فاخته- این شعار، یک پیام ساده اما عمیق دارد:
دیگر دوران نگاههای جزیرهای به سلامت حیوانات تمام شده. امروز برای حفظ سلامت دام، آبزیان، محیط زیست و در نهایت انسان، نیاز به همافزایی، مشارکت و هماهنگی میان تخصصها، نهادها و افراد وجود دارد. این شعار، فقط مخصوص حوزه درمان نیست؛ از مدیریت بهداشتی مزارع، تا تشخیص بیماریها، کنترل کیفیت فرآوردههای خام دامی، نظارت بر صادرات و واردات محصولات دامی، همه و همه فقط زمانی موفق خواهد بود که با نگاه جمعی، با تفکر تیمی و با احترام به نقش و جایگاه هر تخصص پیش برود.
بهویژه در زمینه کنترل بهداشتی فرآوردههای خام دامی که مستقیماً با سلامت جامعه در ارتباط است، نقش دامپزشکان بسیار کلیدی است. بازرسین دامپزشکی در کشتارگاهها، مراکز بستهبندی، لبنیات و صنایع غذایی، با حضور شبانهروزیشان جلوی ورود محصولات آلوده به سفره مردم را میگیرند. ولی متأسفانه تلاشهایشان اغلب دیده نمیشود، تا روزی که مشکلی پیش بیاید...
روز جهانی دامپزشکی رو به همهی همکاران عزیز و پرتلاش این حرفهی شریف تبریک میگم؛
به اونایی که بیسروصدا، هر روز تو گرما و سرما، کنار حیوانات هستن، تو مزرعهها، آزمایشگاهها، کنار دریا و کوه و بیابون… و جونشون رو گذاشتن تا سلامت حیوان، محیط زیست و در نهایت، سلامت خود مردم حفظ بشه.
در حالی که تو کشورهای پیشرفته، دامپزشکی یه ستون مهم تو سلامت جامعهست و جایگاهش خیلی محترمه، تو کشور ما هنوز اونطور که باید و شاید بهش بها داده نمیشه.
با اینکه نقش دامپزشکی تو خیلی از زمینهها مثل بهداشت مواد غذایی، پیشگیری از بیماریها و سلامت محیط زیست خیلی پررنگه، ولی تا یه اتفاق نیفته، تا یه بیماری سر و صدا نکنه، انگار کسی یاد دامپزشکی نمیافته.
مثلاً تا یه بحران پیش نیاد، تا یه بیماری تو یه منطقه دیده نشه، کسی نمیپرسه دامپزشک کجاست، ولی همین که اتفاقی میافته، فوری از خبرنگار و مردم تا مسئولای ردهبالا، میگن «پس دامپزشکی چی کار میکرد؟!»
در حالیکه دامپزشکی هم مثل آتشنشانیه، وقتی خوب کارشو انجام بده، اصلاً اتفاقی نمیافته که کسی متوجه بشه.
یاد یه روز خاص تو جنوب کشور افتادم. یه صبح جمعه گرم تابستونی بود. مردم محلی بهم خبر دادن که دهها دلفین کنار ساحل مُردن. خیلی سریع راه افتادم و صبح زود رسیدم. منطقه مرزی بود، کنار خلیج فارس.
صحنه، واقعاً دردناک بود. دلفینهایی که موج دریا با خودش آورده بود، بیجون، بیصدا، کنار هم افتاده بودن. هنوز اون تصویر جلو چشمامه...
در حال بررسی اولیه بودم که پلیس مرزی رسید. گفتن منطقه ناامنه و بهتره سریع برگردی. فقط تونستم با دوربین قدیمی چندتا عکس بگیرم و یه بررسی ظاهری انجام بدم. بعد از اون با کلی هماهنگی، چند بار دیگه با تیمهای تخصصی برگشتیم و نمونهبرداری کردیم.
اونجا بود که فهمیدیم برای رسیدن به یه جواب درست، کار یه نفر یا یه اداره نیست. باید همه کمک میکردن: از محیط زیست، شیلات، دامپزشکی، آزمایشگاههای تخصصی و حتی گاهی همکاری با مراکز علمی خارج از کشور.
اون روز برای من یه درس بزرگ داشت؛ اینکه برای رسیدن به یه نتیجه علمی، گاهی باید یه تیم کامل با هم کار کنن. هیچکس تنهایی نمیتونه همه چیز رو بدونه یا همه کاری بکنه.
حالا دیگه دوران بیماریهای ساده تموم شده. بیشتر بیماریها پیچیده شدن، جدید و گمراهکنندهن. مثل تب برفکی که اگه تو دامهای یک منطقه شیوع پیدا کنه، هم اقتصادی ضرر میزنه، هم از نظر بهداشت عمومی خطرناکه.
برای پیشگیری و مهار چنین بیماریهایی، یه تیم از دامپزشکهای بالینی، آزمایشگاهی، اپیدمیولوژیست، محیط زیست، مدیران اجرایی و حتی مردم محلی باید با هم همکاری کنن.
کار گروهی دیگه انتخاب نیست؛ یک نیازه.
همه باید دست به دست هم بدن. هر کسی یه تکه از پازله. اگه یکی کم باشه، کار کامل نمیشه. علم، وقتی رشد میکنه که با همدیگه تقسیمش کنیم، از همدیگه یاد بگیریم و کنار هم جلو بریم.
پس اگه شما دامپزشک هستید، یا تو هر رشتهای فعالیت میکنید، فراموش نکنید:
تنهایی نمیشه کوه جابهجا کرد.
اگه بخواییم تو این دنیا بیماریها رو کنترل کنیم، از محیط زیست محافظت کنیم، یا حتی غذای سالم به مردم برسونیم، باید تیم باشیم. باید همدیگه رو بفهمیم، کمک کنیم، و حتی گاهی فقط شنونده خوبی باشیم.
و در آخر، بدونید که مهمترین دستاورد ما فقط سلامت حیوانات نیست؛
گاهی همین همراهیها،
همین فهمیدن و فهمیده شدن،
باعث میشه قلبهامون هم سالمتر بمونه...
دکتر رضا افشاریان
دامپزشک
این پایگاه خبری بر اساس مجوز معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است. این پایگاه خبری تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و هر گونه برداشت از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.