اظهارات صریح بانوی پیرادامپزشک در گفتگو با فاخته؛ (قسمت دوم)

به دلیل بعضی پرونده ها مزاحمت‌های خاص برای خودم و خانواده ام پیش آمده/ کمبود نیرو و حجم بالای کار مهم ترین دغدغه ماست

دو روز قبل، گزارشی از سختی های کاری خانم «سحر پرزحمت» پیرادامپزشک و  بانوی شاغل در بخش نظارت بر بهداشت عمومی و مواد غذایی شبکه دامپزشکی شهرستان شیروان از توابع استان خراسان شمالی منتشر کردیم که به علت طولانی بودن مطلب، بخش اول آن انتشار یافت و هم اینک، بخش دوم این گفتگو پیش روی نگاه شما قرار گرفته است.
کد خبر  9458
خبر مهم

فاخته- دو روز قبل، گزارشی (اینجا) از سختی های کاری خانم «سحر پرزحمت» پیرادامپزشک و  بانوی شاغل در بخش نظارت بر بهداشت عمومی و مواد غذایی شبکه دامپزشکی شهرستان شیروان از توابع استان خراسان شمالی منتشر کردیم که به علت طولانی بودن مطلب، بخش اول آن انتشار یافت و هم اینک، بخش دوم این گفتگو پیش روی نگاه شما قرار گرفته است.

کار شما چه سختی هایی دارد؟

هر کاری سختی خودش را دارد اگه قرار باشه کار به شکل درستی انجام شود . اما در کل، رشته دامپزشکی و زیر شاخه های آن، دروس سخت و فراگیری دارد که قابل قیاس حتی با دروس پزشکی نیست  که متاسفانه در کشور ما اهمیتی چندانی به آن داده نشده چه در بحث  حقوق و مرتبه علمی چه در بحث کاری!

بزرگترین مشکل ما در دامپزشکی کمبود نیرو و توزیع ناعادلانه نیرو در شهرستان های به خصوص دارای جمعیت دام و طیور بالا و مراکز عرضه است به طوریکه در برخی شهرستانها از جمله شیروان با توجه به حجم بالای کار  هر نفر به جای چند نفر و گاها در چند پست فعالیت می کنیم و این خلاف حقوق مادی و معنوی یک کارمند هست و ظلم فاحش که در بحث استخدامی ها هم بی توجهی شده یا تعداد افراد راکم در نظر گرفتند یا سهمیه دار که با نبود شرکت کننده سهمیه دار، ظرفیت خالی مانده و نیروی آزاد هم جذب نمی شود و یا نیروی بومی نیست و در صورت نبود آن، نیروی غیر بومی جذب می شود و بعد از چند سال درخواست انتقالی و دوباره کمبود نیرو پیش می آید و  این روند اشتباه ادامه پیدا می‌کند.

با توجه به اینکه دامپزشکی، نهاد حاکمیتی و نظارتی هست، همه کاردانها و کارشناس ها در زمان فعالیت و بازرسی، سختی کار بالا دارند. به دلیل حضور چهره به چهره با تولید کننده و متصدیان و ... به خصوص در زمان برخورد با متخلفین و چون ضابط قضایی نیستند در زمان اجرای دستورالعمل تا صدور حکم، مشکلاتی چون تهدید، ضرب و شتم، فحاشی و ممانعت از ورود به محل یا ضبط به موقع محموله فاسد یا مشکوک برای بررسی یا عدم تحویل محموله فاسد و داستانهای بعد آن برای همه بخش ها خاص بخش نظارت بر مواد غذایی هست که متاسفانه حمایت قضایی که باید در برخی موارد نشده و کار مهم، شخصیت و وجهه کارشناس نادیده گرفته می شود و نتیجه نامطلوب در اجرا و  اثر گذاری دستورالعملها دارد.

سختی بخش نظارت بر سلامت فرآوردهای خام دامی، آنقدر زیاد است که بسیاری از همکاران که غالبا آقا هستند از ورود به این حوزه ممانعت می کنند.

ورود بانوان  با توجه به خصوصیات ذاتی زنانگی در این حوزه به دلیل دقت در عمل و حضور و برخورد با انواع افراد به ویژه آقایان در مشاغل مختلف از جمله کارخانجات و کشتارگاه ها کار را سختتر کرده و متاسفانه هیچ ملاحظه ای نه از سمت اداره و نه متصدیان جهت حضور بانوان انجام نمی شود بویژه اینکه بخاطر کمبود نیرو بازرسی به تنهایی و بدون شاهدی جز راننده یا گاها همراهی برخی همکاران جهت کمک در این بخش نسبت به آقایان نیست.

