اظهارات صریح بانوی پیرادامپزشک در گفتگو با فاخته؛ (قسمت اول)

در این چند سال، هیچ روز بی مشکلی نداشتم و متاسفانه فرسودگی زودرس پیش روی ماست/ تخصیص اعتبارات کارمند معمولی در شأن شاغلین این حوزه در بخش دولتی و حتی آزاد نیست

بانوان در فعالیت های سخت دامپزشکی و در محیط های کاری نامتعارف این حرفه همواره دارای جایگاه خاصی بوده و هستند. با توجه به نوع فعالیت های این قشر در حرفه دامپزشکی، گفتگویی با یکی از بانوان پیرادامپزشک انجام داده ایم که امروز و در این گزارش، قسمت اول این گفتگو پیش روی نگاه شما قرار داده شده است.
کد خبر  9438
خبر مهم

خانم «سحر پرزحمت»، به عنوان یکی از پیرادامپزشکان در استان خراسان شمالی که همواره از فضای مجازی به عنوان یک تریبون جهت بیان اقدامات و تلاش های حرفه ای خود بهره برده است، مخاطب این گفتگو قرار داده شده و آنچه می خوانید حاصل گپ و گفت طولانی ما با این بانو است.

خودتان را معرفی کنید؛

من «سحر پرزحمت شیروان»، با افتخار،  کاردانی بهداشتیار دامپزشکی  و کارشناسی بهداشت مواد غذایی با منشأ دامی در دانشگاه علمی کاربردی شهید هاشمی نژاد  مشهد تحصیل کردم که رمز موفقیت و اوج شکوفایی تحصیلی ام ورود به  این دانشگاه و اساتید عالی آن می‌دانم که تماما علمی و عملی با دانشجوها کار کردند و تجارب خوب و ارزشمند خود را در اختیار ما گذاشتند که به عنوان کارشناس با تجربه آماده وارد محیط کار شویم بدون کسب تجربه شخصی.

من، کارشناس ارشد بهداشت و کنترل کیفی مواد غذایی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تخصصی فناوریهای نوین آمل هستم و  شهرستانهای محل خدمتم ابتدا گرمه و سپس بجنورد در استان خراسان شمالی بود  و در حال حاضر شهرستان شیروان هست که این جابجایی ها هم به دلیل کمبود و جابجایی نیرو بوده هم حمایت از بانوان مجرد.

چند سال در دامپزشکی فعالیت دارید و در چه مشاغلی در دامپزشکی فعالیت داشته‌اید

در سیستم دولتی ۷ سال و اندی ولی قبل استخدامی، بیش از ۵ سال در بخش خصوصی به عنوان مسئول بهداشتی کارخانه خوراک دام و کارشناس شرکت ممیزی و کارشناس نظام دامپزشکی و مسئول بهداشتی سردخانه نگهداری مرغ منجمد فعالیت داشتم. در سیستم دولتی در شهرستان گرمه  به عنوان کارشناس واحد نظارت، قرنطینه و دبیرخانه و در بجنورد آزمایشگاه اداره کل دامپزشکی در بخش آنالیز و کنترل کیفی مواد غذایی و میکروبی و  ..‌. فعالیت داشته ام و همچنین در شهرستان شیروان در آزمایشگاه تشخیص مولکولی و سرولوژی و انگلی و  بیماریهای دام و  طیور و زنبور عسل و آبزیان و ....و باقیمانده های دارویی و ... روابط عمومی و گاها آموزش فعالیت داشته ام. در حال حاضر  هم به عنوان بازرس بهداشتی کشتارگاه‌ها و کارشناس نظارت بر بهداشت فرآورده های خامی و آزمایشگاه شیروان در حد انجام آنالیز شیر خام و تست رزبنگال و نمونه برداری فعالیت دارم.

