فاخته- استادان و پژوهشگران گرانقدر و برجستهای سخن گفتند که سخنانشان سرشار از ایدههای نو و نگاههای جهانی بود؛ از آخرین دستاوردهای پژوهشی تا تحلیلهای کلان در حوزه "امنیت غذایی" و توسعه پایدار.
اما پرسش اصلی همینجاست:
اگر چنین ظرفیت علمی در دل استان گلستان وجود دارد، چرا کشاورزی این استان همچنان با مشکلات ریز و درشت دستبهگریبان است و مسئولان بخش تولیدات کشاورزی بیشتر به گلایه و ناله میپردازند تا اقدام مؤثر؟
"سوزن" در انبار "کاه" ؛ مصداق کشاورزی گلستان
ضربالمثل قدیمی «سوزن در انبار کاه» دقیقاً بر وضعیت امروز کشاورزی گلستان صدق میکند.
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان همان سوزن درخشانی است که میتواند گره از کار کشاورزی استان و حتی کشور بگشاید، اما انبوهی از کاهِ مشکلات ساختاری، مدیریتی و بوروکراتیک مانع دیدهشدن و بهکارگیری این ظرفیت شده است.
وجود دهها استاد تمام، پژوهشگر بینالمللی، و پروژههای کاربردی در این دانشگاه نشان میدهد دانش در دسترس است. اما چرا این دانش به عمل بدل نمیشود؟ چرا سوزن پیدا شده، ولی کسی از آن برای دوختن پارچه توسعه استفاده نمیکند؟
ایراد کار کجاست؟
گسست علم و میدان: فاصله میان دانشگاه و مزارع روزبهروز بیشتر شده است. کشاورزان سنتی و حتی مدیران اجرایی کمتر با یافتههای علمی آشنا میشوند و حلقه ارتباطی مستحکمی شکل نمیگیرد.
مدیریت جزیرهای: مسئولان بخش کشاورزی استان غالباً درگیر روزمرگیاند؛ آبیاری اضطراری، تأمین نهاده، مقابله با آفات. در این میان، نگاه بلندمدت و راهبردی به ظرفیتهای دانشگاهی گم میشود.
بوروکراسی فرساینده: اجرای یک پروژه مشترک میان دانشگاه و دستگاههای اجرایی گاه ماهها و سالها طول میکشد، تا جایی که مسئله یا فرصت موردنظر دیگر وجود ندارد.
فقدان نظام بهرهبرداری هوشمند: پژوهشهای ارزشمند روی قفسهها و خاک آلود میمانند، چون سازوکاری برای تبدیل نتایج علمی به فناوری و سپس به سیاست اجرایی وجود ندارد.
از قاب "تلویزیون" تا واقعیت "زمین"
پخش این برنامه از شبکه آموزش نشان داد که استعداد علمی در گرگان تنها یک شعار نیست؛ واقعیتی است که حتی در قاب تلویزیون ملی هم میدرخشد. اما تضاد تلخ اینجاست که همانوقت ، کشاورز گلستانی در مزرعه خود با بحران آب، خاک فقیر، هزینههای کمرشکن و بازار بیثبات دستوپنجه نرم میکند.
عِلم در "ویترین" رسانه میدرخشد، ولی در زمین "عَمل" ، کشاورزی استان همچنان گرفتار انبار "کاه" مشکلات است.
چه باید کرد؟
ایجاد پل نهادی میان دانشگاه و دستگاه اجرایی:
باید ساختاری مشخص و الزامآور طراحی شود تا پژوهشهای دانشگاهی مستقیماً در اختیار سازمانهای اجرایی قرار گیرد.
مزارع پایلوت مشترک:
دانشگاه گرگان میتواند بهعنوان بازوی علمی، علاوه بر مزارع آموزشی داخل دانشگاه ، مزارع الگویی در سطح استان راهاندازی کند و نتایج عملی را به کشاورزان نشان دهد.
حمایت رسانهای مستمر:
همانگونه که شبکه آموزش یک روز این ظرفیتها را برجسته کرد، لازم است رسانهها پیوسته این موضوع را دنبال کنند تا تبدیل به مطالبه عمومی شود.
مدیریت پاسخگو:
مدیران اجرایی استان باید به این پرسش پاسخ دهند که چرا در حضور چنین دانشگاهی در سطح عالی و قابل قبول، هنوز مشکلات ابتدایی در بخش کشاورزی پابرجاست.
کلام پایانی
«برنامه شبکه آموزش سیما ثابت کرد که سوزن در انبار کاه مشکلات پیدا شده است ؛ "دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان با قدمت بیش از نیم قرن" فعالیت میتواند در قامت یک "دانشگاه مرجع جهانی" بدرخشد. اما اگر این سوزن به نخ مدیریت و اراده وصل نشود، همچنان در "انبار کاه مشکلات" گم خواهد ماند.
کشاورزی ایران و "استان گلستان" بیش از آن که نیازمند ناله و گلایه باشد ، تشنه پیوند واقعی "عِلم و عَمل" است. »/ ۷۵۰
علیرضا کیهانپور
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.