در این حوزه ویژه باید آقایان بیشتر حضور داشته باشند تا بانوان و حداقل نیروی در این بخش بسته به شهرستان و ظرفیتها حداقل دو نفر تا حداکثر ۳ یا ۴ نفر باشد. چون کاری هست که ماهیت آن خستگی روانی و جسمی روزانه زیادی داشته و توان بدنی و روحیه قویتری به دلیل برخورد با افراد بالای ۲۰ نفر در روز که هر کدام مشکلات خاص خود را دارند می طلبد.  در این چند سال، هیچ روز بی مشکلی نداشتم و متاسفانه فرسودگی زودرس پیش روی ماست. متاسفانه یک نفره بجای چند نفر  تمام امور این واحد را انجام می دهم  و باز هم متاسفانه علیرغم تلاشی که می کنم و وقت و انرژی که صرف می کنم نه به پیش بینی  مطلوب می رسم نه دیگر توان بدنی و روحی می ماند؛ براستی که یک دست صدا ندارد. 

شاغلین در بخش دامپزشکی، همگی افراد متخصص و فنی در حوزه های مختلف هستند و به کار بردن واژه کارمند در شأن شاغلین این حوزه و تخصیص اعتبارات کارمند معمولی در شأن شاغلین این حوزه در بخش دولتی و حتی آزاد نیست. دامپزشکی خط مقدم سلامت سفره غذایی هست  و مبارزان متاسفانه گمنام که نه شهرستانی نه استانی نه کشوری توجهی که باید به این قشر داده شود  نمی شود!

در بخش بیماری های مشترک دام و طیور و بیماری های عفونی و مزمن بعد از شاغلین حوزه دامداری و طیور و ... شاغلین ما از کاردان تا دکتر چه در فارم ها  چه در کشتارگاه ها چه در سطح شهر چه آزمایشگاه در معرض مستقیم این بیماری ها هستیم.

حضور و فعالیت در ساعات غیر اداری و شبانه برای بانوان خیلی سخت هست؛ به خصوص که ما ۸ ساعت اصلی را کار می کنیم و نیاز به استراحت و حضور در کنار خانواده داریم ولی متاسفانه به دلیل کمبود نیرو و عدم توجه به این مشکل، ما در فصول خاص ویژه کشیک های اجباری روزانه داریم که خستگی ما را دو چندان می‌کند تلفن شخصی ما مدام زنگ میخورد یا پیامک دریافت می کنیم که بستگی به درخواست های متفاوت ارباب رجوع هست و از صبر و حوصله و توان خارج.

به نظرم دامپزشکی ارگان تنهایی هست که ارگانهای مرتبط همکاری لازم را با آن ندارند و همه فشارها در مواقع لزوم سمت دامپزشکی وارد می شود چون بحث امنیت غذایی را دارد. ما همکار جایگزین نداریم که در صورت مرخصی به هر دلیلی، جای ما را پر کند. همکاران بخش های دیگر باید کار اضافه را تقبل کنند.

 اینکه به عنوان یک خانم به کشتارگاه های دام و طیور می روید و نظارت دارید برای شما مشکل ساز نیست؟ تا کنون مشکلاتی از این حیث ایجاد شده؟

