یادداشت؛ دکتر جواد شایان خواه:

از روایت فساد و انحصار در آموزش دامپزشکی؛ از درخواست های میلیونی تا کاغذفروشی علمی!

چند سال پیش، من به‌عنوان یک دامپزشک مشتاق کسب علم و آموزش دامپزشکی ، تصمیم گرفتم وارد حوزه تخصصی مامایی و تولیدمثل دام سنگین شوم...
کد خبر  13556
note

مقدمه (بر پایه داستان و روایت شخصی):

فاخته- چند سال پیش، من به‌عنوان یک دامپزشک مشتاق کسب علم و آموزش دامپزشکی  ، تصمیم گرفتم وارد حوزه تخصصی مامایی و تولیدمثل دام سنگین شوم. از طریق معرفی یکی از اساتید و جراحان برجسته کشور، نزد یکی از بزرگان این حرفه رفتم. شاد و خندان، با جعبه‌ای شیرینی، وارد دفتر ایشان در یکی از دامداری‌های اطراف شهر تهران شدم و علاقه‌ام را به یادگیری اعلام کردم. اما چیزی که در ابتدا به‌نظر می‌رسید فرصتی طلایی برای یادگیری باشد، خیلی زود رنگ واقعیت  شادی من به  تلخی منجر شد ، درخواست ۶۰ میلیون تومان برای چند ساعت آموزش در هفته، خرید تجهیزات از شرکت‌های خاص، ارائه گواهی‌نامه‌ای که هیچ تضمینی برای آینده شغلی نداشت که این موارد را،استاد مذکور  با دستان مبارک خود بر روی کاغذهای باطله بخش شیردوشی برایم نوشت این زمانی بود که علم به قیمت می افتد و آنجا سرآغاز فسادی می شود که گاها  سیستماتیک هم میشود، و از آرزوی یادگیریی تا واقعیت تلخ نظام آموزشی ناکارآمدی که می توان از آن نام برد،که با همان ۶۰ میلیون تومان  می توان تخصص ۴ الی ۵ سال را در همان سال ۱۴۰۰ با همان مبلغ گذراند ولی با فشرده سازی چند جلسه ای میتوان ۴ الی ۵ سال آموزش در چند جلسه یاد گرفت که خود جای تعجب و تامل دارد !

در جای دیگری، برای همکاری در یک گاوداری ۸۰۰۰ راسی اقدام کردم. پاسخ این بود: "باید با فلان دکتر مقیم کانادا هماهنگ شوی،ایشان بایستی باید به تو تاییدیه کار بدهد و مورد وثوق ایشان باشید ، زیرمیزی‌های مشخص پرداخت کنی، وگرنه به‌علت کارشکنی تیم وابسته به او حذف می‌شوی." آنجا بود که فهمیدم نظام آموزشی ما دچار انحصار و فساد ساختاری عمیقی است که عملاً مانع از رشد استعدادها و انتقال آزاد دانش می‌شود، آنجا فهمیدم که دانشگاه باید مأمن رشد دانش باشد، نه طعمه‌ای برای درآمدزایی خصوصی!

امروز دیگر نمی‌توان انکار کرد که بخشی از نظام آموزشی دامپزشکی، به محل انحصار، فساد و درآمدزایی بدل شده است؛ جایی که برخی اساتید، دانش را نه ابزار رشد، که کالای لوکس برای فروش می‌دانند ،علنا دانش را به کالای لوکس تبدیل کرده‌اند!

