فاخته- دکتر جواد شایان خواه، به عنوان یک دامپزشک، در این زمینه به بررسی راهکارهای اصلاح و مدیریت تنش زدایی مرتبط با سگگردانی در ایران پرداخته است. در یادداشت اوم آمده است:
۱. وضعیت کنونی و ریشهها
در سالهای اخیر، نگهداری و حضور سگهای خانگی بهویژه در کلانشهرها بهطور چشمگیری افزایش یافته، اما نبود قانون جامع و زیرساختهای مناسب باعث تنشهای جدی شده است. اخیراً مقامات قضایی در شهرهایی چون اصفهان، تبریز، تهران و چند استان دیگر با اعمال جریمه و توقیف وسایل نقلیه حاوی سگ، واکنش شدیدی نشان دادهاند. این اقدامها بدون برنامهریزی هماهنگ و اطلاعرسانی کافی، به نگرانی فعالان حقوق حیوانات و کسبوکارهای دامپزشکی (کلینیکها، پتشاپها و سالنهای آموزش سگ) منجر شده است. فقدان آییننامه روشن و زیرساختهایی مانند پارکهای اختصاصی سگ و سامانههای ثبت، «بروز معضلاتی همچون انتقال بیماریهای مشترک، آلودگی محیط زیستی و تنشهای اجتماعی» را تشدید کرده است. به گزارش منابع رسمی، بیش از ۲۵٬۰۰۰ مورد گزیدگی توسط سگها در سال ۱۴۰۰ ثبت شده و استان همدان پنج کانون هاری را مرتبط با سگها اعلام کرده است. همچنین حدود ۶ تا ۸ میلیون حیوان خانگی در کشور برآورد میشود (حدود یک نفر در میان هر ده نفر). این آمارهها نشان میدهد که «سگگردانی» پدیدهای فراگیر است که با قوانین و هنجارهای موجود در تعارض قرار گرفته است.
۲. مباحث فقهی و حقوقی
در حوزه فقه و حقوق اسلامی، سگ از دیرباز مسألهساز بوده است. اکثر مراجع تقلید شیعه سگ را نجسالعین میدانند و برخی بر مبنای احادیث و فتاوای قدیمی، نگهداری آن را ناپسند برمیشمارند. این دیدگاه فقهی، همراه با فشارهای اجتماعی، زمینه طرح قوانین محدودکنندهای را فراهم کرده است؛ برای مثال طرح «صیانت» مجلس در سال ۱۴۰۰ سگ را نجس معرفی کرد که البته تصویب نشد. از سوی دیگر در قوانین موضوعه ایران، صراحتاً «سگگردانی» جرم انگاشته نشده است. قاضیان و کارشناسان حقوقی معتقدند تا وقتی مجازات مشخص در قانون نیامده باشد، نمیتوان بهصورت مطلق برخورد قضایی داشت. ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۹۲) بهطور کلی «تهدید علیه بهداشت عمومی» را قابل تعقیب میداند، اما بین عدم آگاهی عمومی و مصداق روشن قانونی فاصله وجود دارد. ماده ۶۱۸ قانون تعزیرات نیز برای «اخلال در نظم عمومی» مجازات حبس پیشبینی کرده که در برخی موارد شامل سگگردانی تعبیر شده است. اما بهدلیل نبود تعریفهای دقیق (مثلاً «سگ بدون صاحب» یا «حیوان هار»)، رفتار ضابطان قضایی سلیقهای است؛ در اصفهان پلیس حق پلمپ کلینیکهای غیرمجاز را دارد اما در تهران صرفاً موارد مزاحمت رسیدگی میشود. بهطور خلاصه، از دید حقوقی فعلاً تنها «قاعده» نانوشتهای برای مدیریت سگگردانی وجود دارد، و فعالان حوزه حقوق دامپزشکی بر ضرورت تدوین قانون جامع تأکید میکنند.