ماموریت شبانه قطعا برای بانوان سخت است و ربطی به توانمندی شخصی من و سایر همکاران  ندارد و حضور در کشتارگاه ها به خصوص حضور در خطوط کشتار و مشاهده متناوب ذبح و کشتار و خون به دلیل روحی روانی که باعث رنجش و ترس یا قصی القلب شدن می شود که  برای بانوان جهت حفظ ویژگی های زنانگی اصلا مناسب نیست و تاثیرات منفی خود را به مرور زمان در روحیه شخص من و همکاران ویژه شاغل در کشیک شب کشتارگاه طیور  گذاشته بویژه تاثیرات منفی اختلال در زمان خواب شبانه  بدن؛ یا تعامل و صحبت زیاد با قشر کاسب و قصاب و سلاخ که گاها لحن صحبت و ویژگیهای رفتاری من را هم تغییر داده که به نظر خودم مطلوب نیست و خانواده ناراضی هستند بماند که به دلیل بعضی پرونده ها مزاحمت‌های خاص برای خودم و خانواده ام پیش آمده. حتی همکاران سابق و پیشکسوت هنوز درگیر مزاحمتها هستند. ما در ساعات غیر اداری در شهر خودمان نمی‌توانیم به راحتی بریم پیاده روی و خرید کنیم. خیلی ها به دلیل مسائل کاری با ما خصومت دارند و حتی جلوی خانواده توهین می کنند. ما نمی‌توانیم برای خرید هر جایی برویم  چراکه شهر کوچک هست و اگر از خانواده های اصیل باشی همه کل خانواده تو را می شناسند و لذا بنا به این دلایل مجبور به جابجایی منزل شدم . خیلی ها تهدید کردند و می کنند و باعث استرس خانواده من شدند طوریکه که گاهی می گویند استعفا بده.  متاسفانه متخلفین همیشه و بیشتر، بازرسین رو می بینند و همه مشکلات را‌ از چشم  ما می‌بینند و خیلی با مدیران ارتباطی ندارند مگر در مواقع خاص و بیشترین فشار روانی روی شخص کارشناس هست.

یکی از مشکلات روتین در بازرسی های ما، بحث محصولات فاقد هویت است که باید از چند منظر بررسی و برای آنها دنبال راه حل بود ولی آگاه سازی مردم نقش موثری در بهبود سختی کار ما و اطمینان از عرضه محصول سالم و با کیفیت خواهد داشت.

نبود زیر ساخت های پایه ای در شهرستان ها در زمینه وجود انواع فرآورده های خام دامی  و توان پایین اقتصادی مردم و تورم در بحث رعایت و اجرای دستورالعملهای بهداشتی مشکلات زیادی را ایجاد می‌کند. به لحاظ جسمی چون خیلی سرپا هستم از ناحیه کمر و لگن و پا مشکلاتی دارم که هر چند وقت یک بار اذیتم می‌کند. دیدن بعضی صحنه ها برای من ناراحت کننده است و  تا چند شبانه روز دیدن برخی محموله های فاسد و استشمام بوهای نامناسب گاهی باعث می شود تا یک هفته نتوانم راحت غذا بخورم. دیدن انواع تقلبات و تخلفات و کم توجهی ها باعث بدبینی  و عدم اعتماد شده است شاید این مساله در آقایان که کلی نگر هستند و به جزئیات خیلی توجه نمی کنند کمتر باشد.

 تا کنون آسیب یا مخاطره جدی بابت شغل خود داشته اید؟ لطفا توضیح دهید

خوشبختانه به خاطر روش برخوردم مشکل خیلی حاد خدا را شکر نداشته ام ولی مشکلات جزئی زیاد بودند که در طول زمان در این مدت کم  آسیب پذیرم کردند.

 برای بانوان همکار خود در سازمان دامپزشکی کشور و یا بخش خصوصی چه پیامی دارید؟

حضور بانوان در هر بخشی به دلیل صبر و حوصله بالا و دقتی که دارند همیشه قابل تقدیر هست. ولی توصیه می کنم مثل ما بیش از توان خود و به جای چند نفر کار نکنند چون باید انرژی و توان لازم برای انجام کار درست و زندگی معمول خود را نیز به همراه خانواده داشته باشند . متاسفانه به این نتیجه رسیدم که هر چقدر بدانند توانمدی های ما بیشترهست بیشتر انتظار دارند.

از مسئولین دامپزشکی استان و کشور چه انتظاراتی برای حمایت از بانوان شاغل در مشاغلی نظیر شغل خود دارید؟

اول مشکل کمبود نیرو به خصوص استان خراسان شمالی و به ویژه شیروان را در همه بخش ها و نظارت رفع کنند و نیروی آقا در بخش های سخت در کنار بانوان حتما در نظر بگیرند.

متاسفانه به قشر مجرد چه آقا چه خانم در کلیه مشاغل ظلم می شود و بیشترین فشار کاری به این قشر تحمیل می شود. به این بهانه که مجرد هستیم و وقت آزاد زیادی داریم و ضمن نداشتن همسی و فرزند، مخارج زندگی بالایی نداریم، جوان هستیم و سالم و دارای انرژی بیشتر... . طوری شده که ما هنوز به 10 سال اول نرسیدیم اکثرا بیماریم و فرسوده روحی و جسمی که حتی انگیزه ادامه زندگی هم نداریم چه برسد به ازدواج و تشکیل خانواده! ما شاغلین دامپزشکی، اکثر اعیاد و مناسبتها تعطیل نیستیم و جایگزین و تشویقی هم نداریم. امکانات رفاهی تفریحی در حد صفر حتی برخی ساختمانهای اداری اصلا مناسب و در شأن همکاران  نیست که ۸ ساعت روزانه را باید در اداره سپری کنند و امکانات مناسب نظیر؛ سرویس بهداشتی و نمازخانه برای حضور بانوان شاغل وجود ندارد یا محدود است یا نامطلوب.

