من یک دامپزشکم! یک دامپزشک و این همه مسئولیت...

فاخته- ای کاش، مردم و مسولین، کمی بیشتر زحمات مارو درک میکردن. یادم نمیره همین چن روز پیش تو داروخانه که نشسته بودم ی دامدار با یه لحن غیر مودبانه اومد و گفت: چرا وقتی من وارد داروخانه شدم شما داشتی با تلفنت صحبت می کردی! جوری رفتار کرد که انگار ما دامپزشکارو خریده! یا هیچوقت یادم نمیره چند سال پیش روز عاشورا که اکثر مسولین در خونه هاشون بودن یه دامدار بهم زنگ زد و گفت: باید همین امروز بیای برام واکسن بزنی اگرنه هرچی دیدی از چشم خودت دیدی!!

هیچوقت یادم نمیره که همین چند ماه پیش یکی از دامپزشکارو تو مشهد، تو کشتارگاه به جای تشکر با ضربات چاقو ازش پذیرایی کردن! به راستی چرا ما دامپزشکا به نسبت زحمتی که می کشیم نتیجشو نمیبینیم؟ چرا هنوزم یک دامپزشک باید برای تزریق هر راس واکسن به گوسفند فقط400تومن دستمزد بگیره!!! چرا تعرفه های دامپزشکی پایین مونده؟ چرا اکثر همکارای دامپزشک برای معیشتشون به مشکل خوردن؟چرا کسی ان چنان که باید و لایقش هستیم ازما حمایت نمیکنه؟جالبه بعضی وقتا که یک دامپزشک به روستا میره با آژانس برای ویزیت متاسفانه دستمزد اون دامپزشک نصف دستمزد اون راننده آژانس هم نیست! اما ما دامپزشکا همیشه و همه وقت به فکر مردم بوده و هستیم و خشنودیم به رضای خدا. به امید فردایی بهتر....

من یک دامپزشکم! یه کسی که 240واحد درس سخت رو تو شرایط سخت پاس کرده یعنی حتی از یه دندانپزشک و داروساز هم بیشتر درس خوندم!!! 
ولی متاسفانه بازار کار ما کجا و بازار رشته های پزشکی کجا!! خیلی ها می گن دامپزشکی طب اطفاله! ولی من میگم دامپزشکی از طب اطفالم سخت تر و حساس تره، چونکه  دامپزشک که باشی همه ازت انتظار دارن هر حیوونی بیارن پیشت رو خوب کنی! یکی میگه بیا گاو رو سزارین کن! یکی میگه برای سگم نسخه بده! یکی دیگ میگه بیا گوسفندامو تلقیح کن! یکی دیگم میگه طوطیم چند وقته حرف نمیزنه! چکار کنم تا به حرف بیاد و..... تازه ازینا که بگذریم می رسیم به مقوله بهداشت و سلامت و امنیت غذایی!

امضاء محفوظ