فاخته- نگاه نخست؛"ضربالمثلها" مانند صندوقچههایی هستند که درونشان تجربه نسلها نهفته است.
یکی از این مثلها «کلک مرغابی» است؛ عبارتی که در ظاهر ساده است، اما در لایههای پنهان خود دنیایی از معنا دارد. برای درک بهتر آن، نخست باید پرندهای را که الهامبخش این مثل بوده بشناسیم :
مرغابی (Duck)
شخصیت و ویژگیهای مرغابی (Duck)
"مرغابی" یا در زبان رستایی "بَت" و در برخی گویشها" بَتآووی " نامیده میشود. او پرندهای نیمهآبزی، تخمگذار، اهلی ، بسیار زیبا و سازگار با محیطهای گوناگون است.
ویژگیهای اصلی:
زیستگاه: مرغابیها معمولاً در تالابها، رودخانهها و مردابها زندگی میکنند. پاهای پردهدارشان برای شنا ساخته شده، اما روی خشکی هم بهخوبی راه میروند.
تولیدمثل : مرغابی ماده بین ۷ تا ۱۵ تخم میگذارد و جوجهها بلافاصله پس از تولد توانایی شنا دارند.
رفتار تغذیهای: از گیاهان آبی، نرمتنان کوچک و دانههای خشکی تغذیه میکند.
رفتار نمادین: آرام بر سطح آب میلغزد اما در زیر آب بیوقفه پا میزند؛ همین تضاد الهامبخش ضربالمثل «کلک مرغابی» شده است.
معنای ضربالمثل «کلک مرغابی»
این مَثَل به وضعیتی اشاره دارد که ظاهر آرام، ساده یا صادق است، اما در باطن تلاش، کشمکش یا حتی نیرنگی پنهان شده است.
درست مثل مرغابی (Duck) که سطح آب را آرام میپیماید اما زیر آب تکاپوی فراوان دارد.
تعمیم اجتماعی مَثَل
برخی محیط های کاری در ظاهر منظماند، اما پشت پرده پر از آشفتگی.
در زندگی فردی:
افراد گاه وانمود میکنند آرام و بیدغدغهاند، در حالیکه در دلشان اضطراب و تقلا جاری است.
در محیطهای آموزشی:
دانشآموزی که بیصدا و آرام بهنظر میرسد، اما در باطن با اضطراب و تلاشهای پنهانی درگیر است.
معلمی که کلاس را آرام اداره میکند، اما پشت صحنه با کمبود امکانات و فشارهای زمانی دستوپنجه نرم میکند.
اینها نمونههایی از «کلک مرغابی» در آموزشاند.
لهجههای روستایی و نام مرغابی
در فرهنگ مردم، مرغابی (Duck) با نامهای گوناگونی شناخته میشود. در بسیاری از روستاها به آن بَت میگویند و در برخی لهجهها مانند گویشهای شمالی و غربی، شکل طولانیتر آن یعنی "بَتاووی" رایج است. این نامها نشان میدهند که مرغابی نه فقط در طبیعت، بلکه در زبان و ذهن مردم نیز جایگاه ویژهای داشته است.
داستان یک دانشآموز و کلک مرغابی (Duck)
یوسف دانشآموزی آرام در یک روستای کوچک بود. همکلاسیها همیشه میگفتند: «یوسف مثل بَت (مرغابی) ـه ؛ همیشه ساکت و بیصداست.»
او هر روز با دفتر و کتاب مرتب وارد کلاس میشد. ظاهرش آرام و بیتکاپو بود. اما حقیقت پشت این ظاهر این بود که شبها تا نیمهشب کنار چراغ فانوس مینشست و مشقهایش را مینوشت. صبحها با چشمهای خسته به کلاس میآمد ولی بر لبش آرامش بود.
او درست مثل مرغابی (Duck) بود : روی سطح آب آرام، اما زیر آب بیوقفه پا میزد.
همکلاسیها وقتی دیدند او شاگرد رتبه نخست مدرسه شد و راهی دانشگاه شد، تازه متوجه شدنداین سکوت و آرامش نشانه از تلاش عمیق بوده است، نه کلک و نیرنگ.
این داستان نشان میدهد که «کلک مرغابی» همیشه معنای منفی ندارد؛ گاهی نماد تلاش پنهان، صبر و سکوت سازنده است.
پیامهای اخلاقی و انسانی
صداقت باید جایگزین ظاهرسازی شود.
ظاهر آرام همیشه حقیقت را بازتاب نمیدهد.
تلاشهای پنهان ارزشمندند، حتی اگر دیده نشوند.
در آموزش، کار و جامعه باید میان ظاهر و باطن هماهنگی برقرار باشد.
سخن پایانی
«مرغابی (Duck)، یا به زبان روستایی «بَت» و «بَتاووی»، تنها یک پرنده آبزی کنار نیست؛ او نماد تضاد میان ظاهر و باطن است.
ضربالمثل «کلک مرغابی» به ما یادآوری میکند که نباید فریب آرامش سطحی را بخوریم.
این مثل ساده درسی بزرگ دارد : زندگی و جامعه نیازمند شفافیت، صداقت و ژرفنگری است و نه مانند رد اثر کج و مواج پره های پای مرغابی که در خشکی به صورت شکل هندسی نامنظم و پیش بینی نشده که از خود به جای می گذارد!.»/758
علیرضا کیهانپور
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.