۳. ابعاد بهداشتی و محیط زیستی
سگها میتوانند ناقل بیماریهای مشترک (زئونوز) باشند و بهداشت عمومی را تهدید کنند. بر اساس گزارش وزارت بهداشت، هاری (Rabies) بیش از 25 هزار گازگرفتگی با سگ را در سال ۱۴۰۰ به ثبت رسانده که چند استان از جمله همدان در کانون اپیدمی قرار گرفتهاند. همچنین مطالعات نشان میدهد حدود ۴۳٪ سگهای شهری در ایران حامل انگلهای رودهای مانند توکسوکارا و کیست هیداتید هستند که قابلیت انتقال به انسان (بهویژه کودکان و زنان باردار) را دارند. در مناطق شمالی کشور نیز کَنههای جداشده از سگها حدود ۳۰٪ حامل عامل بیماری لایم بودهاند، که میتواند به اختلالات مفصلی و عصبی در انسان منجر شود. برای پیشگیری از این خطرات، کارشناسان بر ضرورت واکسیناسیون اجباری سگها (مطابق استانداردهای سازمان جهانی بهداشت دام) و اجرای طرحهای غربالگری فصلی در کانونهای پرخطر تأکید میکنند.
از سوی دیگر، فضولات سگها یک آلودگی محیط زیستی جدی ایجاد میکند. پژوهشها نشان میدهد در تهران ۷۵٪ مدفوع سگها در معابر عمومی رها میشود؛ هر سگ روزانه ۱۰۰–۲۰۰ گرم مدفوع تولید میکند که حاوی ترکیبات نیتروژن و فسفر است و خاک و آب را آلوده میسازد. حتی گزارشهایی از آلوده شدن وسایل بازی کودکان در پارکها به علت حضور سگ دیده شده است که خطر انتقال انگل را افزایش میدهد. لذا مدیریت بهداشتی سگها (شامل جمعآوری مدفوع، عقیمسازی و کنترل جمعیت ولگردها) از اولویتهای زیستمحیطی است.
۴. تحلیل اجتماعی-فرهنگی
برخورد با سگگردانی صرفاً یک موضوع بهداشتی و قضایی نیست، بلکه شکافهای فرهنگی و روانی را نیز روشن میکند. نظرسنجیهای ملی نشان میدهند حدود ۶۸٪ شهروندان تهرانی سگها را مزاحم میدانند، در حالی که ۴۲٪ جوانان شهری آن را نمادی از سبک زندگی مدرن تلقی میکنند. تضییع حقوق عمومی گروههای خاص (مانند سالمندان و خانوادههای دارای کودک) نیز پدیداریافته؛ ۷۸٪ خانوادههای اصفهانی گزارش دادهاند با حضور سگ در پارکها احساس ناامنی میکنند. از منظر روانشناختی، مواجهه ناگهانی با سگهای گلهای میتواند در کودکان موجب اضطراب، شبادراری و حتی اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شود. علاوه بر این، زنان باردار نیز از استرس ناشی از سگهای بدون قلاده آسیب میبینند که بهطور نامستقیم احتمال سقط را افزایش میدهد. در کنار این، برخی فعالان حقوق حیوانات بر این باورند که رفتارهای احساسی و قهری با سگگردانی باعث افزایش رهاسازی حیوانات در خیابان و فاجعههای بزرگتر خواهد شد. بدیهی است که راهحل صرفاً انتظامی یا امنیتی نمیتواند رضایت همه اقشار را تأمین کند؛ نیاز به گفتگوی میان گروههای مختلف اجتماعی و ارتقای آگاهی عمومی وجود دارد.
۵. تأثیرات اقتصادی
تشدید برخورد با سگگردانی اثرات منفی مستقیمی بر کسبوکارهای مرتبط با دامهای کوچک دارد. کلینیکهای دامپزشکی و پتشاپها که نیمی از خدماتی چون واکسیناسیون، عقیمسازی و آموزش را ارائه میدهند، با محدودیت مجوز و کاهش مراجعهکننده روبهرو شدهاند. در غیاب حمایت مالی و ساختار قانونی مناسب، بازار خدمات دامپزشکی سگ به صورت غیررسمی رشد کرده است؛ بهطوری که همزمان سهم سگها در بازار حیوانات خانگی به ۳۸٪ رسیده و بسیاری از خدمات واکسیناسیون و تربیتی بدون نظارت رسمی انجام میشود. این وضعیت هم موجب تهدید بهداشت عمومی و هم کاهش درآمد فعالان رسمی شده است. به گزارش شایانخواه، تشکیل «صندوق ضمانت وامهای کمبهره» برای گسترش کلینیکها و حذف مقررات زائد در صدور مجوز پتشاپها، میتواند ضمن حفظ مشاغل، نیازهای بهداشتی را تأمین کند. بهعبارت دیگر، اقتصاد نوظهور حوزه خدمات سگگردانی (پتشاپ، آموزشگاه، بیمه حیوانات و ...) باید با سیاستگذاری هوشمند و حمایت قانونی مورد توجه قرار گیرد، در غیر اینصورت مردم سراغ بازار سیاه و صاحبان غیرحرفهای خواهند رفت.
