فاخته- دامهای ایران با تب برفکی دست و پنجه نرم میکنند و صدای زنگ خطر از گاوداریها تا کشتارگاهها پیچیده، یک موج دیگر در فضای مجازی بلند شده است؛ موجی از حرفها، هشدارها و «ادعاهای غیرتخصصی» از سوی کسانی که نه دامپزشکاند و نه حتی یک روز تجربه کار در حوزه دام دارند، اما با گوشی و یک استوری، افکار عمومی را به بازی گرفتهاند.
این روزها در اینستاگرام و شبکههای اجتماعی، برخی بلاگرها و صفحات پرفالوئر با تیترهایی تحریکآمیز از مردم میخواهند گوشت نخرند! میگویند: «گوشت آلوده است»، «تب برفکی خطرناک است»، «کشتارگاهها بیماری را پنهان میکنند» و جملاتی از این دست. نتیجه؟ موجی از ترس و بیاعتمادی در میان مردم، ضربه به دامدار، افت فروش و بیثباتی در بازار گوشت.
اما سؤال اینجاست: وقتی هر بحران بهداشتی در کشور تبدیل به خوراکی برای وایرال شدن عدهای بیتخصص میشود، نقش دستگاه رسمی و نهاد ناظر چیست؟
سکوتی که به اندازه یک فریاد شنیده میشود
سازمان دامپزشکی کشور، متولی مستقیم «امنیت و سلامت غذایی» است؛ نهادی که مردم به مهر تأیید آن روی مهرهای قرمز «بازرسیشده» اطمینان دارند.
اما در بحبوحهی انتشار شایعات و اطلاعات غلط به ویژه در سکوهایی نظیر اینستاگرام، ضروری است ضمن اینکه اقدامات رسانه ای در قالب ارتباط با رسانه های رسمی استمرار و گسترش یابد در سکوهایی نظیر شبکه یادشده که موج سواری بلاگرها در آنجا صورت می گیرد حضوری موثر از این سازمان دیده شود در غیر این صورت در غیاب اطلاعرسانی در چنینی فضاهای مورد اقبال جامعه، مردم نمیدانند چه بخرند، از کجا بخرند، و به چه کسی اعتماد کنند. و لذا نتیجه آن، ناامنی روانی و اقتصادی است؛ هم برای دامدار، هم برای مصرفکننده.
از طرفی، دامپزشکی تنها مسئول واکسیناسیون دام نیست؛ بلکه ضامن اعتماد مردم به سفرهشان است.
وقتی در شبکههای اجتماعی گفته میشود «گوشت آلوده وارد بازار شده»، حتی اگر یک شایعه باشد، اثر آن واقعی است. یک شایعه میتواند هزاران کیلو گوشت سالم را بیمشتری کند، میتواند دهها دامدار را ورشکسته کند، میتواند اعتماد به «مهر دامپزشکی» را خدشهدار کند.
در چنین شرایطی، لازم است مجوز فعالیت های اطلاع رسانی حتی به صورت غیر رسمی به روابط عمومی سازمان داده شود تا فضاهایی نظیر اسنستاگرام که محور عمده حملات بلاگرهای غیرمتخصص در حال انجام است بتواند تولید محتوا کند و در این جبهه هم به مقابله با شایعات برخیزد. تولیداتی نه با زبان خشک اداری، بلکه با زبانی ساده و شفاف برای مردم:
«گوشت بازرسیشده امن است، دام بیمار به چرخه بازار وارد نمیشود، و تب برفکی بیماری مشترک انسان و دام نیست.»
وقتی بیتفاوتی، خودش بحران میسازد
مشکل فقط شایعه نیست، خلع سلاحی است که در این بحران نصیب بخش اطلاع رسانی بحران شده است!
در هر بحران، اگر صدای رسمی بهموقع شنیده نشود، جای آن را هیاهوی بیسوادان میگیرد.
امروز جامعه بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد که سازمان دامپزشکی، مثل یک نهاد پاسخگو و مدرن رفتار کند؛ نه صرفاً اداری و محافظهکارانه.
از طرفی لازم است بخش حقوقی این سازمان با صفحات و افرادی که عامدانه اطلاعات غلط منتشر میکنند و موجب تشویش اذهان عمومی و لطمه به امنیت غذایی کشور میشوند، برخورد قانونی و علنی داشته باشد.
و در کنار آن، بخش روابط عمومی، دست به کارِ بازسازی اعتماد عمومی شود.
رسانه علیه بحران، نه در حاشیهی آن
همکاری با صداوسیما، رسانههای محلی، خبرنگاران حوزه اقتصاد و حتی تولیدکنندگان پادکستهای علمی، میتواند تصویر درستتری از واقعیت ارائه دهد. مردم باید بدانند:
بله، تب برفکی وجود دارد. بله، برخی دامها از بین رفتهاند. اما هیچ گوشت آلودهای از کشتارگاههای رسمی وارد بازار نمیشود.
این روایت درست، اگر به موقع و درست گفته شود، از هزار بخشنامه و جلسه مؤثرتر است.
در عصر رسانه، کسی برنده است که زودتر و صادقانهتر حرف بزند.
در پایان بایستی گفت که بحران تب برفکی تنها یک بیماری دامی نیست؛ بلکه یک آزمون برای سنجش بلوغ رسانهای دامپزشکی است.
اگر بلاگرها زودتر از دامپزشکان روایتگر واقعیت شوند، نباید از قضاوت مردم گلایه کرد.
اینجا دیگر پای «واکسیناسیون» در میان نیست، پای اعتماد عمومی است.
سکوت در برابر شایعه، بدترین نوع پاسخ است
دامپزشکی باید به صحنه بازگردد نه فقط در میدان واکسیناسیون، بلکه در میدان رسانه، تا حقیقت را پیش از شایعه به گوش مردم برساند. امروز بیش از هر روز و زمان دیگری نیازمند تقویت بخش مهم اطلاع رسانی سازمان در ابعاد مختلف هستیم تا ضمن حضور رسمی و غیررسمی در رسانه های مجازی، پاسخگوی غیرکارشناسان و شایعه سازان باشد و اعتماد عمومی را حفظ کند.
دکتر جواد شایان خواه
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.