فاخته- تحلیل کوتاه و تخصصی بر اساس دادههای میدانی و بررسی سیاستگذاریهای آموزش دامپزشکی در ایران
رشد بیرویه دانشکده دامپزشکی در مقابل ظرفیت محدود کشور
باتوجه به خبر اخیر درباره برنامهریزی دانشکده علوم دامی و دامپزشکی دانشگاه آزاد ورامین برای راهاندازی رشته دکتری حرفهای دامپزشکی، موضوع رشد بیرویه دانشکدهها بار دیگر به بحث روز خبرهای آموزشی و رسانه ای تبدیل شده است. در دهههای گذشته، آموزش دامپزشکی در ایران از یک حوزه تخصصی محدود با چهار دانشکده اصلی، به شبکهای گسترده با بیش از ۴۰ مرکز آموزش عالی گسترش یافته است. این افزایش ۷۷۵ درصدی در تعداد دانشکدهها، آن هم بدون توسعه متناسب زیرساختها، منابع انسانی و ظرفیت بازار کار، امروز به بحرانی عمیق در نظام آموزشی دامپزشکی و اشتغال فارغالتحصیلان انجامیده است.
برای درک بهتر این بحران، کافی است بدانیم کشورهایی مانند کانادا با وسعت جغرافیایی و صنعت دام بسیار گسترده، تنها ۴ دانشکده دامپزشکی دارند؛ در حالی که ایران امروز دارای ۳۱ دانشکده دولتی و ۱۱ واحد آزاد و غیردولتی در این حوزه است.
۱. دلایل گسترش بیضابطه دانشکدههای دامپزشکی
الف) فقدان سیاستگذاری کلان و الزام قانونی به نیازسنجی:
فرایند صدور مجوز برای تاسیس رشته دامپزشکی توسط وزارت علوم و شورای گسترش آموزش عالی انجام میشود. اما این نهادها الزامی به اخذ نظر تخصصی از سازمان نظام دامپزشکی یا سازمان دامپزشکی کشور ندارند. همین خلأ قانونی باعث شده توسعه این رشته در بسیاری از دانشگاهها بدون ارزیابی بازار کار، امکانات بالینی یا کادر آموزشی کافی انجام شود.
ب) نگاه درآمدزای دانشگاهها به دامپزشکی:
رشته دکترای دامپزشکی به دلیل شهریه بالا، برای برخی دانشگاهها به منبع درآمدی تبدیل شده است. دانشگاههایی که حتی با کمتر از ۱۰ عضو هیئت علمی، اقدام به راهاندازی رشته دکترای حرفهای میکنند؛ مانند دانشگاه آزاد ورامین که به تازگی از برنامهاش برای راهاندازی این رشته خبر داده است
پ) نبود نهاد ناظر یکپارچه:
سازمان نظام دامپزشکی به عنوان نهاد صنفی و تخصصی در بسیاری از تصمیمگیریها نقشی مشورتی بدون حق رأی یا وتو دارد. همین ضعف جایگاه حقوقی، سبب شده سیاستگذاریها بدون حضور نماینده جامعه علمی دامپزشکی انجام شود.
ج) تصورات غلط درباره بازار کار دامپزشکی:
محبوبیت ظاهری این رشته و قرار گرفتن آن در زیرگروه تجربی، بسیاری از داوطلبان را فریب داده است. در حالی که واقعیت بازار کار دامپزشکی، سالهاست از تعادل خارج شده و با اشباع شدید و بیکاری بالا مواجه است.
۲. پیامدهای گسترش غیرکارشناسی
الف) افزایش بیکاری دامپزشکان:
طبق گزارشهای میدانی و برآوردهای سازمان نظام دامپزشکی، سالانه حدود ۱۰۰۰ فارغالتحصیل دکتری دامپزشکی وارد بازار میشوند؛ در حالی که کشور نیاز واقعی به کمتر از ۳۰۰ نفر در سال دارد. این فاصله باعث شده درصد بالایی از دامپزشکان یا بیکار بمانند یا به مشاغل غیرمرتبط روی بیاورند.