تصاویر منتشر شده از شما در فضای مجازی، نشان از علاقه شما به فعالیت در بخش نظارت دامپزشکی است؟ آیا این برداشت درست است؟ علت این علاقه چیست؟

من، دانشجوی انصرافی مترجمی زبان هستم و اتفاقی و به اصرار مادر دوستم برای آزمون اول، شیلات و بعد کاردانی دامپزشکی شرکت کردم با اینکه می دانستم کار با دام و طیور زنده به خاطر چندش داشتن در زمان لمس بزرگترین نقطه ضعف من هست و احتمال سختی در این زمینه خیلی زیاد هست ولی تصمیم به مقابله با این نقطه ضعف بزرگم گرفتم. بعد از قبولی و ورود به دانشگاه اساتید خوب و سختگیری که داشتم با نشان دادن صحیح اهمیت کاربرد این رشته، هم در بهبود شرایط زندگی شخصی و هم به عنوان شغل مناسب در جوامع پیشرفته و اهمیت آن در سلامتی جامعه  ترغیب و علاقه مندم کردند و الان اصلا پشیمان نیستم. از آن جایی که علاقه خاصی به مطالعه و پژوهش داشتم بیشتر تمایل داشتم در بخش آزمایشگاهی و پژوهشی در بخش علوم و تحقیقات  فعالیت کنم ولی شرایط مناسب  مهیا نشد. بعد از کاردانی وارد بازار کار شدم و باقی مسیر را کم کم طی کردم تا به الان. بازار کار آزاد را با توجه به قابلیتهای علمی و فنی که کسب کردم ترجیح می دادم چون می دانستم می توانم موثر باشم چراکه نظارت و بررسی درست در بخش تولید در کیفیت و سلامت مواد غذایی حائز اهمیت هست ولی متاسفانه بعد از چند سال اولویت استخدامی ها در بخش خصوصی را به فارغ التحصیلان دکترای حرفه ای دامپزشکی دادند و حقوق کاردان و کارشناس های دامپزشکی  که در بخش کنترل کیفی و بازرسی‌ها مطالب تخصصی تررا گذرانده بودند تضییع شد و هنوز هم متاسفانه این روال هست و ناچار شدم که تصمیم به شرکت در آزمون استخدامی دولتی بگیرم و در نهایت در اولین آزمون دستگاه های اجرایی  قبول شدم که البته با مخالفت برخی اساتیدم روبرو شد. چون معتقد بودند که در سیستم دولتی تمام تلاش  های علمی و فنی که انجام دهیم هدر رفته و فراموش خواهد شد و متاسفانه بخاطر مشغله کاری زیاد همین اتفاق افتاده و حتی فرصت نیم ساعت مطالعه هم به ندرت پیش می آید  ولی خب فعلا چاره ای جز ادامه دادن با توجه به کمبود شرایط شغلی مناسب در این زمینه در بازار آزاد ندارم مگر اینکه به استانهای دارای قابلیت  مثل مازندران و شیراز و تهران که صنعت مواد غذایی پیشرفته دارند یا خارج از کشور مهاجرت کنم که فعلا مقدور نیست و علاقه خاصی هم که به مردم شهرستان و استان به دلیل ضعیف بودن دارم خدمت در این منطقه را وظیفه می‌دانم.

علت علاقه من به خاطر اهمیتی که بحث بهداشت و کنترل کیفی مواد غذایی دارد و نقش مهم و موثری که رشته و حرفه من در تامین سلامت  عمومی جامعه و بهبود کیفیت زندگی ها  دارد هست.