۶. الگوهای موفق جهانی و راهحلهای تطبیقی
تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد که مدیریت مسئله سگها از طریق ترکیبی از قانونگذاری دقیق، زیرساختهای اختصاصی و فرهنگسازی موثر است. برای مثال در کانادا نگهداری نژادهای پرخطر (مانند پیتبول و روتوایلر) ممنوع اعلام شده و برای سایر سگها پارکهای عمومی مجهز در نظر گرفتهاند. در سوئد صاحبان سگهای مهاجم موظف به پرداخت غرامت به قربانیان هستند و کارت سلامت الکترونیک برای هر سگ پس از واکسیناسیون و انگلزدایی صادر میشود. دانمارک نیز با همکاری سازمانهای دامپزشکی دورههای آموزش نگهداری مسئولانه را برای جامعه ترویج میکند. در برخی کشورها نظیر آلمان و ژاپن، الزامهای قانونی مانند قلاده و خفگی اجباری، ثبتنام میکروشپی و مجازاتهای مشخص (جریمه نقدی برای عدم جمعآوری فضولات) اعمال شدهاند. همه این مدلها بر پشتیبانی علمی از دامپزشکان و تقویت رویکرد «سلامت واحد» (One Health) تکیه دارند؛ مثلاً در بخشهایی از کانادا ماهانه گزارش سلامت سگ توسط دامپزشک دریافت میشود. در بررسی تطبیقی الگوها، کشورهایی که فقط بُعد امنیتی را مدنظر گذاشتهاند با مشکلات جدیدی مواجه شدهاند. برای نمونه، ممنوعیت مطلق سگگردانی در اصفهان باعث تجمع سگها در حاشیه شهر و شیوع گستردهتر بیماری شد. بهعلاوه، فعالان حقوق حیوانات معتقدند برخوردهای سختگیرانه باعث رهاسازی بیشتر سگها و بار اجتماعی مضاعف شده است. خلاصه آنکه، مدلهای توسعهیافته جهانی ترکیبی از حمایت و نظارت را جایگزین ممنوعیت محض کرده و نشان میدهد با آموزش مسئولیتپذیری صاحبان حیوان، ایجاد پارکهای سگ و قانونگذاری متناسب میتوان تعادل بهتری میان سلامت عمومی و حقوق افراد برقرار کرد.
۷. راهبردهای پیشنهادی عملیاتی
برای عبور از بحران فعلی، لازم است رویکردی چندسطحی و هماهنگ بین دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی اتخاذ شود. پیشنهادات کلیدی عبارتند از:
تدوین قانون جامع سگگردانی: تعریف دقیق مفاهیمی مانند «سگ بدون صاحب»، «دستگاه مجازات»، «مناطق مجاز پیادهروی» با مشارکت قوه قضائیه، نیروی انتظامی و سازمان نظام دامپزشکی. برنامهریزی زمانبندی ششماهه برای تصویب آییننامه در این زمینه میتواند به کاهش ۵۰٪ پروندههای قضایی مرتبط منجر شود.
سامانه ثبت یکپارچه (PET-SYS): ایجاد سامانه دیجیتال یکپارچه برای ثبت مشخصات مالکان و حیوانات (شامل واکسیناسیون و مجوزهای تردد) با همکاری وزارت ارتباطات و سازمان دامپزشکی. پیشبینی میشود در یک سال اول راهاندازی، دستکم ۸۰٪ سگهای خانگی شناسنامهدار شوند.