طبق گزارش سازمان نظام دامپزشکی، برخی  کارگاه‌های تخصصی بدون مجوز فعالیت می‌کنند و هزینه متوسط دوره‌ها (۴۰-۸۰ میلیون تومان) معادل ۳ برابر حقوق ماهانه یک دامپزشک عمومی است. در این مقاله، با مستندات و داده‌های عینی، پرده از این بازار سیاه برمی‌داریم. بنا بر تحقیقات جدید، بیش از ۵۰٪ دانشجویان دامپزشکی از کیفیت آموزش ابراز نارضایتی کرده‌اند؛ حدود ۴۰٪ از آنها مایل به تغییر رشته‌اند و بیش از نیمی از فارع التحصیلان یا دامپزشکان مشغول در کار حوزه دامپزشکی  به مهاجرت فکر می‌کنند. بدیهی‌ است چنین وضعیتی، حقایقِ دیگری را تداعی می‌کند: در کشورمان اکنون دهها دانشکده دامپزشکی فعال است که به گفته رئیس سازمان دامپزشکی و سازمان نظام دامپزشکی کشور ، بیش از نیاز واقعی است و بر ارتقای کیفیت این آموزش‌ها باید تأکید کرد.

این واقعیت تلخ، نمادی است از مشکلی ریشه‌دار؛ گسترش بی‌ضابطه آموزش‌های غیررسمی و گاها مجوز دار در حوزه دامپزشکی. گزارش‌ها حاکی است در سال‌های اخیر دهها دوره آموزشی زیرزمینی در رشته‌های تخصصی دامپزشکی بدون نظارت مراجع ذی‌ربط برگزار شده که متقاضیان آن اغلب از فراموش‌شدگان نظام رسمی آموزش‌اند.جالب اینجاست که این برگزاری این چنین کارگاه هایی محلی برای فروش دستگاه‌های دیجیتالی و یا تشخصی خود هستند که در کنار اسپانسر به فروش این موارد می پردازند و چون لازمه کار این کارگاه فروش این اقلام است و لاغیر!چنین تجربیاتی ثبت در حافظه اجتماعی جامعه دامپزشکی نشان می‌دهد فساد و انحصار در این عرصه وارد مرحله‌ای بحرانی شده است.

در فضای پرشتاب شبکه‌های اجتماعی، به‌ویژه اینستاگرام، جایی که هر روز دوره‌ای نو و عنوانی فریبنده پدیدار می‌شود، گروهی خاص با هدفی کاملاً اقتصادی اما با نقاب آموزش، فعالیت گسترده‌ای را آغاز کرده‌اند. نمونه‌ای عینی از این روند را می‌توان در یک صفحه اینستاگرامی خاص دامپزشکی دید که با ظاهری شکیل و حرفه‌ای، خود را برگزارکننده‌ی دوره‌های تخصصی دامپزشکی معرفی می‌کند.

در این صفحه، نام چند استاد خارج‌رفته و متخصصان باسابقه‌ی داخلی به چشم می‌خورد، در حالی‌که نقش آنان تنها به عنوان ابزار تبلیغاتی محدود شده است و اگر باشد ان هم بطور محدود به نام آن افراد و به کام کل تیم آموزشی. با بارگذاری تصاویری از کارگاه‌هایی ظاهراً علمی، چهره‌هایی در حال سونوگرافی حیوانات، ژست‌هایی حاکی از آموزش حرفه‌ای، و کارآموزانی با چشمان مشتاق، حس علمی بودن فضا به مخاطب القا می‌شود،که گاها از آنان و سطح یادگیری و رضایت علمی آنان حتی نسبت به دانشگاه به صورت مصاحبه سوال می شود که با هوشمندی تمام به ببینده و افراد جویای علم و دانش این موضوع را القا می‌کند که این کارگاه‌ها، دهها برابر بهتر از آموزش در محیط دانشگاهی است و کل نکات آموزشی در این کلاسها توسط اساتید اینچنینی به کارآموزان مشتاق، انتقال دانش داده می شود، که آنان را در صفحات مجازی نشر و انتشار میدهند .