البته در حاشیه لازم هست که عنوان کنم از دوران نوجوانی در حرفه هنری تئاتر به عنوان بازیگر و سرپرست گروه تئاتر و گریم تئاتر و رشته های هنری دیگه از جمله عکاسی و تابلو فرش و ... فعالیت می کنم و مدارک لازم را هم دارم ولی ریشه ای ترین دلیل موفقیتم در بخش نظارت بخاطر روش برخورد و بیانی  هست که در تمرینات تئاتر و مطالعات مردمی و شناخت جامعه به دست آوردم هست. حتی در مصاحبه استخدامی یکی از پیشنهادات داوران حضور در بخش آموزش و روابط عمومی بود ولی شرایط مناسب فعالیت در این حوزه تخصصی مهیا نشد و باید جانبی کار می شد که با توجه به مشغله کاری و کمبود نیرو در توان نیست.

کار شما چه سختی هایی دارد؟

هر کاری سختی خودش را دارد اگه قرار باشه کار به شکل درستی انجام شود . اما در کل، رشته دامپزشکی و زیر شاخه های آن، دروس سخت و فراگیری دارد که قابل قیاس حتی با دروس پزشکی نیست  که متاسفانه در کشور ما اهمیتی چندانی به آن داده نشده چه در بحث  حقوق و مرتبه علمی چه در بحث کاری!

بزرگترین مشکل ما در دامپزشکی کمبود نیرو و توزیع ناعادلانه نیرو در شهرستان های به خصوص دارای جمعیت دام و طیور بالا و مراکز عرضه است به طوریکه در برخی شهرستانها از جمله شیروان با توجه به حجم بالای کار  هر نفر به جای چند نفر و گاها در چند پست فعالیت می کنیم و این خلاف حقوق مادی و معنوی یک کارمند هست و ظلم فاحش که در بحث استخدامی ها هم بی توجهی شده یا تعداد افراد راکم در نظر گرفتند یا سهمیه دار که با نبود شرکت کننده سهمیه دار، ظرفیت خالی مانده و نیروی آزاد هم جذب نمی شود و یا نیروی بومی نیست و در صورت نبود آن، نیروی غیر بومی جذب می شود و بعد از چند سال درخواست انتقالی و دوباره کمبود نیرو پیش می آید و  این روند اشتباه ادامه پیدا می‌کند.

با توجه به اینکه دامپزشکی، نهاد حاکمیتی و نظارتی هست، همه کاردانها و کارشناس ها در زمان فعالیت و بازرسی، سختی کار بالا دارند. به دلیل حضور چهره به چهره با تولید کننده و متصدیان و ... به خصوص در زمان برخورد با متخلفین و چون ضابط قضایی نیستند در زمان اجرای دستورالعمل تا صدور حکم، مشکلاتی چون تهدید، ضرب و شتم، فحاشی و ممانعت از ورود به محل یا ضبط به موقع محموله فاسد یا مشکوک برای بررسی یا عدم تحویل محموله فاسد و داستانهای بعد آن برای همه بخش ها خاص بخش نظارت بر مواد غذایی هست که متاسفانه حمایت قضایی که باید در برخی موارد نشده و کار مهم، شخصیت و وجهه کارشناس نادیده گرفته می شود و نتیجه نامطلوب در اجرا و  اثر گذاری دستورالعملها دارد.

سختی بخش نظارت بر سلامت فرآوردهای خام دامی، آنقدر زیاد است که بسیاری از همکاران که غالبا آقا هستند از ورود به این حوزه ممانعت می کنند.

ورود بانوان  با توجه به خصوصیات ذاتی زنانگی در این حوزه به دلیل دقت در عمل و حضور و برخورد با انواع افراد به ویژه آقایان در مشاغل مختلف از جمله کارخانجات و کشتارگاه ها کار را سختتر کرده و متاسفانه هیچ ملاحظه ای نه از سمت اداره و نه متصدیان جهت حضور بانوان انجام نمی شود بویژه اینکه بخاطر کمبود نیرو بازرسی به تنهایی و بدون شاهدی جز راننده یا گاها همراهی برخی همکاران جهت کمک در این بخش نسبت به آقایان نیست.