خلاصه اینکه؛ مجردین باید جور متاهلین را هم در زمان مرخصی ها هم بکشند.

به نظر من، خانمهای شاغل باید در اولویت انتقالی قرار بگیرند چه مجردین چه متاهلین. خیلی از مجردین به دلیل مشکل انتقالی گرفتن نمی توانند ازدواج کنند. بخصوص کسانیکه طرف مقابل آنها دارای شغل آزاد هست.

جدیدترین خبرهای حوزه دامپزشکی و صنایع دام و طیور را در کانال تلگرامی فاخته دنبال کنید. (کلیک کنید)

حق ما نیست که در جوانی فرسوده و بی انگیزه شویم که قطعا در روند کاری تاثیر دارد  و بدترین حالت ممکن برای یک شاغل هست که یا باید مجبور به ترک شغل شود یا تن به مشاغل غیر مرتبط داده شود.  بیشترین حجم کار در شهرستانهاست و نباید نیروهای متخصص و توانمند را در ادارات کل پشت میز مگه دارند و از ظرفیت های آنها درست استفاده کنند که به نیروی اندک در شهرستان ها فشار وارد نشود. چون اوامر صادره از ادارات کل مزید بر کار روتین شبکه هاست. 

ادارات دامپزشکی بخصوص شهرستانها  خودرو به اندازه کافی و راننده ندارند و کلا پست راننده حذف شده اکثر خودرو ها برای واکسیناتورهاست و به سختی یک نیروی راننده شرکتی وارد می کنند که برای همه بخش ها باید کمک کند و در بازدیدها تاثیر می گذارد.

نیروهای دامپزشکی تخصص دامپزشکی دارند و مدیریت نخوانده اند و اکثرا تجربه ای در مشاغل مدیریتی و اداری ندارند و انتخاب نیروهای متخصص برای مدیریت ها، معاونت و پستهای معاونتی ادارات کل با این کمبود نیرو اصلا درست نیست و پیشنهاد من این است که این افراد با حفظ سمت تخصصی دامپزشکی، کار اصلی خود را انجام بدهند چون به لحاظ حقوق و مزایا قابل محاسبه است.

با توجه به کمبود نیرو و فقدان بازدهی نیروهای موجود استفاده از ظرفیت های آگاهی رسانی به تولید کننده و مصرف کننده از طریق آموزش و روابط عمومی‌ها یه نیاز مبرم هست که فشار کار را کم کند. شبکه ها فرصت کافی  و نیروی کافی برای این کار ندارند لذا باید کارشناسان آموزش ادارات کل فعال شوند و در روستاها و مدارس و نهادها حضور پیدا کنند  در حالی که در ادارات پشت میز می نشینند و من بازرس یا کارشناس، برای این امور در مراکز یادشده باید حضور پیدا کرده و توضیح بدهم و نیمی از وقتم به آموزش و توجیه بگذرد.

اصناف هیچ همکاری موثری با ادارات بخصوص با دامپزشکی در اطلاع رسانی اجرای دستورالعملها ندارند و این مسئله باید بررسی و رفع شود. تداخل صنفی و ازدیاد مشاغل بدون پروانه کسب و بدون اطلاع دامپزشکی بیش از ظرفیت هر شهرستان است.

صدور مجوزهای مشاغل خانگی که در ارتباط با دام و طیور  و ...زنده که دارای محصول هستند مثل گوشت و انواع طیور و ... که تحت نظارت دامپزشکی نیست و محصولات آنها فاقد هویت هست و جایی و شرایط بهداشتی لازم برای عرضه ندارند یک معضل بزرگ است که جهاد کشاورزی متولی این موضوع بوده و باید به آن رسیدگی شود که متاسفانه رها شده است.

با تشکر از شما

خبرهای مرتبط
برچسب ها
نظرات
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر

این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.

تمامی حقوق برای پایگاه خبری تحلیلی فاخته محفوظ است.