تصاویری که در این کارگاه‌ها می توان دید : اتاقی کوچک، با چند دستگاه ساده سونوگرافی، تعدادی دامپزشک جوان گرد آمده‌اند، و فردی که با عنوان "مدرس دوره" در حال آموزش است. در نگاه نخست همه‌چیز عادی و علمی به نظر می‌رسد، اما واقعیت پشت پرده چیز دیگری‌ است.

ماجرا از کلاس به طورمثال  «سونوگرافی مقدماتی» آغاز می‌شود. پس از اتمام این دوره، به‌سرعت پیام‌هایی ارسال می‌شود که در آن‌ها ثبت‌نام در دوره‌ی «سونوگرافی پیشرفته» پیشنهاد می‌گردد، با تاکید بر اینکه محتوای اصلی در مرحله‌ی بعد ارائه می‌شود. این روند بارها تکرار می‌شود: کارگاه‌های ناتمام، وعده‌های سطح بالا، گواهی‌نامه‌های بدون اعتبار و دریافت وجه مجدد. این چرخه ادامه دارد تا جایی که مخاطب دیگر نه توان مالی دارد و نه اعتماد باقی‌مانده.

در جای دیگری برخی از کلینیک های دامپزشکی بدون هیچ مجوزی، اقدام به برگزاری دوره هایی می کنند که خود فرد مجوز لازم را سازمان‌های مربوطه ندارد ولی باز به مانند آنچه در کلینیک های زیبایی انسانی که بصورت آشکار یا مخفی در فضای مجازی اقدام به آموزش در گوشه ای از کلینیک خود می کنند و به هیچ نهاد و سازمانی هم پاسخگو نبوده و برخورد قاطع هم نشده است و یا در لیست سیاه افراد یا کلینیک های متخلف برگزار کننده نیزدر ان سازمان ها منتشر نشده است یا واحد ها پلمپ ویا اخطار لازم را دریافت ننموده اند .

در واقع، آموزش به تجارتی زنجیره‌ای بدل شده است؛ تجارتی که بر پایه‌ی اشتیاق کارآموزان به یادگیری سوار شده و تا زمانی‌که «تشنه‌ی آموزش» در این حوزه وجود دارد، این گروه‌ها همچنان به جذب منابع مالی مشغول خواهند بود.

بحران ساختاری: سه لایه فساد

نگاهی کلان به مسئله، لایه‌های چندگانه فساد را هویدا می‌کند که به شرح ذیل می باشند:

۱. انحصارطلبی و رانت اقتصادی:

عده‌ای است که آموزش تخصصی دامپزشکی را به کالایی گران‌قیمت بدل می‌کنند.  حتی رئیس سازمان نظام دامپزشکی سابق این عملکرد را فروش علم نمی‌داند و از آن به تلخی به‌عنوان کاغذ فروشی یاد می‌کند.

مثال عینی: دوره‌های «رادیولوژی دام» در اینستاگرام با قیمت ۵۰ میلیون تومان برای ۱۰ ساعت آموزش آنلاین، درحالی که دانشگاه تهران همان محتوا را رایگان ارائه می‌دهد. 

نقل قول یک دانشجو:

  برای گذراندن دوره سونوگرافی، باید معادل حقوق ۲ سالت را بپردازی! حتی دستگاه‌ها ۱۵ ساله هستند، ولی تبلیغ می‌کنند تجهیزات اروپایی!

الف)بررسی مشکلات ساختاری آموزش تخصصی دامپزشکی:

عدم دسترسی آزاد به آموزش تخصصی، به‌ویژه در حوزه‌های کلینیکی مانند مامایی، تغذیه، و رادیولوژی.

انتقال دانش از دانشگاه به محیط‌های خصوصی غیررسمی، و فروش آن با مبالغ سنگین.

انحصارطلبی اساتید دانشگاهی در مقابل دانشجویان خود، و تبدیل دانش به کالای فروشی، برخی اساتید به‌جای انتقال دانش در کلاس درس دانشگاه، آن را در کارگاه‌های خصوصی با هزینه‌های گزاف ارائه می‌کنند ،که خود جای تامل دارد.