ب) افت کیفیت آموزش و مهارتهای عملی:
بسیاری از دانشکدهها فاقد بیمارستان آموزشی، کلینیکهای تخصصی، فارمهای دامپروری و آزمایشگاههای کافی هستند. گزارشهایی از آموزش صرفاً تئوریک و یا استفاده از فیلمهای آموزشی بهجای کار عملی با حیوانات زنده، زنگ خطری جدی برای کیفیت تربیت دامپزشکان است.
پ) تهدید سلامت عمومی و امنیت غذایی:
دامپزشکان، خط مقدم کنترل بیماریهای مشترک بین انسان و دام (زئونوزها) و نظارت بر بهداشت محصولات دامی هستند. اگر این افراد بدون مهارت کافی وارد بازار شوند، کل زنجیره تأمین غذای سالم کشور در معرض خطر قرار میگیرد.
۳. راهکارها و پیشنهادات سیاستی
برای کنترل این بحران، اقدامات فوری، قاطعانه و مبتنی بر واقعیتهای میدانی ضروری است:
الف) توقف پذیرش دانشجو در دانشکدههای فاقد امکانات استاندارد:
تا زمانی که زیرساختهای لازم فراهم نشده، باید جذب دانشجو در دانشکدههای ضعیف متوقف شود.
ب) الزام قانونی به نیازسنجی بازار کار و اخذ نظر تخصصی قبل از صدور مجوز:
هیچ دانشگاهی نباید بدون تأیید سازمان دامپزشکی و نظام دامپزشکی اجازه ایجاد یا توسعه رشته دامپزشکی را داشته باشد.
پ) تقویت نقش سازمان نظام دامپزشکی در سیاستگذاری آموزش:
باید این سازمان جایگاهی حقوقی و اجرایی در فرآیندهای صدور مجوز، اعتباربخشی، و نظارت آموزشی داشته باشد.
ج) توزیع هدفمند و عادلانه پروانه کلینیک و داروخانه دامپزشکی بر اساس نیاز منطقهای:
تا از تمرکز دامپزشکان در کلانشهرها و محرومماندن مناطق روستایی و کمدرآمد جلوگیری شود.
د) حمایت از ایجاد شرکتهای دانشبنیان دامپزشکی و آموزش مهارتهای کارآفرینی به دانشجویان:
باید دانشگاهها را به مراکزی برای ایجاد شغل و نوآوری در حوزه دامپزشکی تبدیل کرد.
هـ) تدوین سند ملی آموزش دامپزشکی:
لازم است با همکاری وزارت علوم، سازمان نظام دامپزشکی، سازمان دامپزشکی کشور و سایر نهادهای ذیربط، یک سند بالادستی برای توسعه آموزش دامپزشکی تدوین شود که ظرفیتسازی، توزیع منطقهای، ارتقاء کیفیت، و نیازسنجی شغلی را بهصورت جامع پوشش دهد.
هشدار نهایی به متولیان آموزشی کشور
امروز نظام آموزش دامپزشکی کشور، در حال حرکت بر لبه تیغ است. رشد بدون نظارت، بیتوجهی به کیفیت، و غفلت از نیاز واقعی کشور، میتواند این حرفه را از درون تهی کرده و حتی سلامت عمومی کشور را به خطر اندازد.
وقتی دانشگاهی با تنها ۹ استاد، میخواهد دکتری دامپزشکی راهاندازی کند، باید پرسید:
آیا این تصمیم برای ارتقای علم گرفته شده یا برای پر کردن صندوق مالی؟ جواب این سوال را چه کسی باید پاسخ دهد؟! منتظریم جواب دهید!
اکنون زمان آن است که نهادهای مسئول با رویکردی علمی و ملی، بهجای توسعه کمی، به اصلاح بنیادین آموزش دامپزشکی بپردازند؛ پیش از آنکه این فرصت آموزشی، به یک تهدید تمامعیار برای سلامت عمومی و اقتصاد دامپروری کشور بدل شود.
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.