پارکها و مراکز خدمات سگ: احداث پارکهای مخصوص سگ در فضاهای عمومی و «شهرکهای خدمات اجتماعی دامپزشکی» (مرکز متشکل کلینیک دامپزشکی، داروخانه و مراکز تربیت سگ) با مشارکت شهرداریها و سرمایهگذاران بخش خصوصی. جذب حدود ۲۰۰ کسبوکار جدید در حوزه خدمات سگ طی دو سال میتواند شغلآفرینی و ساماندهی ارائه خدمات را تضمین کند.
کمپینهای فرهنگسازی «نگهداری مسئولانه»: طراحی برنامههای آموزشی در مدارس و رسانهها برای ترویج اصول بهداشتی نگهداری سگ (واکسیناسیون، عقیمسازی و نظافت). استفاده از اینفلوئنسرها و تولید محتوای دیجیتال در شبکههای اجتماعی میتواند آگاهی عمومی را در کوتاهمدت بهبود بخشد.
کمیتههای بینبخشی سلامت واحد (One Health): تشکیل کارگروههای مشترک بین وزارت بهداشت، سازمان دامپزشکی و محیطزیست برای رصد و کنترل بیماریهای مشترک انسانی-حیوانی (مانند تب کریمهکنگو و هاری). این کمیتهها همچنین میتوانند نظارت بر جمعیت سگهای بیصاحب و ارزیابی سیاستهای بهداشتی را بهعهده گیرند.
جدول زیر خلاصه راهبردهای عملیاتی فوق را نشان میدهد:
شاخص موفقیت |
زمان بندی |
نهاد مسئول |
راهکار |
کاهش ≥۵۰٪ پرونده های قضایی مرتبط |
۶ ماه |
سازمان نظام دامپزشکی و قوه قضاییه |
تدوین قانون جامع سگ گردانی |
ثبت ≥۸۰٪ از سگهای خانگی |
۱ سال |
وزارت ارتباطات و سازمان دامپزشکی |
راه اندازی سامانه ثبت یکپارچه PET-SYS |
جذب ≥۲۰۰ کسبوکار جدید |
۱_۲ سال |
شهرداری و سرمایه گذاران بخش خصوصی |
ایجاد پارک ها و مراکز خدمات سگ ها(شهرک دامپزشکی) |
افزایش آگاهی عمومی (نظرسنجی) |
۶ ماه |
آموزش و پرورش ،سازمان نظام دامپزشکی |
کمپین های فرهنگ سازی (نگهداری مسئولانه) |
کاهش موارد بیماری مشترک (گزارش) |
۳ ماه |
وزارت بهداشت و درمان ،سازمان دامپزشکی ،سازمان محیط زیست |
کمیته های بین بخشی (سلامت واحد) |
۸. نتیجهگیری راهبردی
بر پایه بررسیهای فوق، روشن است که مواجهه صرفاً قضایی با مسئله سگگردانی بیثمر است. «سگگردانی نه یک تهدید، بلکه فرصتی برای بازتعریف مسئولیت اجتماعی و ارتقاء سلامت جمعی است». به این منظور باید تهدیدات پنهان (بیماریها، ناامنی روانی و آلودگی) را از طریق رویکردهای حمایتی و پیشگیرانه مدیریت کرد؛ بهجای برخورد انضباطی محض، با بهرهگیری از فناوریهای دیجیتال (ثبت آنلاین حیوانات) و گسترش گفتگو بین دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی، هزینههای نظارتی کاهش یابد و قوانین خردمندانهتری تدوین شود. این راهبردهای چندسطحی، با تبدیل مقوله سگگردانی به ائتلافی از نهادهای اجرایی، قضایی و مدنی، میتواند تهدید فعلی را به فرصت اقتصادی (گسترش کسبوکارهای دامپزشکی) و بهداشتی (کاهش بیماریهای زئونوز) تبدیل کند. در نهایت، انسجام حاکمیتی و همکاری فرابخشی شرط لازم است تا سیاستهای جدید در عمل نیز کارآمدی خود را نشان دهند.
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.