عدم نظارت بر کارگاه‌های آموزشی خصوصی، چه در قالب آموزشگاه‌های فنی و حرفه‌ای، چه به شکل آموزش در منازل با تجهیزات حداقلی.

ب)نقد وضعیت موجود:

آیا کارگاه‌های 2 روزه با اساتیدی مقیم خارج کشور، جایگزین نظام آموزشی دانشگاهی شده‌اند؟

تشابه کارگاههای اموزشی دامپزشکی با تخلفات حوزه پزشکی: ارجاع بیمار از بیمارستان‌های دولتی به مطب خصوصی در ازای زیرمیزی و سکه؛ و اکنون، ارجاع دانش از دانشگاه به کارگاه‌های پولی.

استفاده ابزاری از برند دانشگاه برای جذب دانشجو به دوره‌های خصوصی

۲.ضعف نهادهای دانشگاهی و نظارتی

در حالی که دانشگاه‌های معتبر باید حافظ کیفیت علمی باشند، گزارش‌های میدانی حکایت از تبانی و سهل‌انگاری دارد. یکی از دانش‌آموختگان هشدار می‌دهد که با تحمیل هیأت‌علمی کم‌کیفیت، به خطر افتادن بهداشت و سلامت مردم محتمل است. این جمله گویای پیامد عملی فقدان نظارت است: هنگامی که آموزش تخصصی واگذار به افراد فاقد صلاحیت می‌شود، جامعه با دامپزشکانی ناتوان و ریسک‌های بهداشتی روبه‌رو خواهد شد. تنها ۱۸٪ اساتید از مقالات ISI ترجمه‌شده استفاده می‌کنند و در این بین نقش متولیان نظارت بر آموزش تخصصی دامپزشکی اعم از: سازمان نظام دامپزشکی ایران، وزارت علوم تحقیقات و فناوری ، سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای کشور، انجمن‌های علمی تخصصی دامپزشکی چیست؟!

۳.چرخه معیوب فساد

در این چرخه، سرمایه‌گذاری ناعادلانه‌ی برخی مراکز آموزشی به‌مثابه سرمایه‌گذاری روی نفوذ است؛ آنها با عرضه آموزش‌های محدود و گران‌قیمت، موقعیت خود را تثبیت می‌کنند و با هر دوره جدید، قدرت انحصاری‌شان را تقویت می‌کنند. این چرخه، از پذیرش دانه‌درشت دانشجو تا انتشار مدارک پرسود، خود را بازتولید می‌کند؛ به گونه‌ای که انگیزه مادی جای استعداد علمی را می‌گیرد. از زیرمیزی تا گواهی های صادر شده بی‌ارزش!

مقایسه تطبیقی جهانی

نگاهی جهانی نشان می‌دهد تفاوت چشمگیری میان نظام‌های آموزشی کشورهای مختلف وجود دارد. به‌عنوان مثال در آلمان تحصیلات دامپزشکی در دانشگاه‌های دولتی عملاً رایگان است؛ حتی شهریه‌ای بیش از ۱۰۰ تا ۲۵۰ یورو در سال دریافت نمی‌شود. در آمریکا اما هزینه تحصیل بسیار بالاتر است؛ بررسی‌ها نشان می‌دهد شهریه سالانه یک دانشجوی دامپزشکی حدود ۲۵ تا ۵۰ هزار دلار (۸۵ تا ۱۶۰ میلیون تومان) است. در ایران شهریه رسمی دانشگاه‌های دولتی دامپزشکی بسیار اندک است.