در این حوزه ویژه باید آقایان بیشتر حضور داشته باشند تا بانوان و حداقل نیروی در این بخش بسته به شهرستان و ظرفیتها حداقل دو نفر تا حداکثر ۳ یا ۴ نفر باشد. چون کاری هست که ماهیت آن خستگی روانی و جسمی روزانه زیادی داشته و توان بدنی و روحیه قویتری به دلیل برخورد با افراد بالای ۲۰ نفر در روز که هر کدام مشکلات خاص خود را دارند می طلبد.  در این چند سال، هیچ روز بی مشکلی نداشتم و متاسفانه فرسودگی زودرس پیش روی ماست. متاسفانه یک نفره بجای چند نفر  تمام امور این واحد را انجام می دهم  و باز هم متاسفانه علیرغم تلاشی که می کنم و وقت و انرژی که صرف می کنم نه به پیش بینی  مطلوب می رسم نه دیگر توان بدنی و روحی می ماند؛ براستی که یک دست صدا ندارد. 

شاغلین در بخش دامپزشکی، همگی افراد متخصص و فنی در حوزه های مختلف هستند و به کار بردن واژه کارمند در شأن شاغلین این حوزه و تخصیص اعتبارات کارمند معمولی در شأن شاغلین این حوزه در بخش دولتی و حتی آزاد نیست. دامپزشکی خط مقدم سلامت سفره غذایی هست  و مبارزان متاسفانه گمنام که نه شهرستانی نه استانی نه کشوری توجهی که باید به این قشر داده شود  نمی شود!

در بخش بیماری های مشترک دام و طیور و بیماری های عفونی و مزمن بعد از شاغلین حوزه دامداری و طیور و ... شاغلین ما از کاردان تا دکتر چه در فارم ها  چه در کشتارگاه ها چه در سطح شهر چه آزمایشگاه در معرض مستقیم این بیماری ها هستیم.

جدیدترین خبرهای حوزه دامپزشکی و صنایع دام و طیور را در کانال تلگرامی فاخته دنبال کنید. (کلیک کنید)

حضور و فعالیت در ساعات غیر اداری و شبانه برای بانوان خیلی سخت هست؛ به خصوص که ما ۸ ساعت اصلی را کار می کنیم و نیاز به استراحت و حضور در کنار خانواده داریم ولی متاسفانه به دلیل کمبود نیرو و عدم توجه به این مشکل، ما در فصول خاص ویژه کشیک های اجباری روزانه داریم که خستگی ما را دو چندان می‌کند تلفن شخصی ما مدام زنگ میخورد یا پیامک دریافت می کنیم که بستگی به درخواست های متفاوت ارباب رجوع هست و از صبر و حوصله و توان خارج.

به نظرم دامپزشکی ارگان تنهایی هست که ارگانهای مرتبط همکاری لازم را با آن ندارند و همه فشارها در مواقع لزوم سمت دامپزشکی وارد می شود چون بحث امنیت غذایی را دارد. ما همکار جایگزین نداریم که در صورت مرخصی به هر دلیلی، جای ما را پر کند. همکاران بخش های دیگر باید کار اضافه را تقبل کنند. 

ادامه دارد...

خبرهای مرتبط
برچسب ها
آنچه شما گفته اید
  • عماد
    می گوید:
    بسیار عالی خدا قوت وضع دقیقا همین هست که گفتید منتظر بخش دوم این مصاحبه هستیم
  • سیما
    می گوید:
    چه عالی. اصلا فکر نمی کردم یک خانم این همه در بخش دولتی کار کنه- همیشه فکر می کردیم ما خانم ها در بخش خصوصی اینقدر کار می کنیم.
  • همکار
    می گوید:
    ای کاش قدر همکارانی مثل شما رو بدونن وجود شما با این همه انرژی و ظرفیا برای اداره کل دامپزشکی خراسان شمالی غنیمت هست
نظرات
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر
ورودی نامعتبر

این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.

تمامی حقوق برای پایگاه خبری تحلیلی فاخته محفوظ است.