکشد. یا در روسیه این باور خرافی وجود دارد که رد و بدل کردن پول نقد می‌تواند همه انرژی منفی را بین اشخاص منتقل کند، به همین دلیل در این کشور همیشه یک سینی یا یک جعبه بر روی پیشخوان فروشگاه‌ها قرار داده می‌شود تا مشتری‌ها پول و کارت اعتباری را به جای دست به دست کردن داخل آنها قرار دهند.

حتی تصمیمات مالی نیز از باورهای خرافی در امان نیستند. پس از دوشنبه سیاه سال ۱۹۸۷ که در نوزدهم ماه اکتبر بازار سهام آمریکا شدیدترین سقوط خود را تجربه کرد، دوشنبه‌ها به روزهای بدیمن و اکتبر به ماهی نامبارک برای سهامداران تبدیل شد. به‌تدریج این تصور در میان سهامداران ایجاد شد که بین روز دوشنبه و عملکرد بازار سهام ارتباط واقعی وجود دارد. در طول دهه‌های گذشته روزهای دوشنبه بازار سهام آمریکا شاهد پایین‌ترین قیمت‌های معامله‌شده در طول هفته بوده است که آن را «اثر دوشنبه» (Monday Effect) می‌نامند. علاوه بر آن به دلیل همان تجربه دوشنبه سیاه، ماه اکتبر نیز به ماهی بدیمن و پرریسک برای سهامداران تبدیل شده است. معمولاً قیمت سهام در این ماه روند کاهشی دارد که بیشتر نتیجه ترس سهامداران است. 

در چین اعداد ۶، ۸ و ۹ اعداد خوش‌یمن و عدد ۴ بدیمن محسوب می‌شود. به همین دلیل هم در تبلیغات از عدد ۸ بسیار استفاده می‌شود. مشتریان تایوانی برای یک بسته ۸ تایی توپ تنیس پول بیشتری پرداخت می‌کنند تا بسته ۱۰ تایی آن. در گزارشی در وال‌استریت ژورنال به استراتژی سرمایه‌گذاری یکی از سرمایه‌گذاران چینی موفق، پرداخته می‌شود که بر این باور است که سوددهی بالای او در سرمایه‌گذاری‌هایش مدیون وجود دو عدد  در کدهای شرکتی است که او مالک سهام آن است.

همبستگی توهمی، مانند سایر سوگیری‌های شناختی، در شکل‌گیری رفتار، قضاوت و تصمیم‌گیری افراد بسیار تاثیرگذار است. نمی‌توان انتظار داشت فردی تصمیمات آگاهانه و منطقی بگیرد وقتی درک درستی از رویدادها و اتفاقات پیرامون خود ندارد. در حقیقت آنچه مانع از پیوندانگاری و ربط دادن‌های بی‌ربط می‌شود تفکر علمی، بی‌طرفانه و منتقدانه است که در عمل کاری بسیار دشوار است. 

 «تفکر انتقادی یعنی توجه به همه داده‌ها، نه‌فقط اطلاعاتی که باورهای شما را تایید می‌کند، توجه به آمار و مستندات علمی و پرهیز از ساده‌سازی و مهم‌تر از همه تردید نسبت به هر آنچه به عنوان اطلاعات قابل‌اعتماد و اخبار مستند می‌شنوید. پس اگر کسی به شما گفت، فردی که در بازی گلف ماهر است به طور قطع مدیر خوبی نیز می‌تواند باشد، قبل از قبول بی‌چون و چرای آن به دنبال شواهد علمی بروید که رابطه این دو را ثابت کرده باشد. همان‌طور که ادگارآلن پو، نویسنده و شاعر آمریکایی می‌گوید، «از آنچه می‌بینی نیمی را باور کن و از آنچه می‌شنوی هیچ چیز را.»/ ۵۱۳

            علیرضا کیهان پور


*منبع:* هفته نامه تجارت فردا

خبرهای مرتبط
برچسب ها
نظرات
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر

این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.

تمامی حقوق برای پایگاه خبری تحلیلی فاخته محفوظ است.