 جدول زیر مقایسه‌ای از هزینه سالیانه آموزش دامپزشکی در این کشورها ارائه می‌کند(منبع انجمن جهانی دامپزشکی ۲۰۲۳):

کشور

هزینه سالانه(دلار)

مدت آموزش

حمایت مالی

ایران(خصوصی)

20000الی ۱۲۰۰۰

۳الی ۶ ماه

هزینه شخصی

آلمان

رایگان

۳ سال

حقوق ماهیانه تقریبی ۱۲۰۰ یورو

آمریکا

۵۰۰۰۰دلار

۴ سال

وام و بورسیه

 

مقایسه دو دوره رادیولوژی دام

موسسه

هزینه

محتوا

مدرک

کارگاه اینستاگرامی

۵۸ میلیون

۳ فیلم ترجمه شده  به همراه دستگاه های قدیمی

گواهی غیر رسمی بدون مهر رسمی

دانشگاه تهران

رایگان

دستگاه‌های دیجیتال به همراه مقالات ۲۰۲۴

مدرک وزارت علوم

این تفاوت‌ها نشان می‌دهد انحصار و فساد آموزش تخصصی در ایران لزوماً محصول هزینه‌سنگین آموزشی نیست، بلکه ناشی از نظام بی‌قواره‌ای است که ظرفیت‌های آموزشی کشور را از مسیر درست خود منحرف می‌کند.

پیامدهای اجتماعی و واکنش نهادها

فساد در آموزش تخصصی دامپزشکی پیامدهایی جدی بر جامعه و سلامت عمومی دارد. نخست اینکه کیفیت خدمات دامپزشکی و در نتیجه بهداشت عمومی به خطر می‌افتد؛ همان‌گونه که یکی از ناظران می‌گوید: به خطر افتادن بهداشت و سلامت مردم با تحمیل شدن هیات علمی بی‌کیفیت ... و بیسواد شدن دانش‌آموختگان را می‌توان پیش‌بینی کرد. دوم، خشم و بی‌اعتمادی عمومی نسبت به نظام آموزشی دامپزشکی افزایش می‌یابد و روحیه حرفه‌ای در میان دامپزشکان تحلیل می‌رود. سوم، امکان دستکاری بازار کار دامپزشکی و صدور گواهی‌های غیرمرتبط باعث تضعیف ساختار شغلی و افت تخصصی می‌شود.

همچنین در فضای مجازی، کمپین مردمی با هشتگ #علم_فروشی_ممنوع به راه افتاده تا مطالبه عمومی برای شفافیت و شایستگی علمی را بازتاب دهد.

راهکار ها و پیشنهادات در جهت اجرایی این اهداف چیست:

 برای مقابله با این بحران، ضرورت دارد نظام آموزشی دامپزشکی ایران دگرگون شود. مهم‌ترین راهکارها عبارتند از:

استقرار شفافیت گسترده: ایجاد سامانه ملی شفاف‌سازی سوابق آموزشی اساتید، کارگاه‌ها و شرکت‌کنندگان و تدوین دستورالعمل شفاف و جامع برای نحوه برگزاری کارگاه‌های آموزشی تخصصی دامپزشکی، ارائه آزاد اطلاعات قراردادها، بودجه‌ها و حقوق مدیران می‌تواند رانت را کاهش دهد. استان گیلان نمونه‌ای موفق است؛ در وبسایت دامپزشکی گیلان فهرست قراردادها، مناقصات و حقوق و مزایای مدیران منتشر شده است. گسترش چنین سامانه شفافیت در سرتاسر کشور می‌تواند موانع فساد را فرسوده کند.

نظارت دقیق و قانونی بر کارگاه‌های آموزشی: الزام به ثبت رسمی دوره‌ها در سازمان نظام دامپزشکی و اخذ مجوز قانونی  و برگزاری هر دوره تخصصی باید منوط به مجوز مراجع ذی‌صلاح (وزارت علوم یا سازمان نظام دامپزشکی) باشد. تعیین معیارهای کیفی برای اساتید و مکان برگزاری و اعمال نظارت مستمر ضروری است. باید دستگاه‌های نظارتی از ابزارهای قانونی خود استفاده کنند و به تخلفات آموزشی مانند مدرک‌فروشی رسیدگی قضایی شود.

ارتقای ظرفیت‌های رسمی تخصصی: جلوگیری از رشد ساختگی ظرفیت پذیرش دانشجوی دامپزشکی، و برنامه‌ریزی مبتنی بر نیاز واقعی کشور در تخصص‌ها. این اقدام، انگیزه اقدام غیرقانونی مراکز خصوصی را کاهش می‌دهد.

تقویت مشارکت عمومی: انجمن‌های صنفی، رسانه‌ها و فعالان حرفه‌ای باید صدای اعتراض خود را بلند نگه دارند (مثلاً در قالب #علم_فروشی_ممنوع) تا فضا برای اصلاحات باز شود. فرهنگ‌سازی در میان دانشجویان و نخبگان دامپزشکی درباره ارزش علم و پیامدهای غیراخلاقی چنین معاملاتی نیز اهمیت دارد.

شفافیت پرداخت شهریه و دستورالعمل‌های مشخص: ترویج آموزش تخصصی رایگان یا کم‌هزینه در دانشگاه‌ها برای جلوگیری از خروج دانش به بازار آزاد .دولت و دانشگاه‌ها باید سیاست‌های مشخصی برای شهریه دوره‌های تخصصی تدوین کنند تا هیچ‌گونه حق‌فروشی پنهان نماند. بازنگری در سامانه اعطای مجوز آموزش‌های آزاد و الزامی‌کردن گزارشگری دقیق شرکت‌کنندگان می‌تواند از انحراف منابع آموزشی جلوگیری نماید، و الزام اساتید دانشگاه به گذراندن دوره های اخلاق حرفه ای و شفاف‌سازی درآمدهای جانبی می تواند کمک کننده باشد.

استفاده از فناوری: توسعه پلتفرمهای آنلاین رایگان با محتوای استانداردشده (مانند MOOCها) برای کاهش وابستگی به کارگاههای خصوصی و ایجاد سیستم رتبه بندی اساتید و مراکز آموزشی براساس بازخورد دانشجویان در حل این مسئله یاری رسان باشد.

حمایت از تشکلهای دانشجویی و آموزشی : تقویت اتحادیه های صنفی دامپزشکان برای پیگیری حقوق اعضا و افشای فساد خود عامل موثر در کاهش عوامل ذی ربط در حوزه آموزشی است.

پیشنهادهای میدانی
تشکیل کمیته نظارتی مرکب از نمایندگان سازمان‌های مسئول برای ارزیابی محتوا و مجریان دوره‌ها، که تشکیل کارگروه‌های مشترک از اساتید، دانشجویان و مسؤلان با هدف بازدیدهای میدانی از دانشکده‌ها و مراکز تخصصی، ارزیابی سالانه عملکرد آموزشی هر دانشکده، و استفاده از مشاوران خبره برای راه‌اندازی سیستم‌های ارزیابی خارجی. از طرفی، ضرورت دارد نظام سنجش مهارت عملی دقیقی تعریف شود تا خروجی آموزش تخصصی متناسب با نیاز واقعی صنعت دامپزشکی باشد، و ایجاد آزمایشگاههای مرجع تحت نظارت دولت برای ارائه آموزش رایگان یا کم هزینه در مناطق محروم می تواند کمک کننده باشد.

با این مجموعه اقدامات می‌توان امید داشت که هم امکانات علمی حفظ و توسعه یابد و هم مبارزه با فساد در دل این نظام تقویت شود. اصلاح ساختاریِ عمیقِ آموزش تخصصی دامپزشکی، اگرچه پیچیده است، ولی برای سلامت جامعه، اقتصاد کشاورزی و آینده دامپزشکان این کشور ضرورت فوری شناخته می‌شود.

در پایان، باید پرسید: اگر علم دامپزشکی به بهای میلیونی فروخته شود، پیامدش چیست جز رشد نابه‌هنگام افرادی که به خاطر کاغذ فروشی دامپزشک شده‌اند؟ شفافیت و خردورزی تنها راهی است که می‌تواند از سقوط بیشتر این ساختار جلوگیری کند. رسانه‌های حرفه‌ای و نهادهای قانونی در سالیان قبل تا کنون ،نخستین جرقه‌های این اصلاح را زده‌اند، اما هنوز راه طولانی در پیش است. تا زمانی که علم ارزش واقعی خود را بازیابد و به وسیله منافع مالی مخدوش نشود، دامپزشکی تخصصی همچنان گرفتار مافیایی از رانت و انحصار خواهد بود.

امید است  که روزی، مشتاقانی همچون من، برای یادگیری واقعی، نیازی به عبور از هزارتوی انحصار و زیرمیزی نداشته باشند،و در کارگاه‌های خصوصی و خارج از ساختار دانشگاهی در قبال آن  هزینه‌های بالا ارائه نکنند.

مقاله‌ای که توسط اینجانب به عنوان عضو کوچکی از جامعه دامپزشکی کشور نوشته شده است  که حرف دل خیلی از طالبان دانش دامپزشکی است، مصداق همان جمله که جانا سخن از زبان ما می گویی ...آیا شما دوست همسنگر من در جبهه علم و دانش و آگاهی دامپزشکی ، به مثابه من در این جبهه میجنگی و تلاش میکنی آیا با من همسو و هم نظر نیستی و آیا شما هم  تجربه مشابهی در این خصوص داشته اید؟

دکتر جواد شایان خواه

 

خبرهای مرتبط
تصاویر خبر
برچسب ها
آنچه شما گفته اید
  • حسین زاده
    می گوید:
    اینکه افرادی رفتند دوره های خاص یا علمی را کسب کردند و آن را آموزش می‌دهند و برای آن مطالبه شهریه می‌کنند از دوران بوعلی سینا رواج داشته است.زیرا شما با فرا گرفتن علم در نزد فرد فناور ، چند ده برابر شهریه کسب درآمد میکنی. مقایسه شهریه یک دوره با حقوق مسول فنی قیاس مع الفارق است.همانگونه که حقوق ناظر و دکتر دولتی شاید یک سوم حقوق مسول فنی باشد. در هر روی اگر فردی علم و فنی را آموزش می‌دهد، اگر خیلی کار درست و کار بلد باشد ، به بهای رفتن به چین می ارزد.هرکس هم که می بیند نمی ارزد در کلاس شرکت نمی کند. آنکس که در کلاس شرکت می‌کند قصد دارد تا با کسب فیض اساتید یا تجربه ، یک سر و گردن بالاتر باشد ، تعداد کیسه‌ای بیشتری ببیند و در نهایت در آمدش بیشتر شود اگرچه خیلی وقت و زمان و هزینه برد مطالعه شما، کاش انگیزه شرکت در کلاسها را هم می نوشتید ، همه آنها کسب در آمد بیشتر از طریق دارا شدن تجربه و مهارت بیشتر از اساتید است و بس.
  • کامیاب قیصربیگی
    می گوید:
    دکتر شایان خواه گرامی برایتان آرزوی سلامتی و دل خوش وافر دارم .
  • دامپزشک
    می گوید:
    عالی بود دکتر جان! عالی
  • حامد
    می گوید:
    اگر دوره های بازآموزی نظام دامپزشکی سر و شکل درستی پیدا کنه و نیازسنحی صحیح داشته باشه این مشکلات کمتر پیش میاد
  • مجید
    می گوید:
    تجارتخانه باز کردند از علم و این یک آسیب بزرگ هست برای هر رشته و هر جامعه ای
نظرات
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر

این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.

تمامی حقوق برای پایگاه خبری تحلیلی فاخته محفوظ است.